بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب آن فرانک؛ خاطرات یک دختر جوان | صفحه ۵ | طاقچه
تصویر جلد کتاب آن فرانک؛ خاطرات یک دختر جوان

بریده‌هایی از کتاب آن فرانک؛ خاطرات یک دختر جوان

نویسنده:آن فرانک
امتیاز:
۴.۲از ۱۴۴ رأی
۴٫۲
(۱۴۴)
از ماه مه ۱۹۴۰ دوران خوشی کم‌کم به سررسید: جنگ شروع شد، هلند تسلیم آلمان شد و بعد آلمانی‌ها به هلند آمدند و دورهٔ مصیبت و بدبختی یهودی‌ها آغاز شد. فرمان‌های ضدیهود، آزادی‌های ما را به‌شدت محدود کرد: یهودی‌ها باید به آستین لباسشان یک ستارهٔ زرد می‌دوختند، باید دوچرخه‌هاشان را به دولت تحویل می‌دادند، اجازه نداشتند سوار تراموا شوند، اجازه نداشتند حتی با ماشین خودشان رانندگی کنند، باید فقط بین ساعت سه و پنج بعدازظهر خرید می‌کردند، باید فقط به آرایشگاه‌های یهودی می‌رفتند، اجازه نداشتند از ساعت هشت شب تا شش صبح در خیابان باشند، اجازه نداشتند به تئاتر، سینما و مکان‌های تفریحی دیگر بروند، اجازه نداشتند از استخر شنا، زمین تنیس، زمین هاکی یا سایر زمین‌های ورزشی استفاده کنند، اجازه نداشتند قایق‌سواری کنند، اجازه نداشتند در ملاءعام هیچ نوع فعالیت ورزشی انجام دهند؛ اجازه نداشتند از ساعت هشت شب به بعد در باغ خودشان یا دوستانشان بنشینند، اجازه نداشتند به خانهٔ مسیحی‌ها بروند، جز مدرسه‌های یهودی جای دیگری نمی‌توانستند درس بخوانند
Mary
در جایی خوانده‌ام که «جوان‌ها، ته قلبشان، به مراتب از پیرها تنهاترند.» به نظر من کاملاً حقیقت دارد.
ارمین عبدلی
روی پای خود ایستادن دشوار است، اما اینکه انسان درعین‌حال ناچار شود با خودش صداقت داشته باشد، دشوارتر است.
ડꫀꪶꫀꪀꪮρꫝⅈꪶꫀ
روزنامه‌ها هر روز پر است از آگهی مژدگانی برای برگرداندن ماشین‌تحریرها، فرش‌های ایرانی،
ડꫀꪶꫀꪀꪮρꫝⅈꪶꫀ
صداقت انسان را ارتقا می‌دهد و باعث می‌شود احساس خوبی نسبت به خودش داشته باشد.
ડꫀꪶꫀꪀꪮρꫝⅈꪶꫀ
اگر تمام پول‌های دنیا را هم به من بدهند، حاضر نیستم خودم را به کسی تحمیل کنم.
ડꫀꪶꫀꪀꪮρꫝⅈꪶꫀ
ثروت، شهرت و همهٔ چیزهای دیگر ازدست‌رفتنی است. اما خوشبختی قلبی، گرچه ممکن است گاهی کاهش یابد، اما تا زمانی که انسان زنده است همیشه با اوست تا دوباره وجودش را سرشار کند.
ડꫀꪶꫀꪀꪮρꫝⅈꪶꫀ
بی‌خود نیست که روزنامه‌ها هر روز با تیتر درشت می‌نویسند «انصاف داشته باشید، این‌قدر قیمت‌ها را بالا نبرید!»
