بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب توبه | صفحه ۵ | طاقچه
تصویر جلد کتاب توبه

بریده‌هایی از کتاب توبه

نویسنده:مرتضی مطهری
انتشارات:انتشارات صدرا
امتیاز:
۴.۶از ۲۹ رأی
۴٫۶
(۲۹)
تو می‌دانی استغفار چیست؟ استغفار درجه مردمان بلندمرتبه است. استغفار، حالت توبه و یک حالت مقدس است، یک جوّ مقدس و پاک است. شما حالت توبه را پیدا بکنید، واقعآ توبه بکنید، بعد خودتان را در یک جوّ و فضای مقدس می‌بینید، احساس می‌کنید که لطف و عنایت الهی بر روح شما سایه افکنده است، احساس می‌کنید گروهی از فرشتگان دور شما را گرفته‌اند، پاک می‌شوید، چون در حالت توبه انسان خودبینی را از دست می‌دهد، خود را ملامت می‌کند و گناهان خویش را در نظر می‌گیرد.
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
به خدا قسم یک روزش یک روز است، یک ساعتش یک ساعت است، یک شب را اگر به تأخیر بیندازیم اشتباه می‌کنیم! نگویید فردا شب شبِ بیست و سوم ماه رمضان است، یکی از لیالی قدر است و برای توبه بهتر است؛ نه، همین امشب از فردا شب بهتر است، همین ساعت از یک ساعت بعد بهتر است، هر لحظه از لحظه بعدش بهتر است.
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
فرمود: نصیحت من به تو اینکه از آن کسان مباش که امید به آخرت دارد اما می‌خواهد بدون عمل به آخرت برسد؛ مثل همه ما. ما می‌گوییم حبّ علی بن ابی‌طالب کافی است. تازه حبّ ما حبّ حقیقی نیست؛ اگر حبّ حقیقی بود عمل هم پشت سرش بود. می‌گوییم همین وابستگی ظاهری کافی است! خیال می‌کنیم علی (ع) از کسانی است که احتیاج دارد، و اگر افرادی انتساب دروغین هم داشته باشند دیگر بسیار خوب، ما عجالتآ سیاهی لشکر می‌خواهیم، سیاهی لشکر هم کافی است! ما خیال می‌کنیم یک گریه دروغین بر امام حسین کافی است. ولی امیرالمؤمنین فرمود اینها دروغ است. اگر حبّ علی بن ابی‌طالب تو را به عمل کشاند، بدان حبّ تو صادق و راستین است. اگر گریه بر حسین بن علی تو را به سوی عمل کشاند، بدان که تو بر حسین بن علی گریه کرده‌ای و گریه تو راستین است. اگر نه
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
ولی ما بدبختها دلمان حکم همان دیوار قیر اندود را دارد؛ مرتب گناه پشت سر گناه، معصیت پشت سر معصیت، و هیچ‌گونه عکس‌العملی در روح ما ایجاد نمی‌شود. من نمی‌دانم این فرشته‌های روح ما کجا و چقدر حبس شده‌اند؛ چه زنجیرهایی به دست و پای اینها بسته شده است که دل ما تکان نمی‌خورد، نمی‌لرزد؟! اولین منزل عبودیت، توبه است. اگر در روح خودتان تکانی دیدید، اگر ندامتی دیدید، اگر احساس پشیمانی دیدید، اگر گذشته خودتان را سیاه و تیره دیدید، اگر احساس کردید راهی که تاکنون می‌رفته‌اید خطا بوده است، سراشیبی بوده است، و با خود گفتید باید برگردم رو به سر بالایی، رو به خدا، شما به اولین منزل عبودیت و عبادت و اولین منزل سلوک رسیده‌اید
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّک پروردگار خودت را تسبیح و تحمید کن و استغفار نما که او توبه‌پذیر است. چه رابطه‌ای است میان آن مقدمه و این مؤخره؟ چرا پس از پیروزی و فتح و پس از اینکه مردم فوج فوج داخل اسلام می‌شوند، تسبیح کن؟ یعنی مأموریتت پایان یافت، تمام شد. (این آخرین سوره‌ای است که بر پیغمبر اکرم نازل شده است؛ حتی از آیه اَلْیوْمَ اَکمَلْتُ لَکمْ دینَکم و آیه یا اَیهَا الرَّسولُ بَلِّغْ ما اُنْزِلَ اِلَیک مِنْ رَبِّک که درباره امیرالمؤمنین علی (ع) است هم دیرتر نازل شده است.) تو دیگر وظیفه‌ات را انجام داده‌ای، پس تسبیح کن. پیغمبر احساس کرد که یعنی دیگر تمام شد، بعد از این در فکر خود باش. این بود که آنآ فآنآ تسبیح و استغفار می‌کرد.
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
می‌کند، اعمالی که من و شما روزی صدتایش را مرتکب می‌شویم و هیچ احساس نمی‌کنیم که یک عملی انجام داده‌ایم. پاکان، یک عمل مکروه که انجام می‌دهند، روحشان مضطرب می‌شود و مرتب پشت سر یکدیگر توبه و استغفار می‌کنند.
