بریدههایی از کتاب جین ایر
۴٫۳
(۲۰۸)
چهره عجیبی دارد: یکپارچه قهوهای و سیاه بود، گیسوان ژولیدهاش از زیر یک دسته موی سفید در زیر چانهاش به صورت وزکرده بیرون زده و روی نصف گونههای او یا، بهتر بگویم، آروارههایش را پوشانده بود. چشمهای خود را، با نگاههای مستقیم و گستاخانه، به روی من خیره کرد.
با صدایی به قاطعیت نگاه و خشونت حالت چهرهاش گفت:
کاربر ۱۲۲۶۰۵۲
ندامت زهر زندگی است
Molud
اشخاص خوددار و کمحرف اغلب واقعا نیاز دارند که راجع به احساسات و غمهاشان خیلی زیاد با صراحت گفتوگو شود؛ سختگیری و در عین حال خیرخواهی در «اقیانوس آرام» ارواحشان غالبا به منزله برداشتن اولین گام در رهین منت خود ساختن آنهاست.
فائزه قائمی
آمدنش امید هر روزه من بود،
و جدایی از او رنج هر روزهام؛
کاربر ۱۹۸۵۳۲۴
«اگر تمام مردم دنیا از تو نفرت داشته باشند و تو را شرور بدانند؛ اما وجدان تو اعمالت را تأیید کند و تو را از خطا مبرا بداند، بدون دوست نخواهی بود.»
کاربر ۵۴۸۰۰۵۴
خوب گوش کن چون عقل راستگو بود که در آن موقع طرف مشورت من بود و به من راه راست را نشان میداد تا آن را در پیش بگیرم.»
کاربر ۲۲۵۰۳۲۱
شانههایم را با یک شال پوشاندم، و بعد با تمام قدرت خود دوباره به فکرکردن پرداختم:
«چه میخواهم؟ یک محل جدید، در یک خانه جدید، در میان قیافههای جدید و با اوضاع جدید. این را میخواهم برای اینکه چیزی بهتر از این خواستن بیثمرست. مردم برای پیداکردن یک محل جدید چگونه عمل میکنند؟ گمان میکنم موضوع را با دوستان خود در میان میگذارند. من دوستی ندارم. خوب، آدمهای زیادی مثل من هستند که دوستی ندارند. این اشخاص باید خودشان به فکر خود باشند و به خودشان کمک کنند. برای این منظور چه مرجعی دراختیار دارند؟»
mohammadrs
تصوّر میشود زنان عموما آراماند در حالی که احساس زن با مرد فرقی نمیکند؛ زنان هم احتیاج دارند استعدادهای خود را به کار بیندازند، و به اندازه برادران خود برای کوششهاشان میدان عمل داشته باشند. آنها هم درست مثل مردان از محدودیتهای شدیدی که در برابر خود میبینند و پیامد آنها رکود مطلق است، رنج میبرند؛ و این نشانه کوتاهفکری همنوعانِ برخوردار از امتیازات بیشتر آنهاست که میگویند زنان باید کارشان منحصر به پختن غذا و شیرینی خانگی، بافتن جوراب، نواختن پیانو و برودریدوزی روی کیسه باشد. این ناشی از کژ اندیشی این گونه مردان است که زنان را به علت راهجویی آنها برای انجامدادن کار بیشتر یا آموختن چیزهایی بیش از آنچه رسم و سنت برای نوع آنها لازم شمرده، محکوم کنند یا به آنها بخندند.
کاربر ۴۷۱۲۶۱۷
اگر تمام مردم دنیا از تو نفرت داشته باشند و تو را شرور بدانند؛ اما وجدان تو اعمالت را تأیید کند و تو را از خطا مبرا بداند، بدون دوست نخواهی بود
Hana
در حقیقت، بعضی از مردم به احساسات ارج چندانی نمیگذارند. در اینجا دو نوع طبیعت بشری نمودار بود: یکی به نحو غیرقابل تحملی خشک و تلخ و دیگری به گونه خفتآمیزی فاقد آن بود. احساسات بدون تعقل، در واقع، مثل یک داروی آبکی و بیمزه است؛ و، از آن سو، تعقل عاری از احساس هم مثل لقمه بدمزه و ناگواری است که نمیتوان آن را بلعید.
sedighe
کاملاً معلوم است که ریشهکن ساختن نفرتهای بیجهت از درون قلبهایی که تعلیم و تربیت هیچگاه مزرعه آنها را شخم نزده و به ثمر نرسانیده کار بسیار دشواری است؛ این گونه نفرتها در قلب انسان رشد میکنند و مثل جگنهایی که در میان سنگها ریشه میدوانند، استحکام مییابند.
