بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب آن‌ها | صفحه ۹۱ | طاقچه
کتاب آن‌ها اثر فاضل نظری

بریده‌هایی از کتاب آن‌ها

نویسنده:فاضل نظری
دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۳از ۱۷۷ رأی
۴٫۳
(۱۷۷)
ساحل جواب سرزنش موج را نداد گاهی فقط سکوت، سزای سبکسری‌ست
Erfan Behrouz
خراب‌تر ز من و بهتر از تو بسیار است همین بهانهٔ آغازِ بی‌وفایی ماست
Erfan Behrouz
چیستم؟! خاطرهٔ زخم فراموش شده لب اگر باز کنم با تو سخن‌ها دارم
newgin.h
کشته‌ای در پای خود دیدی یقین کردی منم سایه‌ای بر خاک مهمان شد، گمان کردم تویی
newgin.h
ای بغض فرو خفته مرا مرد نگهدار تا دست خداحافظی‌اش را بفشارم
newgin.h
نفرین گل سرخ بر این «شرم» که نگذاشت یک بار به پیراهن تو بوسه بکارم
newgin.h
ای کشتی جان حوصله کن می‌رسد آن روز روزی که تو را نیز به دریا بسپارم
newgin.h
از غربتم این قدر بگویم که پس از تو حتی ننشسته‌ست غباری به مزارم
newgin.h
هر که ویران کرد ویران شد در این آتش‌سرا هیزم اول پایهٔ سوزاندن خود را گذاشت اعتبار سربلندی در فروتن بودن است چشمه شد فواره وقتی بر سر خود پا گذاشت موج راز سر به مُهری را به دنیا گفت و رفت با صدف‌هایی که بین ساحل و دریا گذاشت
newgin.h
تا لحظهٔ بوسیدن او فاصله‌ای نیست ای مرگ به قدر نفسی دست نگه‌دار
newgin.h

حجم

۵۶٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۱۱۱ صفحه

حجم

۵۶٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۱۱۱ صفحه

قیمت:
۷۴,۰۰۰
۵۱,۸۰۰
۳۰%
تومان
صفحه قبل۱
...
۹۰
۹۱
صفحه بعد