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
پس میزان عکس‌العمل از یک طرف بستگی دارد به شدت عمل شما و از طرف دیگر به صلابت و صافی آن سطحی که توپ به آن برخورد می‌کند. عکس‌العمل نشان دادن روح انسان در مقابل معاصی نیز بستگی به دو چیز دارد: از یک طرف بستگی دارد به شدت عمل یعنی شدت معصیت، شدت ضربه‌ای که مقامات دانی روح شما بر مقامات عالی روحتان وارد می‌کند
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
راه لذت از درون دان نز برون احمقی دان جُستن از قصر و حصون برای اینکه یک لذتهایی هم هست که از درون انسان باید به او برسد نه از بیرون، و آنها لذتهای معنوی انسان است. پس توبه عبارت است از عکس‌العمل نشان دادن مقامات عالی و مقدس روح انسان علیه مقامات دانی و پست و حیوانی انسان. توبه عبارت است از قیام و انقلاب مقدس قوای فرشته‌صفت انسان علیه قوای بهیمی‌صفت و شیطان‌صفت انسان. این ماهیت توبه است.
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
پانصد دهان تو داری. از همه اینها باید به تو غذا برسد. یکی از این دهانهای تو دهان عبادت است. تو باید روح خودت را به عبادت کردن راضی کنی، یعنی این حق و حظ را باید به او بدهی. تو یک موجود ملکوتی‌صفات هستی، باید پرواز کنی به‌سوی آن عالم. وقتی این فرشته را زندانی می‌کنی، آیا می‌دانی بعد چه عوارض و ناراحتیهای زیادی دارد؟ یک وقت شما می‌بینید یک جوان مرفّه، جوانی که همه وسایل برایش فراهم بوده است، به یک بهانه کوچک خودکشی می‌کند. همه می‌گویند نمی‌دانیم چرا خودکشی کرد. ای آقا! این موضوع که خیلی کوچک بود! چرا خودکشی کرد؟!
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
جلوی سایر غرایز او را گرفته‌اید، سایر غرایز او را حبس کرده‌اید، عصبانی و ناراحت کرده‌اید، به زندان انداخته‌اید، حق و حظّ آنها را نداده‌اید، سهم آنها را نداده‌اید؛ دنبال فرصتی می‌گردند. در یک فرصتی که برایشان پیش می‌آید، در یک وقت که بچه فیلمی را تماشا کند یا در مجلسی با یک زن جوان آشنا بشود، همان کافی است که این نیروهای ذخیره‌شده سرکوب‌شده، یکمرتبه زنجیرها را پاره کند و بکلی تمام آن ساختمانی را که پدر در وجود او به غلط ساخته است ویران سازد. درست مثل باروتی که منفجر بشود، منفجر می‌شود.
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
بچه هشت ساله را عمامه سرش می‌گذارد، عبا به دوشش می‌اندازد و همراه خودش این طرف و آن طرف می‌برد. بچه بزرگ می‌شود در حالی که احتیاجات طبیعی وجودش برآورده نشده است، همواره به او گفته‌اند خدا، قیامت، آتش جهنم. تا در سنین بیست‌وچند سالگی، این قوای ذخیره‌شده، این شهوتها و تمایلات اشباع‌نشده یکمرتبه زنجیر را پاره می‌کند. این بچه‌ای که شما می‌دیدید در اثر تلقین پدر در دوازده سالگی نمازش بیست دقیقه طول می‌کشید، نماز شب می‌خواند، دعا می‌خواند، یکمرتبه می‌بینید در بیست‌وپنج سالگی یک فاسق و فاجری از آب درمی‌آید که آن سرش ناپیداست، چرا؟ برای اینکه شما به بهانه مقامات عالیه روح، سایر غرایز او را سرکوب کرده‌اید
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
یک مقدار انرژی در وجود کودک ذخیره است که او فقط به‌وسیله بازی می‌تواند این انرژی را دفع کند. بچه غریزه‌ای دارد برای بازی کردن. حالا انسان اشخاصی را می‌بیند که می‌گویند می‌خواهم بچه‌ام را تربیت کنم. خوب، چطور می‌خواهی تربیت کنی؟ نمی‌گذارد بچه پنج شش ساله برود با بچه‌ها بازی کند، هر مجلسی که خودش می‌رود بچه را هم می‌برد برای اینکه تربیت بشود، جلوی خنده او را می‌گیرد، جلوی خوراک او را می‌گیرد. یا یک افرادی پیدا می‌شوند (ما دیده‌ایم) که چون خود او مُعَمّم است، یک عبا و عمامه و نعلین تهیه می‌کند، بچه هشت ساله را عمامه سرش می‌گذارد، عبا به دوشش می‌اندازد و همراه خودش این طرف و آن طرف می‌برد.
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
