بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب اضطراب موقعیت | صفحه ۲۹ | طاقچه
تصویر جلد کتاب اضطراب موقعیت

بریده‌هایی از کتاب اضطراب موقعیت

نویسنده:آلن دوباتن
امتیاز:
۳.۶از ۲۴۰ رأی
۳٫۶
(۲۴۰)
تراژدی با آرزویش برای ساختن پلی بین افراد گناه‌کار و ظاهراً بی‌گناه با به چالش کشیدن مفاهیم عادی وظیفه، استادانه‌ترین اثر از نظر روانشناسی و محترمانه‌ترین اثری است که نشان می‌دهد چگونه وقتی انسانی بی‌آبرو می‌شود، هنوز حق دارد که صدایش را بشنوند.
محمدجعفر مغنی
بیانیه‌ای در سه بند تمام چالش‌هایی را که پیش پای آرمان شایسته‌سالارانهٔ تجاری قرار دارد جمع‌بندی می‌کند. اول اینکه ما دست از سرمایه‌گذاری مفاهیم اخلاقی بر روی پول، که ظاهراً به صورت تصادفی توزیع می‌شود، برداریم، دوم اینکه روابط اصولی را که معمولاً بین ثروت و فضیلت برقرار می‌شود قطع نماییم و سوم، پیش از اینکه شروع کنیم به اندازه‌گیری همتایانمان، حداقل مطمئن شویم که قدبلندترها از روی چوب‌پاهایشان پایین آمده‌اند و کوتاه‌ترها درون حفره نایستاده‌اند.
mr.esfandi
«شاید مردی خدمتگزاران بسیار داشته باشد، قصری زیبا، نفوذ فراوان و درآمدی بالا. شاید همهٔ اینها دور او را گرفته باشند، اما اینها درون وی نیست... قدش را زمانی اندازه بگیرید که از روی چوب‌پاهایش پایین آمده باشد.
mr.esfandi
در کتاب جامعهٔ متمول (۱۹۵۸) جی. کی. گالبرایت با احترام به اسمیت می‌گوید: «مردم زمانی احساس فقر می‌کنند که درآمدشان حتی اگر برای بقا کافی باشد، کمتر از درآمد متوسط جامعه است.
mr.esfandi
ممکن است هنرمندان بزرگ زندگی روزمره به ما کمک کنند مفاهیم اشرافی‌گری پیش از این را، با توجه به اینکه چه چیزی در جهان وجود دارد که باید برای آن عزت و احترام قائل شویم، عوض کنیم.
محمدجعفر مغنی
خطوطی که باید برای تعریف مفهوم کلی رمان کشیده شوند، وسیله‌ای هنری است که به ما کمک می‌کند ارزش هر زندگی پنهانی را که زیر قبری خوابیده است و کسی به ملاقاتش نمی‌رود، بدانیم و درک کنیم. جورج الیوت می‌گوید: «اگر هنر همدردی انسان‌ها را برنینگیزد، از نظر اخلاقی هیچ کاری نکرده است.»
محمدجعفر مغنی
پول، شهرت و نفوذ ممکن است بیشتر بلیطی برای ورود به عشق ارزشمند به حساب آیند تا اینکه خودشان هدف باشند.
mahdiyeh
توجه دیگران برای ما اهمیت دارد چون ما به شکی ذاتی به ارزش خود مبتلا هستیم که در نتیجهٔ آن تمایل داریم تا به ارزیابی دیگران اجازه دهیم نقشی تعیین‌کننده در چگونگی نگاه ما به خودمان بازی کنند. حس هویت ما زندانی داوری آنهایی است که در میانشان زندگی می‌کنیم.
HAdi
توجه دیگران برای ما اهمیت دارد چون ما به شکی ذاتی به ارزش خود مبتلا هستیم که در نتیجهٔ آن تمایل داریم تا به ارزیابی دیگران اجازه دهیم نقشی تعیین‌کننده در چگونگی نگاه ما به خودمان بازی کنند. حس هویت ما زندانی داوری آنهایی است که در میانشان زندگی می‌کنیم.
HAdi
شوپنهاور می‌پرسد آیا واقعاً باید نظرات چنین افرادی را جدی بگیریم؟ آیا باید همچنان بگذاریم رأی آنها نظر ما دربارهٔ خودمان را کنترل کند؟ آیا باید گروهی ورق‌باز درک ما را از عزت نفسمان احاطه کنند؟ و حتی اگر بتوانیم زمانی احترام آنها را به خودمان جلب کنیم، چقدر ارزش خواهد داشت؟ شوپنهاور این سؤال را این‌طور می‌پرسد «اگر گروهی از حضار موسیقی‌دانی را تشویق کنند، وقتی آن موسیقی‌دان بداند که به جز یک یا دو نفر آنها، همگی کر هستند، آیا باز هم احساس غرور می‌کند؟»
محمدجعفر مغنی