Call_Me_Mahi
کسی که او را از یک جاده پرگل و ریحان و زیبا به محل اعدام میبرند به گلهای شکفته کنار مسیر خود نگاه نمیکند بلکه به کنده چوب و لبه تبر میاندیشد، به جداشدن استخوان و رگ و به قبر که در نهایت دهان باز کرده تا او را به کام خود فرو بکشد فکر میکند.
Call_Me_Mahi
میدانم اگر در جام سعادتی که به انسان میدهند فقط اندکی شرم یا ذرهای افسوس پیدا بشود جوانی چه زود به پیری میرسد و شکوفه چه زود پژمرده میشود؛ و من فداکاری، غم و نابودی را نمیخواهم اینها با ذوقم سازگار نیستند. میخواهم پرورش دهم نه اینکه آسیب برسانم، حقشناس باشم نه اینکه خون از چشمها جاری کنم (حتی اشک هم نه). حاصل تلاشهایم باید لبخند، نوازش و حلاوت باشد همین کافی است.
Call_Me_Mahi
قلب و روح و توان خودت را به جایی که خریدار ندارد، و حتی تحقیر هم میشود، عرضه نکن
Call_Me_Mahi
تصوّر میشود زنان عموما آراماند در حالی که احساس زن با مرد فرقی نمیکند؛ زنان هم احتیاج دارند استعدادهای خود را به کار بیندازند، و به اندازه برادران خود برای کوششهاشان میدان عمل داشته باشند. آنها هم درست مثل مردان از محدودیتهای شدیدی که در برابر خود میبینند و پیامد آنها رکود مطلق است، رنج میبرند؛ و این نشانه کوتاهفکری همنوعانِ برخوردار از امتیازات بیشتر آنهاست که میگویند زنان باید کارشان منحصر به پختن غذا و شیرینی خانگی، بافتن جوراب، نواختن پیانو و برودریدوزی روی کیسه باشد. این ناشی از کژ اندیشی این گونه مردان است که زنان را به علت راهجویی آنها برای انجامدادن کار بیشتر یا آموختن چیزهایی بیش از آنچه رسم و سنت برای نوع آنها لازم شمرده، محکوم کنند یا به آنها بخندند.
Call_Me_Mahi
گفت: «اما من قبلاً به شما گفتهام که مرد سرسختی هستم و واداشتن من به کاری که نمیخواهم بکنم آسان نیست.»
«و من هم زن سرسختی هستم؛ از سر خود رفعکردن من غیرممکن است.»
نون
کسی که او را از یک جاده پرگل و ریحان و زیبا به محل اعدام میبرند به گلهای شکفته کنار مسیر خود نگاه نمیکند بلکه به کنده چوب و لبه تبر میاندیشد، به جداشدن استخوان و رگ و به قبر که در نهایت دهان باز کرده تا او را به کام خود فرو بکشد فکر میکند.
نون
«رؤیاها و تصورات عالی من همه مفیدند اما نباید فراموش کنم که مطلقا واقعیت ندارند. من یک آسمان گلگون و یک بهشت پر از سبزه و گل در ذهنم دارم؛ اما کاملاً آگاهم که در بیرون از وجود من، در جلوی پایم، راه ناهمواری هست که باید طی کنم و در پیرامونم طوفانهای تیرهای هستند که باید با آنها روبهرو شوم.»
نون
«جین، دلسوزی برای بعضی از اشخاص نوعی احترام زیانآور و توهینآمیزست که انسان را در برابر نشاندهندگان چنین احترامی خوار میکند. چنین دلسوزیهایی خاص قلبهای بیعاطفه و خودخواه است؛ احساس ترحم عجیب و خودخواهانه در موقع شنیدن آه و نالههاست که با اهانت ناآگاهانه برای تحملکنندگان آن همراه است. اما دلسوزی تو از این نوع نیست، جین، آن احساسی نیست که در این لحظه در تمام صورت تو نمایان است چشمهایت تقریبا از آن لبریزست، قلبت با آن میتپد، و دستت، که در دست من است در اثر آن میلرزد. دلسوزی تو، عزیزم، مثل دلسوزی مادری است که درد عشق دارد و این درد درست مثل درد به دنیا آوردن فرزند حاصل از یک پیوند آسمانی است. این را میپذیرم، جین، بگذار فرزندش که دخترست راحت به دنیا بیاید بازوان من منتظرند تا پذیرای او باشند.»
نون
احساسات بدون تعقل، در واقع، مثل یک داروی آبکی و بیمزه است؛ و، از آن سو، تعقل عاری از احساس هم مثل لقمه بدمزه و ناگواری است که نمیتوان آن را بلعید.
نون
حجم
۶۵۱٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۶۲۴ صفحه
حجم
۶۵۱٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۶۲۴ صفحه
قیمت:
۷۹,۰۰۰
۵۵,۳۰۰۳۰%
تومان