بریدههایی از کتاب توبه
۴٫۶
(۲۹)
ما اگر مرد عمل باشیم، باید ببینیم اولین منزل قرب و سلوک به سوی پروردگار کدام منزل است، کدام مرحله است و ما عبودیت و عبادت خودمان را از کجا شروع کنیم.
اولین منزل سلوک به خداوند، منزل «توبه» است.
S
توبه یعنی انقلاب درونی در انسان
میم نون...!
اینکه ما روزی چندین بار میگوییم اَسْتَغْفِرُ اللهَ رَبّی وَ اَتوبُ اِلَیه نباید خیال کنیم که روزی چند بار توبه میکنیم. ما اگر روزی یک بار توبه واقعی بکنیم، مسلّمآ مراحل و منازلی از قرب به پروردگار را تحصیل میکنیم.
S
والله اگر خودتان را پاک کنید، بعد میبینید که همه دعاهایتان مستجاب میشود.
هدی✌
این حدیث قدسی چقدر عالی توبه را توصیف میکند: اَنینُ الْمُذْنِبینَ اَحَبُّ اِلَی مِنْ تَسْبیحِ الْمُسَبِّحین. خدای تبارک و تعالی، این رحمت مطلقه و کامله فرمود: ناله گنهکاران در نزد من محبوبتر است از تسبیح تسبیحکنندگان.
Zeinab
توبه عبارت است از یک نوع انقلاب درونی، نوعی قیام، نوعی انقلاب از ناحیه خود انسان علیه خود انسان.
Aysan
چطور میشود انسانْ مسلمان باشد و نماز نخواند؟
هدی✌
انسان خجالت میکشد در ماه رمضان در این خیابانها راه برود؛ علنی سیگارها را گوشه لبشان گذاشتهاند و راه میروند! یکی را میبینی که در ماشین نشسته و سیگار هم گوشه لبش است. هر سال هم شهربانی اعلام میکند که کسی حق ندارد متعرّض روزهخوارها بشود، خود شهربانی اقدام میکند. ما هم ندیدهایم که پاسبانی به یک روزهخوار تذکر بدهد. روزهخواری علنی هتک حرمت اسلام است. این عمل یعنی فحشدادن به قرآن، یعنی فحشدادن به پیغمبر اسلام. اگر میخواهی روزه بخوری برو در خانهات بخور. اگر روزه را در خانهات بخوری یک گناه کبیره کردهای ولی وقتی روزه را علنی در خیابانها میخوری، علاوه بر اینکه روزهخواری، فحش هم به اسلام دادهای.
ساکت
ولی ما بدبختها دلمان حکم همان دیوار قیر اندود را دارد؛ مرتب گناه پشت سر گناه، معصیت پشت سر معصیت، و هیچگونه عکسالعملی در روح ما ایجاد نمیشود. من نمیدانم این فرشتههای روح ما کجا و چقدر حبس شدهاند؛ چه زنجیرهایی به دست و پای اینها بسته شده است که دل ما تکان نمیخورد، نمیلرزد؟!
Zeinab
اولین منزل سلوک به خداوند، منزل «توبه» است.
محمدرضا میرباقری
قرآن دیگر چقدر در مورد همین معصیت رایج میان ما، یعنی غیبتکردن و تهمت زدن، داد بکشد؟! به خدا قسم انسان از اینهمه تهمتهایی که میان مردم است تعجب میکند. میدانید تهمت یعنی چه؟ ما دو گناه کبیره درجه یک داریم: یکی از آنها دروغ گفتن است و دیگری غیبت کردن. گناه کبیره یعنی گناهی که انسان بهوسیله آن استحقاق جهنم رفتن را پیدا میکند. لا یغْتَبْ بَعْضُکمْ بَعْضآ اَیحِبُّ اَحَدُکمْ اَنْ یأْکلَ لَحْمَ اَخیهِ مَیتآ مردم! غیبت یکدیگر را نکنید. آیا هیچ یک از شما دوست دارد که گوشت برادر مسلمانش را در حالی که مرده است بخورد؟! گوشت مرده چقدر تنفّرآور است، خصوصآ اگر انسانْ مرده را بشناسد و دوستش بوده باشد.
دیگر بالاتر از این تعبیر هم هست؟
F.V
در انسان استعداد شگفتانگیزتری هست و آن اینکه از درون خودش بر علیه خودش قیام میکند، واقعآ قیام میکند؛ علیه خودش انقلاب میکند، واقعآ انقلاب میکند. و قیام و انقلاب از دو موجود مختلف و متباین مانعی ندارد.
محمدرضا میرباقری
اولین منزل سلوک به خداوند، منزل «توبه» است.
fateme
مردی از دنیا رفت و پیغمبر بر او نماز خواند. بعد پرسید: چند تا بچه دارد و چه چیزی برای آنها گذاشته است؟ یا رسولالله! مقداری ثروت داشت، اما قبل از مردن همه را در راه خدا داد. فرمود: اگر این را قبلا به من گفته بودید، من بر این آدم نماز نمیخواندم. بچههای گرسنه را در اجتماع رها کرده است؟!
میگویند اگر میخواهی وصیت کنی که بعد از من ثروتم را در راه خدا چنین خرج کنند، وصیت به ثلث کن؛ به زاید بر ثلث، وصیت تو نافذ نیست.