در این کتاب روسو چنین شروع می‌کند که هرقدر هم فکر کنیم ذهنی مستقل داریم، در کشف نیازهای خود به طرز خطرناکی بی‌عرضه‌ایم. روح ما به ندرت نیازهای خود را برای رسیدن به کمال به درستی بیان می‌کند و وقتی که موفق می‌شود چیزی را زمزمه‌کنان به ما برساند، درخواستش به نظر ما بی‌منطق و متناقض می‌آید. روسو به جای اینکه ذهن را با بدنی مقایسه کند که مطمئن است چه چیزی برای سلامتی خودش خوب است، توجه ما را به بدنی جلب می‌کند که وقتی به آب نیاز دارد، همیشه شراب می‌خواهد و وقتی که در حقیقت باید روی تخت دراز بکشد، اصرار دارد که به رقصیدن ادامه دهد. ذهن ما مستعد تأثیر پذیرفتن از صداهای بیرونی است که به ما بگویند برای رضایت خود باید چه‌کار کنیم. صداهایی که شاید جلوی صداهای ضعیف ذهنمان را بگیرند و حواس ما را از وظیفهٔ محتاطانه و پرمشقت تعیین دقیق اولویت‌هایمان پرت کنند.
M.T
شاعر به خاطر بال‌های باشکوهش است که نمی‌تواند راه برود.
donye.book
مانند زائری مسیحی، شاعر بوهمی باید شکنجه‌های عوام ناتوان از درک را تحمل کند، اما در اینجا درست مانند داستان مسیح، این‌چنین مورد بی‌توجهی قرار گرفتن خود شاهدی بر حقانیت شخص مطرود است. درک نشدن نشانه‌ای است که چیز زیادی برای درک کردن در فرد وجود دارد. شاعر به خاطر بال‌های باشکوهش است که نمی‌تواند راه برود.
donye.book
در واقع شعرا «نمی‌توانند امیدوار باشند در جامعه جایی پیدا کنند. نه در جامعهٔ دموکرات و نه در جامعهٔ اشراف، در جمهوری یا در استبداد کامل... افراد نامی بدبخت به دنیا آمده‌اند تا طی دورهٔ سخت نبوغ، در میان جمعیتی از افراد متوسط رنج ببرند.»
donye.book
«بلندپروازی مناسب عصر ما نبود... و مسابقهٔ حریصانه برای رسیدن به جایگاه و افتخار ما را از فضای فعالیت‌های سیاسی دور کرد. برای ما تنها کنج خلوت شاعرانه‌مان باقی ماند تا در آنجا خودمان را بیشتر و بیشتر از جمعیت دور کنیم. در آن گوشهٔ دنج ما بالاخره توانستیم هوای پاک تنهایی را استنشاق کنیم؛ در پیاله‌های طلایی افسانه‌ها فراموشی نوشیدیم. ما مست شاعری و عشق بودیم.»
donye.book
ما زندگی روی زمین را در آغوش مادر شروع می‌کنیم، مادری که چیزی بیشتر از ادامهٔ زندگی از ما نمی‌خواهد.
Sadat7677
این فیلسوفان تمایلی به تفاوت قائل شدن بین مهربانی و تمسخر و موفقیت و شکست نداشتند، بلکه برای پاسخ دادن به نیمهٔ تاریک معادله راهی پیدا کرده بودند که هیچ ربطی به قوانین سنتی آبرو نداشت. آنها این احتمال را رد کردند که آنچه دیگران دربارهٔ ما فکر می‌کنند، چیزی را که ما در مورد خودمان فکر می‌کنیم تعیین می‌کند
محمدجعفر مغنی
آنگاه که عزت نفس یا چاپلوسی دیگران زیرکانه می‌فریبدمان که چیزی هستیم بالاتر از سطح عادی همنوعانمان گور این تملق خوش بر و رو را انکار می‌کند و با حقیقت محض، ما را با چیزی که هستیم آشنا می‌سازد.
donye.book
در جای دیگری از کتاب تواریخ، هرودوت داستان معروف خشایارشا، پادشاه قدرتمند پارس را تعریف می‌کند که در سال ۴۸۰ پیش از میلاد با ارتشی نزدیک به دو میلیون نفر به یونان حمله کرد. خشایارشا که می‌دید هلسپُنتُس از کشتی‌های ناوگانش پر شده و ارتش وی دشت‌ها را هم پوشانده، ابتدا برای اقبال خوش و توانایی‌های خویش به خودش تبریک گفت. اما چند لحظه بعد شروع کرد به گریه کردن. عموی او اردوان که در کنار وی ایستاده بود، گیج شد و پرسید مردی در جایگاه او برای چه چیزی ممکن است گریه کند. پادشاه پاسخ می‌دهد که همان موقع متوجه شده است که تا صد سال بعد تمام این مردانی که در مقابلش صف کشیده‌اند، تک‌تک سربازان و دریانوردانی که با کمک آنها دنیای شناخته‌شده را به وحشت انداخته، مرده‌اند.
donye.book
شکسپیر نیز به نظر مشتاق می‌آمد که از امکان عاشقانهٔ مرگ بهره ببرد. در یکی از غزل‌هایش معشوقش را وامی‌دارد که از لحظه پیشی بگیرد آنگاه که چهل زمستان سیمای تو را احاطه کردند و خندق‌هایی عمیق در زمین زیبای آن حفر نمودند حتی در غزل دیگری می‌نگرد به دگرگونی زمان در روزهای جوانی‌ات به شبی آلوده
donye.book

حجم

۱٫۸ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۲۳۲ صفحه

حجم

۱٫۸ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۲۳۲ صفحه

قیمت:
۵۵,۰۰۰
۱۶,۵۰۰
۷۰%
تومان