بریدههایی از کتاب بینوایان (جلد دوم)
۴٫۳
(۶۳)
هیچ اهل تفکری جرأت نخواهد داشت بگوید که عطر گیاه ناچیزی همانند عشقه در مجموعه عالم بیتأثیر است. پس کیست که بتواند خط سیر ذرهای را محاسبه کند؟ از کجا میدانیم که پیدایی برخی چیزها در اثر تکان خوردن و افتادن سنگریزهای نیست؟
Moho Sheba
با خود میگفت این بچه پیش از پشت کردن به زندگی باید آن را بشناسد، محروم کردن پیش از تجربه زندگی و تقریباً بدون مشورت با او، او را از تمام لذایذ، به بهانه نجات بخشیدن از بلاها، استفاده از ناآگاهی او و از بیکسیاش برای ایجاد یک ایمان ساختگی در او، به منزله بیرون بردن یک مخلوق انسانی از مسیر طبیعی و این مانند انکار خداست، از آنجا که روزی کوزت چون به حساب همه این چیزها رسیدگی کند و از زندگی دیر بیزار شود، با او دشمن نمیشود؟
Moho Sheba
پرت شدن از قله، خواه از جلو و خواه از پشت ضرورتی ندارد که ما از قله چه از جلو یا پشت به درگاه سقوط کنیم، ما نه استبداد، نه ترور، نه وحشت را خواهانیم، ما آرزومند رسیدن به ترقی و تعالی هستیم، از شیب ملایم نیز میتوان به قله رسید.
نظر خداوند نیز همین است، ملایمت شیبها، از تدابیر پروردگار است.
Moho Sheba
در لحظهای که خواب به سراغ آدم میآید مانند آن پرنده افسانهای که بدل به ماهی میشود تا از دریا بگذرد، کم کم اندیشه آدم در قالب رویا فرو میرود تا از ورای خواب عبور کند
sama65
آنجا که تلسکوپ کارش پایان مییابد، میکروسکپ کار خود را آغاز میکند. کدام یک از آن دو منظرهای عظیمتر را در برابر خود دارند؟ برگزینید!
مریم
آدمی گاه دچار بلاهت میشود. وقتی محاسبه میکند به فکر نیست که خدایی هم دارد. خدای مهربان میگوید: تو خیال میکنی همه رهایت کردهاند، نادان! نه نه، اینگونه نیست.
A.moghtada
خوشبخت بودن چیز هراسآوری است. آدمی از خوشبختی راضی میشود، میپندارد که این کفایت میکند؛ درحالی که در پی هدف دروغ زندگی یعنی خوشبختی است، هدف واقعی زندگی یعنی وظیفه را از یاد میبرد.
A.moghtada
کارگری میگفت: «من نام سردستهها را نمیدانم، اما هرگاه ندا دهند تا دو ساعت بعدش ما آماده جنگیم.» کارگر دیگری میگفت: «ما حدود سیصد نفریم، اگر هر یک نیم فرانک رویهم بگذاریم، صد و پنجاه فرانک جمع میشود که میشود با آن باروت و گلوله خرید.» دیگری بر این باور بود که: «شش ماه و حتی دو ماه طولانی است، حداکثر تا پانزده روز دیگر وارد جنگ با دولت میشویم، با بیست و پنج هزار نفر میتوانیم با دولت در بیفتیم.» حرف دیگری این گونه بود: «شبها تا صبح بدون خوابیدن فشنگ میسازم.»
firouzeh
ماریوس اگرچه مردی آزادی خواه بود، اما هنوز تمام مراحل تکامل معنوی را طی نکرده بود و هنوز قادر نبود امتیازی میان آنچه نوشته آدمیان است با آنچه نوشته خداست یا به عبارت بهتر میان قانون و حق قائل شود.
A.moghtada
انسان اگر قصد خوشبختی در جهان را داشته باشد باید مفهوم وظیفه را درک کند. اگر آن را درک کرد، دیگر به آرامش و آسایش نمیرسد. فکر کنید اگر به مفهوم وظیفه پی بردید، توسط وظیفه مجازات میشوید، نه، برعکس! در این حال از وظیفه پاداش میگیرید، چون شما را به دوزخی پُر از عذاب میبرد که در اعماق آن خدا را در کنار خود میبینید و با خود آشتی میکنید.»
A.moghtada
حجم
۱٫۱ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۱۸۰۶ صفحه
حجم
۱٫۱ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۱۸۰۶ صفحه
قیمت:
۲۸۱,۰۰۰
تومان