بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب دیوانه‌ بازی | صفحه ۳ | طاقچه
کتاب دیوانه‌ بازی اثر کریستین بوبن

بریده‌هایی از کتاب دیوانه‌ بازی

انتشارات:نشر چشمه
امتیاز:
۳.۷از ۱۹ رأی
۳٫۷
(۱۹)
کوتاه‌ترین فاصله‌ها فاصله‌های عبورنشدنی است.
Mochaaa
حقیقت دارد که آدم می‌تواند میان این زمزمه‌های آهنگین راه برود. آدم در آن‌ها آزاد و شاد است، با پرتو کوچکی از ماه در قلبش.
Mochaaa
شادمانی و خوشبختی در یک نُت تنها نهفته نیست، شادمانی آن چیزی است که در دو نُتی که باهم تلاقی می‌کنند وجود دارد. بدبختی وقتی است که نُت عوضی نواخته می‌شود، چون نُت شما با نت همسفرتان درهم نمی‌آمیزد.
Mochaaa
مرده‌ها را آدم می‌داند کجا می‌روند، ولی زنده‌ها؟ دور شدن‌شان مرموزتر از دور شدن مرده‌هاست.
کتابخوار
اگر حقیقت همه وقت و همه جا گفته می‌شد، حقیقتی که در دل‌مان در ترنم است، زندگی بامزه‌تر، شاید از هم گسیخته‌تر و خیلی سرزنده‌تر می‌شد.
کتابخوار
می‌دانی افسردگی یعنی چه؟ تابه‌حال کسوف دیده‌ای؟ خوب این هم مثل آن است: ماه جلو قلب می‌آید و قلب دیگر نوری از خودش نمی‌پراکند. روز روشن تبدیل به شب تاریک می‌شود.
Majnoon
بالاخره یک نفر پیدا خواهد شد که دوستم بدارد. اگر هم کسی نباشد، هوا هست، ماسه و آب و روشنایی هم هست.
𝕱𝖗𝖔𝖉𝖔
شادمانی و خوشبختی در یک نُت تنها نهفته نیست، شادمانی آن چیزی است که در دو نُتی که باهم تلاقی می‌کنند وجود دارد. بدبختی وقتی است که نُت عوضی نواخته می‌شود، چون نُت شما با نت همسفرتان درهم نمی‌آمیزد. خطرناک‌ترین جدایی‌ها میان مردم در همین نکته نهفته است نه در جایی دیگر: در ضرب‌آهنگ‌ها.
Fatemeh Ghorbani
گرگ را از جنگل‌های لهستان آورده بودند. وقتی داشتند چادر بزرگ سیرک را برپا می‌کردند، او را به تماشا می‌گذاشتند تا تماشاچی‌ها را جلب کنند. او در هیچ‌یک از برنامه‌های سیرک نقشی نداشت. گرگ را نمی‌توان رام کرد. مردم بچه‌های‌شان را می‌آوردند تا شاهزاده‌ی سیاه‌پوش افسانه‌های جن و پری را، حیوان وحشی شکوهمند را نشان‌شان دهند. حقیقت را به آن‌ها نمی‌گفتند: که این حیوان از یک خرگوش هم ملامی‌تر و مهربان‌تر است. که چابک‌سوار سیرک توی دستش به او غذا می‌دهد، و هرگز کار خطرناکی و حتا غرشی از این کوه موهای بلند و ستاره‌های زرد دیده یا شنیده نشده است. نوشته‌ای با حروف قرمز بالای قفسش چسبانده‌اند: گرگ ناحیه‌ی کراکووی. مردم از این نوشته بیشتر هراس داشتند تا خودِ حیوان که ته قفسش خوابیده بود.
زهرا۵۸
اولین معشوقم دندان‌های زردی دارد. در چشم‌های دوساله، دو سال و نیمه‌ی من وارد شده از مردمک چشم‌هایم تا درون قلب دختر بچگانه‌ام لغزیده و آن‌جا سوراخش، آشیانه‌اش، کنامش را ساخته است. الان هم که دارم با شما حرف می‌زنم هنوز آن‌جاست. هیچ‌کس نتوانسته است جای او را بگیرد. هیچ‌کس نتوانسته به این ژرفی در وجودم نفوذ کند. من زندگی عاشقانه‌ام را از دوسالگی با مغرورترین عاشق‌های دنیا آغاز کرده‌ام: معشوق‌های بعدی نه شأن و شوکت او را داشته‌اند و نه هرگز خواهند داشت. اولین معشوقم یک گرگ است. گرگی واقعی، با موهای بلند
زهرا۵۸

حجم

۱۱۰٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۲۳۲ صفحه

حجم

۱۱۰٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۲۳۲ صفحه

قیمت:
۵۲,۰۰۰
۲۶,۰۰۰
۵۰%
تومان