بریدههایی از کتاب اسرار اربعین موسوی (ع)؛ ادب حضور (دفتر چهارم)
۴٫۹
(۷۲)
در آیهٔ میقات موسوی (ع) نیز، خداوند هرگز رسیدن به مقام لقاء تام و رؤیت خود را نفی نمیکند؛ پروردگار در ادامه، دلیل خطاب لَنْ تَرانی را چنین بیان میدارد: «ای موسی (ع)، آنچه تو میخواهی فعلاً میسّر نیست؛ که تحمل تجلّی الهی، ظرفیت و استعداد مناسب خود را میطلبد و این زمانی حاصل میشود که به طور کامل حجابها را بسوزانی و از هستی خود خارج شوی؛ چنانکه کوه، با همهٔ عظمت خود، در برابر تجلی الهی متلاشی و نابود شد؛ چون ظرفیت تحمل آن را نداشت
mb
یعنی شیطان و یارانش دائماً در کمین سالکین راه توحیدند و آنان را از جایی رصد میکنند که هرگز توجه ندارند. لذا مکائد شیطان نسبت به افراد گوناگون مختلف است؛ یکی در مقابل شهوت شکم ضعیف است و دیگری در مقابل شهوت مال و یا امور اخلاقی و یا موسیقی و یکی دیگر هنگام انفجار درونی عصبانیت، کنترل خود را از دست میدهد و دهها کبیره و صغیره از او سر میزند؛ اینها بزنگاههای مختلفی است که شیطان دربارهٔ هر کس استفاده میکند. راز و رمز سقوط بسیاری از معاریف سالکان که به حسب ظاهر به جایی هم رسیده بودند، در همین نکتهٔ لطیف است و نقش راهنما و استاد در سلوک اخلاقی، در همین ظرایف روشن میگردد.
کاربر ۳۹۷۰۳۷۶
این خود هشداری است به همهٔ موحدین و سالکان مجذوب که هرگز از تلبیسهای شیطان نباید غافل باشند و چهبسا بعد از اربعینهای فراوان، ناگهان گوسالهها و بتهای مخفی در زوایای قلوب آنان آشکار شود و خداپرستی صوری آنان که در حقیقت گوسالهپرستی بوده است، از شرک خفی به کفر جلی بدل گردد.
امیری حسین و نعم الامیر
شب خیز که عاشقان به شب راز کنند
گِرد در و بام دوست پرواز کنند
هر جا که دری بود به شب بر بندند
الّا دَرِ دوست را که شب باز کنند
علی توحیدی
یکی در مقابل شهوت شکم ضعیف است و دیگری در مقابل شهوت مال و یا امور اخلاقی و یا موسیقی و یکی دیگر هنگام انفجار درونی عصبانیت، کنترل خود را از دست میدهد و دهها کبیره و صغیره از او سر میزند؛ اینها بزنگاههای مختلفی است که شیطان دربارهٔ هر کس استفاده میکند
mohsen
ماه ذیقعده و دهة اوّل ذیالحجه، حائز شرافتهای منحصر بفردی است که در بین ایام سال به «اربعین موسوی (ع)» معروف گردید و اهل معنا سرآغاز اربعینیات خود را در این ایام قرار میدادند.
تو کز سرای طبیعت نمیروی بیرون
کجا به کوی حقیقت گذر توانی کرد
جمال یار ندارد نقاب و پرده، ولی
غبارِ ره بنشان تا نظر توانی کرد
Edoardo
از همین رو، در کتب اخلاقی، عبور از هر منزل منوط به طی اربعینی در مراقبهای خاص شده؛ تا اوّلاً، کمالاتی را که سالک در آن مرتبه کسب کرده، از «حال» به «مقام» و از مقام به «ملکه» تبدیل شود
عشق کتاب
توفیق غلبه بر نفس و جنود آن منوط به دستگیری و عنایات خاصّهٔ حضرت ربّالأرباب است؛ چه طی این مرحله بدون توفیق و دستگیری خاصّ او صورت نبندد. گویند: روزی مرحوم سید بحرالعلوم -رضوان اللّه علیه- را شاگردانش خندان و متبسّم یافتند، سبب پرسیدند، در پاسخ فرمود: پس از بیست و پنج سال مجاهده، اکنون که در خود نگریستم، دیدم دیگر اعمالم ریائی نیست و توانستهام به رفع آن موفّق گردم. فتأمّل جیدا!»
