بریدههایی از کتاب اسرار اربعین موسوی (ع)؛ ادب حضور (دفتر چهارم)
۴٫۹
(۷۲)
تو مپندار که مجنون سَرِ خود مجنون شد
از سمک تا به سماکش کشش لیلی برد
من به سرچشمهٔ خورشید نه خود بردم راه
ذرّهای بودم و مهر تو مرا بالا برد
من خسی بیسر و پایم که به سیل افتادم
او که می رفت، مرا هم به دل دریا برد
yavar mahdi
سحرگه رهروی در سرزمینی
همی گفت این مُعَمّا با قرینی
که ای صوفی! شراب آنگه شود صاف
که در شیشه بماند اربعینی
از سمک تا به سماکش کشش لیلی برد
من به سرچشمهٔ خورشید نه خود بردم راه
ذرّهای بودم و مهر تو مرا بالا برد
من خسی بیسر و پایم که به سیل افتادم
او که می رفت، مرا هم به دل دریا برد
بسیار توصیه شده که در این ماه، غسل و نماز توبهٔ روز یکشنبه که دستور آن در مفاتیحالجنان آمده مورد توجه قرار گیرد. پیغمبر اکرم (ص) میفرمایند: «کسی که این کار را انجام دهد، از عالم ملکوت به او خطاب میشود: عملت را از نو شروع کن که توبهٔ تو پذیرفته شد.» و با این غسل تمام گناهان او پاک شده است. در ادامهٔ روایت آمده که خداوند به برکت انجام این دستور، نهتنها گناهان خود شخص، بلکه خانوادهٔ او و پدر و مادرش را نیز میآمرزد.
saqqa
همچنین منقول است که ایشان برای سالک الی الله به دو چیز بسیار اهمیت میداد؛ اول استغفار و ذکر یونسیه و بعد مراقبه.
مرحوم آیتالله حسینی تهرانی دربارهٔ مراقبه در ماه ذیالقعده میفرمود:
«پرهیز رأس همهٔ دواهاست. هر دوایی بیپرهیز بیتأثیر است. سالک باید مراقبه را در گفتار، نیات، اعمال و مراودهاش و برخوردش با افراد، همه جا حفظ کند. مانند انسان مُحرِم که از خیلی کارها نفسش را باید جلوگیری کند. کسی هم که سالک است در حال احرام است؛
کتاب خوانzg
«تمام سفارشات این بینوا به تو اهتمام در ترک معصیت است. اگر این خدمت را انجام دادی، آخرالامر تو را به جاهای بلند خواهد رسانید. البته، در اجتناب از معصیت کوتاهی مکن و اگر -خدای ناخواسته- معصیت کردی، زودتر توبه نما و دو رکعت نماز بهجا آور و بعد از نماز، هفتاد مرتبه استغفار کن و سر به سجده بگذار و در سجده از حضرت پروردگار عفو بخواه
محمدرضا
در میان رذائل اخلاقی، عمدهٔ گناهان از زبان شروع میشود. در روایت نبوی (ص) است که معاذ بن جبل از حضرتش دربارهٔ عامل اصلی ورود به بهشت و دوری از آتش سؤال کرد و ایشان با دست اشاره به زبان مبارکشان کردند و فرمودند: «کُفَّ عَلَیکَ هَذَا»؛ یعنی زبانت را کنترل کن، و هنگامی که معاذ با تعجب پرسید: «یعنی ما به زبانمان تا به این حد مؤاخذه میشویم؟!» حضرت فرمودند:
«یعنی آیا جز دستاوردهای زبان، امر دیگری هست که مردم را به جهنم وارد کند؟»
alireza brujerdi
چگونه است که انسانها عزم جدی در رسیدن به محبوبهای مادی خود دارند و هنگامیکه با آنان ملاقات میکنند، همه چیز را فراموش مینمایند و همهٔ ذکر و فکر آنان کسب رضای او است؟! در میان بندگان من نیز کسانی هستند که صادقانه مرا دوست دارند و من نیز آنان را دوست میدارم و مشتاق دیدار منند و من نیز چنانم و اگر تو هم راه آنان را در پیش گیری، با تو نیز چنان خواهم بود.
رضا
«ای زمینیان، آنچه مانع دیدار میشود، غرور و فریب محبتهای دروغین زخارف دنیا است. عزم و ارادهٔ جدی بر انس و مصاحبت با من داشته باشید؛ تا ببینید چگونه با شما انس میگیرم و همه جا با شما خواهم بود.»
Tasnim
یونس بن ظَبیان از امام صادق (ع) روایت میکند که فرمود:
«خداوند عز و جل به پیامبری از پیامبران بنیاسرائیل وحی فرمود که: «اگر دوست داری فردا (ی قیامت) مرا در فردوسِ برین دیدار کنی، در دنیا تنها و بیکس و غمناک و اندوهگین و از مردم گریزان باش.»
ali
مراقبه باید در امور کاملاً ملموس و عینی باشد؛ مثلاً پرحرفی و پرخاشگری از آثار تکبر است، یعنی هر کس هر حرفی به انسان میگوید، شخص تا جوابش را ندهد او را رها نمیکند. مبارزه با چنین رذیلهای کاملاً عینی است. برای مقابله با این رذیله، انسان باید بنا را بر این بگذارد که پاسخ تندیها را با نرمی و به احسن وجه بدهد و یا اصولاً خود را به نشنیدن بزند؛ چنانکه خداوند میفرماید:
«و کسانی که گواهی به ناحق ندهند و چون بر امر ناپسندی بگذرند، با بزرگواری گذرند.»
