بریدههایی از کتاب نگاهی به رابطه عبد و مولا
۴٫۷
(۲۳۹)
ما برای اوجگرفتن به دو بال نیاز داریم: بال خوف و بال شوق.
masum75
زمانی هم که در محراب کوفه ضربت خوردند، فرمودند: «فزت و رب الکعبه؛ به خدای کعبه سوگند که رستگار (سعادتمند) شدم.» میدانید معنای این کلام چیست؟ یعنی علی (ع) یک عمر نگران این بوده که مبادا عاقبتبهخیر نشود! و این اوج مراتب عبودیت است.
masum75
امیرالمؤمنین (ع) میفرماید: «لَا یقْبَلُ اللهُ عَزَّ وَ جَلَّ دُعَاءَ قَلْبٍ لَاه؛ خدای متعال دعایی که از یک قلب بیتوجّه سرچشمه گرفته باشد را مستجاب نمیکند.» یعنی اگر دعا زبان حال نباشد، مستجاب نمیشود. دلیلش هم روشن است، دعا وقتی زبان حال نباشد اصلاً دعا نیست که قابلیت استجابت را داشته باشد.
الف. میم
«وَ عِبادُ الرَّحمن اَلَّذینَ یمشونَ عَلَی الاَرضِ هَوناً» میدانید چرا عباد الرحمن با آرامش و فروتنی روی زمین راه میروند؟ چون عبد هستند. عبد هم که نمیتواند با تکبر و تبختر روی زمین راه برود. اصلاً خود عبدبودن اگر برای کسی جا بیفتد، برایش فضائل زیادی را به دنبال میآورد.
حسین
زمانی که به شما مشکلات میدهد و رنج میکشید، با ربّ عشقبازی کنید. او دارد شما را در بندگی میرقصاند برای وجدی که دارید از اینکه ربّ دارید.
Ali Naghdali
قبل از نماز درباره نماز با خدا گفتگو کنیم و از او بخواهیم که ما را بپذیرد و اذن ورود به حریم کبریاییاش را بدهد، بعد از نماز هم درباره نماز با خدا گفتگو کنیم.
کاربر ۱۲۴۰۹۶۸
«إِلَهِی کفَی بِی عِزّاً أَنْ أَکونَ لَک عَبْداً؛ خدایا این عزت برای من کافی است که بنده تو هستم.»
hiran512
ولی خیلی از اوقات ما به اندازۀ انسانی که در مقابل ما فعال است هم روی خدا حساب باز نمیکنیم.
mh.ranjbari
بعضیها فکر میکنند که خدا هم مثل آدمهای معمولی است که اگر ما گناهی انجام دهیم، ناراحت میشود و ما با طلب بخشش، در حقیقت به نوعی میخواهیم از دل خدا در بیاوریم و ناراحتی او را از بین ببریم! در حالی که هر گناهی که ما میکنیم به خودمان ظلم میکنیم. بعد به خدا میگوییم: «من به خودم ظلم کردم، حالا میشود شما جبران کنی؟!» خدا میفرماید: «آخر من چه جوری جبران کنم؟ من در عالم قاعده گذاشتهام. عمل تو که نابود نمیشود.» لذا تو داری تقاضای معجزه میکنی. تقاضای معجزه هم یک آرزو است، نه یک حق.
کاربر ۱۹۳۸۴۳۱
مقداری علی (ع) را نگاه کن، عبد میشوی. نگاه کردن به حضرت، تو را عبد بار میآورد. کسی اعتراض نکند ما چرا اینقدر «علیعلی» میگوییم. ما با نگاه کردن به علی (ع) به خدا میرسیم. میدانید چرا پیامبر اکرم (ص) میفرماید: «ذکرُ علی عبادۀ» چون هر کس با علی نشست و برخاست کند، حساب کار خودش را خواهد کرد. با خود میگوید: «اگر عبد یعنی علی (ع)، پس ما کلاهمان پس معرکه است!» و اینجاست که اولین مراتب عبودیت آغاز میشود.
M.jafari
امام رضا (ع) میفرماید: «هر گاه خداوند انجام کاری را بخواهد، عقل و اندیشه بندگانش را میبندد (یکی از معانی آن این است که ذهن آنها را مشغول چیز دیگری میکند) و کارش را به انجام میرساند و خواستهاش را محقق میکند. وقتی خواستهاش را عملی ساخت، عقول هر خردمندی را به او با میگرداند و او با خود میگوید: چطور من این کار را کردم!»
الف. میم
امیرالمؤمنین (ع) در مقام مناجات با خدای متعال میفرماید: «إِلَهِی کفَی بِی عِزّاً أَنْ أَکونَ لَک عَبْداً؛ خدایا این عزت برای من کافی است که بنده تو هستم.»