کاربر ۱۴۶۳۷۰۴
چگونه ممکن است که عالم سراسر منوّر به نور الهی باشد و خلایق دیده شوند، ولی آنچه آنها را نورانی نموده دیده نشود؟! هرکس به میزان قابلیت و استعداد خود، قدرت معرفت و شهود و لقاء الهی را دارد. حضرت موسی (ع) درخواست رؤیت تام را داشت و پاسخ آمد که تو در مقامی نیستی که قابلیت این مرتبه از لقاء را داشته باشی؛ در حالی که رسول خدا (ص) در شب معراج به این مقام نائل گردیدند.
mohadeseh
رسول خدا (ص) فرمودند: «اگر کسی چهل حدیث نافع برای امت حفظ کند، از راه تبیین آن برای مردم و یا از راه پیاده کردن عملی آن در جامعه، روز قیامت فقیه محشور میشود.»
mohadeseh
کاروان رفت و تو در خواب و بیابان در پیش
کی روی؟ ره ز که پرسی؟ چه کنی؟ چون باشی؟
فاطمه
مرحوم سید هاشم حداد از قول استادشان آیتالله قاضی میفرمود:
«زمانی که نفس، غیر از خواستهٔ معشوق را طلب کرد، واجب است که انسان آمادهٔ قتال و جنگ با او باشد.»
الف. میم
مراقبه باید در امور کاملاً ملموس و عینی باشد؛ مثلاً پرحرفی و پرخاشگری از آثار تکبر است، یعنی هر کس هر حرفی به انسان میگوید، شخص تا جوابش را ندهد او را رها نمیکند. مبارزه با چنین رذیلهای کاملاً عینی است. برای مقابله با این رذیله، انسان باید بنا را بر این بگذارد که پاسخ تندیها را با نرمی و به احسن وجه بدهد و یا اصولاً خود را به نشنیدن بزند
الف. میم
«تمام سفارشات این بینوا به تو اهتمام در ترک معصیت است. اگر این خدمت را انجام دادی، آخرالامر تو را به جاهای بلند خواهد رسانید. البته، در اجتناب از معصیت کوتاهی مکن و اگر -خدای ناخواسته- معصیت کردی، زودتر توبه نما و دو رکعت نماز بهجا آور و بعد از نماز، هفتاد مرتبه استغفار کن و سر به سجده بگذار و در سجده از حضرت پروردگار عفو بخواه.»
الف. میم
هرکه به یقین بدانم که دوستم میدارد، او را میپذیرم و چنان دوستش خواهم داشت که هیچیک از خلقم بر او پیشی نخواهد گرفت. هر که مرا به حق بجوید، مرا خواهد یافت و هر که جز مرا بجوید، مرا نخواهد یافت.
الف. میم
وقتی خدا ظهور کند به تمام معنی الکلمه، خدا میماند و بس؛ معبود حقیقی میماند و بس؛ راهی برای از بین بردن این کوهها وجود ندارد مگر اینکه آن کوهها در اثر تجلّی خُرد شود و دامن از دست برود و هیچ نماند جز پروردگار. قبل از تجلّی، موسایی (ع) هست و خدایی هست، حال یا در ذهن یا مثال یا نفس یا عقل، بالاخره چیزی جدای از خدا هست، ولی وقتی آن اسم اعظم تجلّی کند، هیچ نمیماند و حضرت موسی (ع) چنان خُرد شود و دامن از دست برود و رها شود و بیچارگی و عجزش روشن شود که نگو.
الف. میم
من به سرچشمهٔ خورشید نه خود بردم راه
ذرّهای بودم و مهر تو مرا بالا برد
الف. میم
مرحوم علامهٔ طباطبایی در این باره میفرماید:
«باید دانست که سالک باید متوجّه باشد که در جنگ انفسی، به طور کامل از عهدهٔ جنود شیطان برآید و آثار نفسانیهٔ خود را به کلّی قطع کند و اصول آنها را از زوایای مخفیهٔ خانهٔ دل برکند؛ چه اگر ذرّهای از حبّ مال و جاه و منصب و کبر و شخصیتطلبی و خویشتندوستی در او باقی باشد، هرگز به کمال نخواهد رسید.
الف. میم
کسی که در زندگی فقط مرز حرام را مراقبت میکند و در ارتکاب امور مشتبه بین حلال و حرام بیپروا است، بداند که به سادگی گرفتار محرمات میشود و از جایی که فکرش را هم نمیکند هلاک میگردد. مثلاً اگر احتمال میدهیم با کسی ملاقات میکنیم که ما را به غیبت وامیدارد، از قبل خود را آماده کنیم و به مجرد آماده شدن زمینهٔ گناه، حرف را عوض کنیم یا مجلس را ترک نماییم؛ یا اگر در محیطی قرار میگیریم که گرفتار نگاه حرام و یا صدای حرام میشویم، از قبل خود را آماده کنیم و یا به طور کلی اجتناب نماییم.
وحید
حجم
۷۸٫۸ کیلوبایت
حجم
۷۸٫۸ کیلوبایت
قیمت:
رایگان