بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب پاندای محجوب بامبو به دست با چشم‌هایی دور سیاه، در اندیشه‌ی انقراض | صفحه ۳ | طاقچه
تصویر جلد کتاب پاندای محجوب بامبو به دست با چشم‌هایی دور سیاه، در اندیشه‌ی انقراض

بریده‌هایی از کتاب پاندای محجوب بامبو به دست با چشم‌هایی دور سیاه، در اندیشه‌ی انقراض

انتشارات:نشر چشمه
امتیاز:
۴.۰از ۳۰ رأی
۴٫۰
(۳۰)
مطمئنم این هم زمان بچگی یک گله گورخر بوده برای خودش. وجناتش را دارد. حتماً می‌خواسته برایم از فتوحات امروز غروبش تعریف کند. این‌ها از گورخری شروع می‌کنند که در این سن می‌رسند به یوز‌پلنگی‌. مثل من نیستند که در وحشیانه‌ترین حالت، می‌شوم پاندای محجوبِ بامبوبه‌دست با چشم‌هایی دور‌سیاه، در اندیشه‌ی انقراض
seyed ali mirferdos
ولی چیزی که مسلم است هر کدام‌شان بیشتر از یک جفت پا دارند. یعنی اگر این‌ها چند جفت پای اضافه نداشته باشند، حتماً همسایه‌ی بالایی به‌جای بچه‌هایش از یک گله گورخر نگهداری می‌کند. یک جفت شیر ماده هم توی کمدِ اتاق‌خواب قایم کرده‌اند که هر وقت من می‌خوابم، نیم‌ساعت بعدش از توی کمد می‌پرند بیرون و می‌افتند دنبال گورخرها.
seyed ali mirferdos
اعتقاد محکم و عجیبی داشت که یک چیزی دور‌و‌بر ما و بالای سرمان هست که منتظر است ببیند ما چی را از ته دل می‌خواهیم تا بتواند تمام امور و اتفاقات جاری در دنیا را هدایت کند به سمت این‌که ما به آرزوی‌مان برسیم: کائنات. آن وقت این چیز بزرگِ قدرتمندِ خاک‌بر‌سر این‌همه مدت ندیده بود من چه چیزهایی می‌خواهم. هیچ احمقی هم پیدا نشده بود توی این سی سال من و این غول چراغ قدرتمند را به‌هم معرفی کند.
miss_yalda
حضرت آقا با آن بینی کج و گردن دراز اصرار می‌کرد «جیم» صدایش کنیم. اگر به من بود غاز صدایش می‌کردم. یعنی آن‌قدر که این بشر به غاز شبیه بود، غاز به خودش شبیه نبود.
Azar

حجم

۱۱۷٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۱۳۹ صفحه

حجم

۱۱۷٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۱۳۹ صفحه

قیمت:
۳۱,۰۰۰
۱۵,۵۰۰
۵۰%
تومان
صفحه قبل۱۲
۳
صفحه بعد