بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب سهراب سپهری | صفحه ۸ | طاقچه
تصویر جلد کتاب سهراب سپهری

بریده‌هایی از کتاب سهراب سپهری

نویسنده:سهراب سپهری
انتشارات:طاقچه
دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۵از ۴۰۵ رأی
۴٫۵
(۴۰۵)
حیات ، غفلت رنگین یک دقیقه حوا است.
~ɢʟᴀꜱꜱ ꜰᴀɢɴᴇʀ
زندگی مجذور آینه است. زندگی گل به توان ابدیت، زندگی ضرب زمین در ضربان دل ما، زندگی هندسه ساده و یکسان نفسهاست.
"Shfar"
و نخوانیم کتابی که در آن باد نمی آید و کتابی که در آن پوست شبنم تر نیست و کتابی که در آن یاخته ها بی بعدند.
ᶜʳᶻ
مادری دارم ، بهتر از برگ درخت
مادربزرگ علی💝
من گره خواهم زد ، چشمان را با خورشید ، دل ها را با عشق ، سایه ها را با آب ، شاخه ها را با باد. و بهم خواهم پیوست ، خواب کودک را با زمزمه زنجره ها.
"Shfar"
تنهایی ، تنها بود. نا پیدا، پیدا بود. او آنجا، آنجا بود.
زیبا صدایم کن
تا به آواز شقایق که در آن زندانی است دل تنهایی تان تازه شود. چه خیالی ، چه خیالی ، ... می دانم پرده ام بی جان است. خوب می دانم ، حوض نقاشی من بی ماهی است.
Zahra.kazemi6
نی ها ، همهمه شان می آید. مرغان ، زمزمه شان می آید. در باز و نگه کم و پیامی رفته به بی سویی دشت. گاوی زیر صنوبرها، ابدیت روی چپر ها. از بن هر برگی و همی آویزان و کلامی نی، نامی نی. پایین، جاده بیرنگی. بالا، خورشید هم آهنگی.
آرشیدا
شبیه هیچ شده ای !
faezeh
هنوز در سفرم . خیال می کنم در آب های جهان قایقی است و من - مسافر قایق - هزار ها سال است سرود زنده دریانوردهای کهن را به گوش روزنه های فصول می خوانم و پیش می رانم. مرا سفر به کجا می برد؟
وانیلِ تلخ
یک نفر دیشب مرد
فئودور میخائیلوویچ داستایفسکی
و صدای دوست می آمد به گوش دوست.
رایــحہ!
زندگی خالی نیست: مهربانی هست، سیب هست، ایمان هست. آری تا شقایق هست، زندگی باید کرد.
"Shfar"
و اگر مرگ نبود دست ما در پی چیزی می گشت.
evan
من چه سبزم امروز و چه اندازه تنم هوشیار است! نکند اندوهی، سر رسد از پس کوه. چه کسی پشت درختان است؟
"Shfar"
کی به پایان می رسد افسانه ام ؟
Zahra.kazemi6
کتاب جامعه می خواندم.
{ آیه راد } کتاب نخوان همیشگی :)
فرصتی از کف رفت.
حسین قدیری
دستم پر تنهایی، و زمین ها پر خواب.
مستورع
من قطاری دیدم، که سیاست می برد ( و چه خالی می رفت.)
پروین اعتصامی

حجم

۷۶٫۰ کیلوبایت

حجم

۷۶٫۰ کیلوبایت

قیمت:
۵,۰۰۰
تومان