Zeinab
اولین شرط (رکن) توبه پشیمانی و حسرت و تأسف و آتش درونی و ناراحتی است بر آنچه که گذشته است. یعنی توبه آنوقت واقعآ توبه است که شما نگاهی به صفحه سیاه اعمال گذشته خودتان بکنید، یکمرتبه یک ندامتی، یک پشیمانی زیادی، یک تأسف و حسرت فوقالعادهای در شما ایجاد شود و دلتان آتش بگیرد که این چه کاری بود که من کردم؟! دیدهاید گاهی انسان یک کاری میکند به خیال اینکه برایش سود دارد. بعد از اینکه آن را انجام میدهد، یک وقت میبیند که این کار برایش مثلا دههزارتومان ضرر داشته است. وقتی که میفهمد این کارش اشتباه بوده است، میگوید: آخ! و انگشت سبابهاش را میگزد: ای وای! چرا من این کار را کردم؟! این را «پشیمانی» مینامند که گاهی میگویند: آقا! یک کاری کردم و الآن بهقدری پشیمانم که اگر پشیمانی شاخ میداشت من شاخ درآورده بودم!
محمدرضا میرباقری
تهمت یعنی دروغ بهعلاوه غیبت؛ یعنی دو گناه که با همدیگر توأم شوند اسمش میشود تهمت، و چقدر در میان ما تهمتزدن رایج است! و بعضی از ما که میخواهیم مقدسی کنیم، یک «میگویند» اول حرفمان میآوریم. مثلا شخصی به یک نفر تهمتی زده، میخواهیم از گردن خودمان رد کنیم، خیال میکنیم که سر خدا را هم میشود کلاه گذاشت! میگوییم: میگویند فلانی چنین است، میگویند فلانجا چنین است. دیگری از ما میشنود و در جای دیگر میگوید: میگویند چنین، و بعد میگوید: خوب، من که نگفتم، من میگویم دیگران گفتهاند که اینطور است. قرآن جلوی این را هم گرفته است، این را هم یک گناه بزرگ شمرده است، میگوید: اِنَّ الَّذینَ یحِبّونَ اَنْ تَشیعَ الْفاحِشَةُ فِی الَّذینَ امَنوا لَهُمْ عَذابٌ اَلیمٌ آنان که دوست دارند در میان مردم حرف زشتی درباره فرد مؤمنی، افراد مؤمنی، یک مؤسسه ایمانی شیوع پیدا کند (برایشان عذاب دردناکی است.) اگر از یک احمقی یا مغرضی یا کسی که معلوم است که ریشه حرفش در کجاست درباره کسی حرفی شنیدید، حق ندارید بگویید «شنیدهام»، «میگویند». خود این «میگویند» ها اشاعه دادن فحشاست.
F.V
این جهان همچون درخت است ای کرام
ما بر آن چون میوههای نیمخام
محمدرضا میرباقری
توبه برای انسان تغییر مسیر دادن است اما نه تغییر مسیر دادن ساده از قبیل تغییر مسیری که گیاه میدهد و یا تغییر مسیری که حیوان میدهد، بلکه یک نوع تغییر مسیری که مخصوص خود انسان است و از نظر روانی و روحی کاملا ارزش تحلیل و بررسی و رسیدگی دارد.
محمدرضا میرباقری
از رحمت الهی مأیوس نباشید. از هر چه گناه دارید برگردید، خدا میپذیرد. همه شرایط را ذکر کردهاند، ولی حد و اندازه برای گناه ذکر نکردهاند. نگفتهاند اگر گناهت به این حد رسید توبهات قبول میشود و از آن بالاتر که شد نه، بلکه گفتهاند توبه کن قبول میشود اما به شرط اینکه واقعآ توبه کنی. اگر آتش درونی در تو پیدا بشود، انقلاب مقدس در روح تو پیدا بشود و تصمیم بر عدم عود بگیری، توبه تو قبول است اما به شرط اینکه تصمیم تو واقعآ تصمیم باشد، نه اینکه بیایی اینجا پچپچی هم با خودت بکنی و بگویی عجب وضع بدی داریم و بیرون که رفتی فراموش کنی. این به درد نمیخورد و بدتر است. امام فرمود: کسانی که استغفار میکنند و باز گناه را تکرار میکنند، استغفارشان از استغفار نکردن بدتر است چون این مسخره کردن توبه است، استهزاء خداست، استهزاء توبه است.
نازبانو
زن زهیر نگران است که قضیه به کجا میانجامد. تا به او خبر رسید که حسین و اصحابش همه شهید شدند و زهیر هم شهید شد. پیش خودش فکر کرد که لابد دیگران همه کفن دارند ولی زهیر کفن ندارد و کسی را هم ندارد. کفنی را به وسیله یک غلام فرستاد، گفت: برو بدن زهیر را کفن کن. ولی وقتی که آن غلام آمد، وضعی را دید که شرم و حیا کرد که بدن زهیر را کفن کند چون دید بدن آقای زهیر هم کفن ندارد.
هدی✌
حجم
۵۷٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۱۰۰ صفحه
حجم
۵۷٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۱۰۰ صفحه
قیمت:
۹,۰۰۰
۳,۶۰۰۶۰%
تومان