بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب آتش و خون در خرمشهر | طاقچه
کتاب آتش و خون در خرمشهر اثر خالد سلمان محمود کاظمی

بریده‌هایی از کتاب آتش و خون در خرمشهر

دسته‌بندی:
امتیاز:
۳.۹از ۱۸ رأی
۳٫۹
(۱۸)
برادران این مسخره است، قابل قبول نیست، فرماندهی می‌گوید که باید خوزستان در یک هفته آزاد بشود، اما ما با گذشت چندین روز حتی موفق نشده‌ایم یک روستا را آزاد کنیم. مشکل کجاست. آیا در میان ماست، در میان شماست یا در میان سربازان است؟ ما از زرادخانه پیشرفته‌ای برخورداریم؛ تانک، هواپیما، خودروهای مکانیزه، سلاح‌های سنگین، سلاح‌های نیمه سنگین، سلاح‌های سبک و سلاح‌های ممنوعه و... اما با این همه در دستیابی به اهدافمان ناکام بوده‌ایم. من از شما می‌پرسم: اگر ما با این افراد غیرنظامی می‌جنگیم و نمی‌توانیم به هدف برسیم، اگر ارتش و سپاه و بسیج در منطقه حاضر شوند، چه می‌شود؟
امیرحسین
نمی‌توانم ادعا کنم که افراد مقاومت ایرانی مواضع خود را ترک کردند، بلکه آن‌ها علی‌رغم محاصره، تشنگی و کمبود تجهیزات هر لحظه مقاومتشان بیشتر می‌شد.
مرتضی ش.
فرمانده گردان تانک‌های الحسین به من گفت: به ما دستور داده شده بود که شهر را گلوله‌باران کنیم و منتظر دستورات دیگری نباشیم. بر اساس اوامر صادره رعایت مسائل اخلاقی و انسانی نباید مدنظر قرار گیرد، مثلاً نباید گریه کودکی یا التماس زنی و یا وجود پیرمردی احساس ما را برانگیزد. طبق دستور باید همه مورد حمله شدید قرار گیرند و ما این‌گونه اوامر صادره را تمام و کمال به اجرا درمی‌آوردیم.
امیرحسین
باشگاه را غرق در گلوله‌های بی‌حد و حصر کردیم تا جایی‌که مشاهده کردیم چگونه دیوارهای آن فرو می‌ریزد. بعد وارد باشگاه شدیم، تعدادی از افراد را زنده به اسارت درآوردیم. علگاوی دستور اعدام همه‌شان را صادر کرد، آن‌ها در همان محوطه باشگاه اعدام شدند، زیرا نپذیرفتند که به امام خمینی ره ناسزا بگویند.
مرتضی ش.
باید اعتراف کنم علی‌رغم تلفات سنگینی که به نیروهای مقاومت ایران وارد شد، هیچ خللی در عزم آن‌ها به وجود نیامد، بلکه پایداری و مقاومت آن‌ها بیشتر شد.
مرتضی ش.
یکی از سربازان از من پرسید: جناب سروان چرا باید خانه‌ها را بازرسی کنیم؟ گفتم: دستور فرماندهی است و حتماً آن‌ها در این‌باره بیشتر از ما می‌دانند. گفت: جناب سروان. آیا ما اجازه برداشتن وسایل مردم را داریم؟ گفتم: بله، فرمانده نسبت به این‌کار اصرار دارد و تشویق می‌کند و آن را نشانه پیروزی قلمداد می‌کند.
Habib Oskuyi
آتش و خون در خرمشهر خاطرات سرهنگ دوم ستاد خالد سلمان محمود کاظمی مصاحبه و گردآوری و ترجمه: محمدنبی ابراهیمی انتشارات سوره مهر
کاربر ۳۰۲۶۹۳۴
با اینکه وارد خرمشهر شده بودیم اما مقاومت ایرانی‌ها پایان نیافته بود و آن‌ها تسلیم نمی‌شدند. همین مسأله باعث تعجب فرماندهی شده بود.
مرتضی ش.
افراد مقاومت را جوانانی در حدود ۱۸ تا ۲۲ سال سن تشکیل می‌دادند، از این رو صدام حسین هنگام دیدار با فرمانده سپاه به او گفت: نباید به جوانان آن‌ها رحم کنی، زیرا بار دیگر برمی‌گردند و با روحیه‌ای بالاتر از گذشته با شما می‌جنگند.
مرتضی ش.
بعضی از عناصر ستون پنجم در میان مردم زندگی می‌کردند و ادعا می‌کردند طرفدار انقلاب اسلامی هستند، در حالی‌که از دوستان ما بودند.
مرتضی ش.

حجم

۳۴۲٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۸

تعداد صفحه‌ها

۱۲۰ صفحه

حجم

۳۴۲٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۸

تعداد صفحه‌ها

۱۲۰ صفحه

قیمت:
۳۶,۰۰۰
۲۵,۲۰۰
۳۰%
تومان
صفحه قبل
۱
۲
...
۷صفحه بعد