بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب نگاهی به رابطه‌ عبد و مولا | صفحه ۵ | طاقچه
کتاب نگاهی به رابطه‌ عبد و مولا اثر علیرضا پناهیان

بریده‌هایی از کتاب نگاهی به رابطه‌ عبد و مولا

انتشارات:بیان معنوی
امتیاز:
۴.۷از ۲۳۹ رأی
۴٫۷
(۲۳۹)
ما نیاز داریم که کسی به ما محبّت کند، این نیاز را زود می‌فهمیم. ما نیاز داریم کسی ما را پناه دهد، این نیاز را هم زود می‌فهمیم. ما نیاز داریم کسی که قدرت بالایی دارد از ما پشتیبانی کند، این نیاز را هم خوب می‌فهمیم. ما نیاز داریم کسی در ناامیدی به ما امید دهد، این نیاز را هم زود می‌فهمیم. اما اینکه ما نیاز داریم کسی را بپرستیم، نیازی عمیق‌تر است و باید مقداری کار کنیم تا به این نیاز برسیم.
Mary
امیرالمؤمنین (ع) در مقام مناجات با خدای متعال می‌فرماید: «إِلَهِی کفَی بِی عِزّاً أَنْ أَکونَ لَک عَبْداً؛ خدایا این عزت برای من کافی است که بنده تو هستم.»
مسافر
«وَ أَسْأَلُک أَنْ تَجْعَلَ وَفَاتِی قَتْلًا فِی سَبِیلِک؛ خدایا از تو می‌خواهم که مرگ من را شهادت در راه خودت قرار دهی.»
Rezvan
اینکه از خانه بیرون می‌آیم سوار کدام ماشین شوم، آزادِ آزاد که نیستم. من آزادم از بین چند تا ماشینی که در آن لحظه از مقابلم عبور می‌کنند یکی را انتخاب کنم و این چند تا ماشین را خدا انتخاب کرده است.
Rezvan
ادب برخورد با تقدیر الهی این لبخند ته دلت است که همیشه باید مواظبش باشی. یک‌وقت به دلت خطور نکند که «خدایا اگر جور دیگری می‌شد بهتر بود» نه، مراقب باش هیچ‌وقت این حرف را نزنی! خدا بنده را این‌جوری عبد بار می‌آورد.
erfan
عبادت یعنی تمنا؛ تمنای ملاقات. الله‌اکبر، یعنی خدایا کِی خودت را به من نشان می‌دهی؟ کِی جلوه می‌کنی؟ ببین من با ادب ایستاده‌ام. تا کی باید مقابل تو ادا در بیاورم و با اراده خودم خم و راست شوم، نمی‌شود رؤیت عظمت تو مرا به سجده و رکوع بکشاند؟ سجده‌ها را تکرار می‌کنم اما کِی تو در را باز خواهی کرد؟ مدام این الفاظ را تکرار می‌کنم، ولی هنوز تو را نچشیده‌ام. و هنگامی که نماز به پایان می‌رسد، بنده صدا می‌زند: باشد راضی هستم... سلام بر همه خوبان عالم «السلام علیکم و رحمة الله و برکاتة.» این بار هم نشد ولی سجدۀ شکر به‌جا می‌آورم؛ خدایا ممنونت هستم که مرا در این تمنّا قرار دادی.
Elmaza
. قبل از نماز درباره نماز با خدا گفتگو کنیم و از او بخواهیم که ما را بپذیرد و اذن ورود به حریم کبریایی‌اش را بدهد، بعد از نماز هم درباره نماز با خدا گفتگو کنیم.
کاربر ۳۴۳۱۹۷۳
زندگی ما مثل امتحان تستی است که باید یکی را علامت بزنیم. ولی اینکه کدام گزینه‌ها در مقابل ما باشد، در اختیار ما نیست.
masum75
مال سبب گرامی‌داشته شدن صاحبش در دنیا و خوار شدن صاحبش نزد خدا می‌شود»
masum75
امیرالمؤمنین (ع) فرموده‌اند: «اجْتِنَابُ السَّیئَاتِ أَوْلَی مِنِ اکتِسَابِ الْحَسَنَات؛ دوری از گناهان مهم‌تر از انجام حسنات و خوبی‌هاست.‌»
masum75
یکی از قواعدی که باید در تربیت فرزند رعایت شود، پرهیز از تشویق بیجاست. اگر فرزندتان کار خلاقانه‌ای انجام داد، خیلی ویژه تشویقش نکنید. اگر شلوغش کنید، خلاقیت بچه تمام می‌شود و مشغول کیف کردن از تشویق شما می‌شود، یادش می‌رود که باید این خلّاقیت را ادامه دهد. تشویق بیجا موجب سوختن خلاقیت بچه‌هاست.
masum75
رابطه داشتن با مولا یعنی چی؟ این چه حسّی است؟ در روی زمین چنین رابطه‌ای یافت نمی‌شود. مواظب باشید اشعار عارفانۀ شعرا و عرفا شما را به اشتباه نیندازد. دوست داشتن خدا، از جنس دوست داشتن معشوقه‌های زمینی نیست. عرفا و شعرا هم چون چاره‌ای ندیدند از این استعارات استفاده کرده‌اند. امیرالمؤمنین (ع) می‌فرماید: «همان‌گونه که خورشید و شب با یکدیگر جمع نمی‌شوند، محبت دنیا و محبت خدا هم با هم جمع نمی‌شوند.» دل باید کاملاً از محبت دنیا پاک شود تا محبت خدا در آن جای بگیرد.
M.jafari
