بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب آخرین شب در خرمشهر | صفحه ۳ | طاقچه
کتاب آخرین شب در خرمشهر اثر کامل جابر

بریده‌هایی از کتاب آخرین شب در خرمشهر

نویسنده:کامل جابر
دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۱از ۲۹ رأی
۴٫۱
(۲۹)
سعدالدین شاذلی - افسر بازنشسته مصری - و چند افسر رده بالای اردنی هم میان آن‌ها بودند. آن‌ها با فرماندهان مستقر در خرّمشهر جلسه گذاشتند و سپس آمادگی خود را برای دفاع از شهر به هر قیمتی اعلام کردند. سرلشکر شاذلی وقتی تجهیزات دفاعی عراق را دید، با تعجب گفت: امکان ندارد هیچ نیرویی بتواند واحدهای دفاعی شما را با این عظمت نابود کند!
ادریس
فرمانده تیپ می‌گفت: فکر نمی‌کردم این تعداد نیرو برای حمله به سمت ما بیایند. آن‌ها هیچ فرصتی به ما ندادند، هر یک از آن‌ها با استقبال از مرگ به سمت ما هجوم می‌آورد.
Alireza

حجم

۱۲۶٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۸

تعداد صفحه‌ها

۷۲ صفحه

حجم

۱۲۶٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۸

تعداد صفحه‌ها

۷۲ صفحه

قیمت:
۲۱,۰۰۰
۱۴,۷۰۰
۳۰%
تومان
صفحه قبل۱۲
۳
صفحه بعد