مریم
اصلیترین کار مولا نسبت به عبد و اصلیترین وظیفه عبد نسبت به مولا چیست؟ مولا زمانی که بخواهد مولا بودن خود را به عبدش نشان دهد، به او «امر» میکند و عبد هم اگر بخواهد عبد بودن خود را به مولایش نشان دهد، از او «اطاعت» میکند. پس رابطه عبد و مولا، رابطه امر و اطاعت امر است.
A L
میداند آن خدایی که تو میخواهی عبادتش کنی، اگر یکذره شرک همراهت باشد، دیگر هیچ چیزت را نمیپذیرد.
ش ع ب
آویزان، ترجمه خودمانی «انتم الفقراء إلی الله» است.
f_altaha
امام صادق (ع) در این حدیث صراحتاً میفرمایند: «علم با آموزش به دست نمیآید؛ لَیسَ الْعِلْمُ بِالتَّعَلُّمِ». تعلّم یک وظیفه است که باید انجام داد ولی باید بدانیم که علم تنها با تعلّم حاصل نمیشود. همانطوری که انسان وقتی بیمار میشود، با اینکه شفاء دست خداست، ولی وظیفه اوست که به دکتر مراجعه کند، اینجا هم وظیفه متعلّم این است که آموزش ببیند ولی حقیقت علم چیز دیگری است که باید افاضه شود. و این نور تنها در قلوب کسانی که خدا قصد هدایتشان را دارد، قرار میگیرد.
f_altaha
. امیرالمؤمنین (ع) میفرماید: «لَا یقْبَلُ اللهُ عَزَّ وَ جَلَّ دُعَاءَ قَلْبٍ لَاه؛ خدای متعال دعایی که از یک قلب بیتوجّه سرچشمه گرفته باشد را مستجاب نمیکند.» یعنی اگر دعا زبان حال نباشد، مستجاب نمیشود. دلیلش هم روشن است، دعا وقتی زبان حال نباشد اصلاً دعا نیست که قابلیت استجابت را داشته باشد.
دعا وقتی زبان حال شد، مستجاب میشود، منتهی مقدار استجابتش بستگی به این دارد که آیا زبان حال شما، زبان استعدادت هم هست یا نه؟ یعنی آیا آن چیزی که میخواهند به تو بدهند، به تو میچسبد؟ آیا با شاکلۀ وجودیت هماهنگی دارد؟ آیا استعداد دریافت این خواسته را داری یا نه؟
برای استجابت، تنها به حال شخص نگاه نمیکنند. بله، ممکن است زمانی شما در کشتی باشی و کشتی طوفانزده شود و واقعاً خیلی باحال خدا را صدا بزنی، اینجا زبان حال وجود دارد، اما جوابدادنِ خدا زمانی است که خواستهات، مطابق با زبان استعدادت باشد. به اندازه زبان استعداد دعاها را جواب میدهند. مواظب باشید دعاهایتان از دست نرود.
f_altaha
چرا قیمت دستورات واجب از دستورات مستحب بالاتر است؟ چرا وقتی که میخواهیم آدم شویم میفرمایند که «نمازت را دریاب»؟ چرا اهمیت دستورات واجب بیشتر از دستورات مستحب است؟ برای اینکه شما در دستورات مستحب یک «من» ام دارید. ذاتاً در مستحبات این «من» ام وجود دارد. بالاخره خدایا «من» تصمیم گرفتم این روزه مستحبی را بگیرم. هر چه هم قیافهات را کج و معوج کنی و خودت را مثلاً کوچک کنی، باز هم هست. به هر حال «من» تصمیم گرفتم. اما این مسأله در نمازهای واجب یومیه نیست. خدایا در نماز یومیه غلط میکنم من تصمیم بگیرم یا نگیرم. اصلاً به من ربطی نداشت. تو گفتی واجب است، من آمدم. عرفا میگویند حضور «من» در امر واجب کمتر است، به همین دلیل نور امر واجب بیشتر است.
f_altaha
وای بر کسی که پیش خدا برود و از خدا چیز دیگری غیر از خود خدا بخواهد. انسان باید همیشه با خدا این نجوا را داشته باشد: «خدایا اول خودت را به من بده. چرا من نباید با تو ارتباط داشته باشم؟»
f_altaha
ای بندۀ خدا! تو که چه بخواهی و چه نخواهی عبد هستی، پس چرا میخواهی از حقیقت خودت دور شوی؟ در بعضی از امور که تو اصلاً حق انتخاب نداری، انرژیات را الکی در این امور مصرف نکن. بپذیر که عبد هستی و انرژی و توان خودت را از اینجا به بعد صرف کن. خوشا به سعادت کسی که بعد از پذیرش بندگی، فکر و خیال خودش را صرف این میکند که از تواناییهایش چگونه استفاده کند.
یا فاطر بحق فاطمه(س)
حجم
۱۵۴٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۲۵۹ صفحه
حجم
۱۵۴٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۲۵۹ صفحه
قیمت:
۳۲,۰۰۰
تومان