بریدههایی از کتاب سهراب سپهری
۴٫۵
(۴۰۵)
کو مرز پریدنها، دیدنها؟ کو اوج نه من، دره او؟
و ندا آمد: لب بسته بپو.
مرغی رفت، تنها بود، پر شد جام شگفت.
و ندا آمد: بر تو گوارا باد، تنهایی تنها باد!
دستم در کوه سحر او میچید، او میچید.
و ندا آمد: و هجومی از خورشید.
از صخره شدم بالا. در هر گام، دنیایی تنهاتر، زیباتر.
و ندا آمد: بالاتر، بالاتر!
آوازی از ره دور: جنگلها میخوانند؟
و ندا آمد: خلوتها میآیند.
و شیاری ز هراس.
و ندا آمد: یادی بود، پیدا شد، پهنه چه زیبا شد!
او آمد، پرده ز هم وا باید، درها هم.
و ندا آمد: پرها هم.
امیررضا
در تاریکی بی آغاز و پایان
دری در روشنی انتظارم رویید.
vania
و نخوانیم کتابی که در آن باد نمی آید
و کتابی که در آن پوست شبنم تر نیست
و کتابی که در آن یاخته ها بی بعدند.
"Shfar"
هر کجا هستم ، باشم،
آسمان مال من است.
پنجره، فکر ، هوا ، عشق ، زمین مال من است.
چه اهمیت دارد
گاه اگر می رویند
قارچهای غربت؟
R.s
پرم از سایه برگی در آب:
چه درونم تنهاست.
⚽️ kaka ⚽️
من نمی دانم
که چرا می گویند: اسب حیوان نجیبی است ، کبوتر زیباست.
و چرا در قفس هیچکسی کرکس نیست.
گل شبدر چه کم از لاله قرمز دارد.
چشم ها را باید شست، جور دیگر باید دید.
واژه ها را باید شست .
ⓝⓐⓡⓖⓔⓢ
رفته بودم سر حوض
تا ببینم شاید ، عکس تنهایی خود را در آب ،
آب در حوض نبود
Rasta (:
حرف ها دارم
با تو ای مرغی که می خوانی نهان از چشم
و زمان را با صدایت می گشایی !
چه ترا دردی است
کز نهان خلوت خود می زنی آوا
و نشاط زندگی را از کف من می ربایی؟
در کجا هستی نهان ای مرغ !
💜ghazal💜
و شکستم، و دویدم، و فتادم
𝓕𝓪𝓽𝓮𝓶𝓮𝓱:)
و خدایی که در این نزدیکی است:
لای این شب بوها، پای آن کاج بلند.
روی آگاهی آب، روی قانون گیاه.
melik
به تماشا سوگند
و به آغاز کلام
و به پرواز کبوتر از ذهن
واژه ای در قفس است.
کاربر۰۰۰۰۰۰
ه دوش من بگذار ای سرود صبح ودا ها
تمام وزن طراوت را
که من
دچار گرمی گفتارم.
~ɢʟᴀꜱꜱ ꜰᴀɢɴᴇʀ
و خدایی که در این نزدیکی است:
لای این شب بوها، پای آن کاج بلند.
روی آگاهی آب، روی قانون گیاه.
رایــحہ!
و گاه در رگ یک حرف خیمه باید زد.
معجزه ی سپاسگزاری
زندگی چیزی نیست ، که لب طاقچه عادت از یاد من و تو برود.
مهدی فیروزان
زندگی یعنی : یک سار پرید.
از چه دلتنگ شدی ؟
دلخوشی ها کم نیست : مثلا این خورشید
.Keyta.
آبی بلند را می اندیشم ، و هیاهوی سبز پایین را
Dazai|دازای
این لبخند، لب ها کو؟
کاربر۰۰۰۰۰۰
روزگارم بد نیست.
تکه نانی دارم ، خرده هوشی، سر سوزن ذوقی.
آسـا
پای هر پنجره ای ، شعری خواهم خواند.
کاربر۰۰۰۰۰۰
حجم
۷۶٫۰ کیلوبایت
حجم
۷۶٫۰ کیلوبایت
قیمت:
۵,۰۰۰
تومان