اگر تجربه کرده باشید، افرادی هستند که فنّ تربیت را نمی‌دانند؛ نمی‌دانند در تربیت، تمام قوایی که در وجود انسان هست حکمت و مصلحتی دارند. اگر در ما غرایز شهوانی هست، لغو و عبث نیست. ما باید این غرایز شهوانی را در حد احتیاج طبیعی اشباع کنیم؛ یک حدی دارند، یک حقی دارند، یک حظّی دارند، حظّ اینها را به اندازه خودشان باید بدهیم. مثل این است که شما اسبی یا سگی در خانه‌تان داشته باشید. اگر این اسب را برای سواری یا این سگ را برای پاسبانی می‌خواهید، این اسب یا سگ احتیاج به خوراک دارد، خوراکش را باید بدهی. حالا یک آدمهای کج‌سلیقه‌ای پیدا می‌شوند که به خودشان یا به بچه‌شان که تحت کفالت تربیتشان است، فشار می‌آورند. بچه احتیاج به بازی دارد و خود این احتیاج به بازی یکی از حکمتهای پروردگار است.
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
یک انسان به قول شعرا طُرفه معجونی است که همه خصایص در وجود او جمع است. گاهی آن حیوان شهوانی ـ که مظهر آن را خوک می‌دانند ـ این خوکی که در وجود انسان هست، زمام امور را به دست می‌گیرد و مجال به آن درنده و شیطان و فرشته نمی‌دهد. یکمرتبه در ناحیه یکی از اینها علیه او قیام می‌شود، تمام اوضاع بهم می‌خورد و یک حکومت جدید بر وجود انسان حاکم می‌گردد. انسان گنهکار آن انسانی است که حیوان وجودش بر وجودش مسلط است یا شیطان وجودش بر او مسلط است یا آن درنده وجودش بر او مسلط است؛ یک فرشتگانی، یک قوای عالی هم در وجود او محبوس و گرفتار هستند. توبه یعنی آن قیام درونی، اینکه مقامات عالی وجود انسان علیه مقامات دانی وجود او ـکه زمام امور ا
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
کنیم. اساسآ توبه یکی از مشخِّصات انسان نسبت به حیوانات است. یعنی انسان بسیاری ممیزات و مشخِّصات و کمالات و استعدادهای عالی دارد که هیچ‌کدام از آنها در حیوانات وجود ندارد؛ یکی از این استعدادهای عالی در انسان، همین مسئله توبه است. توبه به‌معنی و مفهومی که ان‌شاءالله برای شما شرح می‌دهم، این نیست که ما لفظ اَسْتَغْفِرُ اللهَ رَبّی وَ اَتوبُ اِلَیه را به زبان جاری کنیم؛ از مقوله لفظ نیست. توبه یک حالت روانی و روحی و بلکه یک انقلاب روحی در انسان است که لفظ اَسْتَغْفِرُ اللهَ رَبّی وَ اَتوبُ اِلَیه بیان این حالت است نه خود این حالت، نه خود توبه، مثل بسیاری از چیزهای دیگر که در آنها لفظْ خودش آن حقیقت نیست بلکه مبین آن حقیقت است. اینکه ما روزی چندین بار می‌گوییم اَسْتَغْفِرُ اللهَ رَبّی وَ اَتوبُ اِلَیه نباید خیال کنیم که روزی چند بار توبه می‌کنیم.
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
در درجه اول برای خودتان طلب مغفرت کنید، کوشش کنید تا از گناهان گذشته خودتان پاک شوید. پاک شدنتان به این است که پشیمان شوید، تصمیم بگیرید که دومرتبه تکرار نکنید، تصمیم بگیرید که حقوق مردم را به آنها باز گردانید و حقوق خدا را به خدا بازگردانید. والله اگر خودتان را پاک کنید، بعد می‌بینید که همه دعاهایتان مستجاب می‌شود. «شستشویی کن و آنگه به خرابات خرام»، توبه کنید
هدی✌
می‌گویند اگر می‌خواهی وصیت کنی که بعد از من ثروتم را در راه خدا چنین خرج کنند، وصیت به ثلث کن؛ به زاید بر ثلث، وصیت تو نافذ نیست.
هدی✌
توبه یک قیام اصلاحی است و غیر از این چیزی نیست.
هدی✌
خودت را پاکیزه کن، روحت را پاکیزه کن، قلبت را پاکیزه کن، دلت را پاکیزه کن. این قلب و دل و روح را با آب توبه پاکیزه کن.
هدی✌
از نازک‌نارنجی بودن بیرون بیا. با نازک‌نارنجی‌گری آدم بنده خدا نمی‌شود، اصلا انسان نمی‌شود؛ آدم نازک‌نارنجی انسان نیست. روزه می‌گیری سخت است، مخصوصآ چون سخت است بگیر. شب می‌خواهی تا صبح احیا بگیری برایت سخت است، مخصوصآ چون سخت است این کار را بکن. یک مدتی هم به خودت رنج و سختی بده، خودت را تأدیب کن.
هدی✌

حجم

۵۷٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۱۰۰ صفحه

حجم

۵۷٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۱۰۰ صفحه

قیمت:
۹,۰۰۰
۳,۶۰۰
۶۰%
تومان