فاطمه
مرحوم علامه میفرمود:
«اگر مراقبه درست نباشد، دستور ذکری فایدهای ندارد. چون اگر مراقبه درست نباشد و ظرف دل آلوده باشد، هر چه در این ظرف از اعمال صالح و فکر و ذکر قرار گیرد، آلوده میشود. مراقبه یعنی اول پاک کردن ظرف دل از نجاست گناه و سپس آراستن آن به ذکر الهی.»
فاطمه
مراد از کنترل زبان، سکوت مطلق نیست؛ بلکه مدیریت آن است. به خصوص در ارتباط با خانواده و همسر و فرزندان، میباید رفتاری صمیمی و گفتگویی شادیبخش داشت و حریم حلال و حرام را در سخن گفتن رعایت نمود.
السلام علیک یاقمربنی هاشم
مرحوم آیتالله میرزا جواد آقا ملکی تبریزی در مراقبات خود میفرماید: در اربعینیات که انسان میخواهد به مراقبه بپردازد، گویی به شیطان اعلام جنگ داده است؛ زیرا شخص غیرمراقب که نفس او رها است، در غفلت از حق است و تحت ولایت شیطان است. با ورود انسان در اربعینیات، شیطان همهٔ جنود خود را به جنگ با او میفرستد و سالک در آغاز نمیتواند یکباره با همهٔ آنها مقابله کند.
السلام علیک یاقمربنی هاشم
«مراقبه یعنی غافل از حضور حضرت حق-جل شأنه- نباشد؛ و این همان قلهٔ بزرگ و بالابرنده به سوی مقام مقرّبین است. و کسی که خواستار محبت و معرفت است، باید به این ریسمان محکم چنگ بزند؛ و سخن پیامبر (ص) نیز به همین معنا اشاره دارد که فرمود: «اعْبُدِ اللَّهَ کأَنَّک تَرَاهُ، فَإِنْ کنْتَ لَا تَرَاهُ فَإِنَّهُ یرَاک.» پس همواره باید حالش چنین باشد در باطن؛ که گویا در خدمت مولای خود ایستاده و او ملتفت به این است.»
السلام علیک یاقمربنی هاشم
است: اوّل، دلهایشان را از نور خود منور گردانم و آنان از من آگاهند و من از آنان؛ دوم، اگر زمین و آسمانها و آنچه در زمین و آسمانهاست مالک شوند، اندک شمارند؛ سوم: به آنان رو آورم. آیا میبینی کسی را که من به او رو آورم چه چیز به او عطا کنم و ببخشم؟»
خداوند این شوق و عزم جدی بر لقاء الهی را در میدان اربعین موسوی به نمایش میگذارد؛ چنانکه وقتی در آغاز اربعین، به حضرت موسی (ع) خطاب میشود:
«چه چیز تو را زودتر از قومت به میقات فراخواند؟»
حضرتش پاسخ میدهد:
«پروردگارم، عجله کردم تا به مقام رضایت نائل شوم.»
السلام علیک یاقمربنی هاشم
خداوند در ادامه میفرماید: «ای زمینیان، آنچه مانع دیدار میشود، غرور و فریب محبتهای دروغین زخارف دنیا است. عزم و ارادهٔ جدی بر انس و مصاحبت با من داشته باشید؛ تا ببینید چگونه با شما انس میگیرم و همه جا با شما خواهم بود.»
زینب
کاریترین حربهٔ شیطان در آغاز اربعینیات، القاء یأس است و اینکه تو کجا و رسیدن به مقام لقاء الهی کجا.
زینب
که خداوند به حضرت داود (ع) فرمود:
«ای داوود (ع)، به اهل زمینِ من خبر ده که من دوستدار کسی هستم که دوستم بدارد و همنشینِ کسی هستم که با من همنشینی کند و مونس کسی هستم که با یاد من اُنس گیرد و همراه کسی هستم که با من همراهی کند و برگزینندهٔ کسی هستم که مرا برگزیند و مطیع کسی هستم که از من اطاعت کند. هرکه به یقین بدانم که دوستم میدارد، او را میپذیرم و چنان دوستش خواهم داشت که هیچیک از خلقم بر او پیشی نخواهد گرفت. هر که مرا به حق بجوید، مرا خواهد یافت و هر که جز مرا بجوید، مرا نخواهد یافت.»
mb
چگونه ممکن است که عالم سراسر منوّر به نور الهی باشد و خلایق دیده شوند، ولی آنچه آنها را نورانی نموده دیده نشود؟! هرکس به میزان قابلیت و استعداد خود، قدرت معرفت و شهود و لقاء الهی را دارد. حضرت موسی (ع) درخواست رؤیت تام را داشت و پاسخ آمد که تو در مقامی نیستی که قابلیت این مرتبه از لقاء را داشته باشی؛ در حالی که رسول خدا (ص) در شب معراج به این مقام نائل گردیدند.
mb
حجم
۷۸٫۸ کیلوبایت
حجم
۷۸٫۸ کیلوبایت
قیمت:
رایگان