اصلاً عشق‌بازی با خدا تنها برای عبد معنا دارد نه برای هر کسی. دیگران به دروغ ادعا می‌کنند که خدا را دوست داریم. خدا برای اینکه بندگان او به سمتش بروند دستور می‌دهد و امر و نهی می‌کند. دستورات او بسیاری از اوقات از پیچیدگی‌هایی برخوردار است که ما اسرار دستورات او را نمی‌فهمیم، باید از روی ایمان و اعتماد به او دستوراتش را اجرا کنیم. خدا با دستور و امر، عبد خود را رشد می‌دهد.
Saeid
خدای متعال در ضمن یک حدیث قدسی می‌فرماید: «ای فرزند آدم، من زنده‌ای هستم که نمی‌میرم، اوامر مرا اطاعت کن تا تو را نیز زنده‌ای قرار دهم که هیچ‌گاه نمی‌میرد. ای فرزند آدم، من به چیزی می‌گویم باش، پس موجود می‌شود، تو نیز اوامر مرا اطاعت کن تا تو را هم به گونه‌ای قرار دهم که به چیزی بگویی باش پس موجود شود.» کسی که این قابلیت را دارد که به امرش مقدرات عالم تغییر کند، حیف نیست که نتواند حال خودش را تغییر دهد؟ بشر امروز را از بندگی جدا کردند و او همیشه به دنبال منافعش می‌گردد؛ منافعی که دست خداست و خدا تنها به بندگان خودش می‌دهد.
Saeid
خوبی یکی از نتایج ارتباط با خداست، نه هدف ارتباط با خدا. اگر کسی با خدا ارتباط پیدا کرد، خودبه‌خود خوب هم می‌شود. اینکه کسی بگوید: «من می‌خواهم با خدا رابطه داشته باشم تا معتاد نشوم» این خیلی حرف زشتی است، شبیه کفر است! کسی که هدف نهایی خود از ارتباط با خدا را خوب شدن قرار داده هم، تقریباً چنین حالتی دارد. رابطه با خدا هزاران فایده دارد که یکی از آنها خوب‌شدن اخلاق تو است.
Saeid
اصلاً یکی از راه‌های خداشناسی همین است که وقتی همۀ رابطه‌ها برای تو قطع می‌شود تازه قلبت یک رابطه‌ای را کشف می‌کند و آن رابطه با ذات باری‌تعالی و قدرت لایتناهی اوست. این درخشش‌های لحظه‌ای که به شکل رعد و برقی در زندگی انسان دیده می‌شوند، باید به چراغی دائم تبدیل شود که هیچ غروب و افولی نداشته باشد.
Saeid
رابطۀ با پروردگار یکی از روابطی است که من به عنوان یک انسان به این رابطه نیازمندم و باید در ظرف این رابطه هویت خودم را بیابم. اگر کسی خودش را بر اساس این رابطه تعریف نکرده باشد، هویت خودش را گم کرده است. او هر چه می‌خواهد دربارۀ خود بگوید فرقی نمی‌کند، هنوز به حقیقت خودش نرسیده است. تا انسان خودش را به عنوان عبدی که مرتبط است با مولای خود، تعریف نکند و خودش را تحت عناوین دیگری بشناسد، به تعریف دقیقی از خود دست نیافته است.
Saeid
هستۀ اتم را در نیروگاه می‌شکافند و از آن برق تولید می‌کنند، اما اگر آن را در خارج از نیروگاه بشکافند همه جا را تخریب می‌کند. اراده‌ها و خلاقیت‌های انسان هم اگر در دالان عبودیت انفجار پیدا کنند و آزاد شوند باعث رشد و ترقی انسان می‌شوند و الا انسان را به حضیض ذلت و بیچارگی می‌کشانند.
Saeid
چه فایده‌ای دارد کسی بنشیند و با فرض اینکه جاذبه زمین وجود ندارد برای خودش برنامه‌ریزی کند؟ یا مثلاً بگوید که من باید فکر کنم که آیا جاذبه زمین را بپذیرم یا نه؟! این که دیگر به انتخاب شما بستگی ندارد. کسی این‌گونه با حقایق عالم برخورد نمی‌کند. عبدبودن ما هم همانند قانون جاذبۀ زمین است و به انتخاب ما ربطی ندارد. ما بایستی نسبت به اذن الهی تواضع داشته باشیم. این ما نیستیم که خدا را انتخاب می‌کنیم این خداست که زمانی که ما را خلق کرده، ما را برای بندگی خود انتخاب کرده است.
Saeid
اگر انسان عبد شد به آسودگی و آرامش می‌رسد. آرامشی که بشر امروز دربه‌در به دنبالش می‌گردد تنها در عبودیت است. کسی که عبد شد، خلاص می‌شود، آسوده می‌شود. کسی که عبد شد دیگر چیزی نمی‌خواهد. ریشۀ نگرانی‌ها برای آینده با احساس عبودیت زده می‌شود. دیگر برای او فرقی نمی‌کند که به چه برسد.
mohammadi

حجم

۱۵۴٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۲۵۹ صفحه

حجم

۱۵۴٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۲۵۹ صفحه

قیمت:
۳۲,۰۰۰
تومان