ડꫀꪶꫀꪀꪮρꫝⅈꪶꫀ
مردم در سرتاسر کشور در پی به‌دست‌آوردن رادیوهای قدیمی به‌عنوان منبع تقویت روحی‌اند. این عین حقیقت است؛ با وخیم‌تر شدن اوضاع، این دستگاه با صدای شگفت‌انگیزش، کمک بزرگی برای حفظ روحیهٔ ما و یادآوری این است که «خودت را نباز، روحیه‌ات را حفظ کن، اوضاع ناگزیر از بهبود است!»
Ftm A
نوشتهٔ تکمیلی آن در ۲۸ سپتامبر ۱۹۴۲: از اینکه نمی‌توانم بیرون بروم آن‌قدر ناراحتم که قابل وصف نیست. می‌ترسم مخفیگاهمان کشف شود و با تیر بزنندمان. به‌طور قطع چشم‌انداز کاملاً دلتنگ‌کننده‌ای است.
Ftm A
او برای مقابله با غم و اندوه توصیه می‌کند «به رنج‌ها و مصیبت‌های دنیا فکر کن و شکرگزار باش که جزئی از آن نیستی.» و من توصیه می‌کنم «از خانه بیرون برو، به روستا برو و از آفتاب و مواهب طبیعت لذت ببر. بزن بیرون و سعی کن به سرخوشی درون و پیرامونت فکر کنی، به زیبایی‌های درونت و اطرافت فکر کن و خوشحال باش.»
سمیرا جاویدی
چقدر خوب بود اگر همه هر شب، رفتارهایی را که در طول روز داشتند، مرور می‌کردند و کارهای خوب و بدشان را می‌سنجیدند.
کاربر ۵۸۸۳۳۹۳
یکی از سؤالاتی که خیلی از مواقع ذهن مرا مشغول می‌کند این است که چرا زن‌ها را پایین‌تر از مردها می‌دانسته‌اند و هنوز می‌دانند. می‌توانیم به سادگی بگوییم، این عادلانه نیست، ولی مرا اقناع نمی‌کند. من به راستی می‌خواهم از علت این بی‌عدالتی بزرگ سر دربیاورم!
کاربر ۳۹۴۴۹۵۴
کار دنیا وارونه شده: انسان‌های محترم و آبرومند به اردوگاه کار اجباری، زندان و سلول انفرادی فرستاده می‌شوند، درحالی‌که پست‌ترین موجودات به پیر و جوان و فقیر و غنی حکومت می‌کنند.
کاربر ۳۹۴۴۹۵۴
همیشه به ما می‌گویند که برای آزادی، حقیقت و عدالت می‌جنگیم!
کاربر ۳۹۴۴۹۵۴
هیچ کشوری بی‌دلیل مردم خود را قربانی نمی‌کند، مخصوصاً برای یک کشور دیگر.
کاربر ۳۹۴۴۹۵۴
من قبول ندارم که جنگ را فقط سیاستمدارها و سرمایه‌دارها راه می‌اندازند. به نظر من آدم‌های عادی هم همین‌قدر مقصرند، وگرنه از مدت‌ها پیش شورش می‌کردند! در انسان میل به نابودی وجود دارد، میل به خشونت، قتل و کشتار و تا زمانی که تک‌تک آدم‌ها بدون استثنا متحول نشوند، جنگ تا ابدالدهر ادامه خواهد یافت
کاربر ۳۹۴۴۹۵۴
هرچه وضع غذا بدتر می‌شود و دولت بیشتر به مردم سخت می‌گیرد، خرابکاری علیه دولت اوج می‌گیرد. ادارهٔ مواد غذایی، پلیس و مقامات دولتی یا در حال کمک به همشهریانشان هستند یا محکوم کردن و به زندان فرستادنشان.
کاربر ۳۹۴۴۹۵۴
فکر در هر حال می‌آید، نه یک‌بار و دوبار؛ بارها و بارها می‌آید. باور کن اگر یک سال‌ونیم دهانت را بسته باشی، گاهی مواقع احساس خفقان می‌کنی. اما احساسات را نمی‌توان ندیده گرفت، هرچند که غیرمنصفانه یا قدرنشناسانه به نظر بیاید.
کاربر ۳۹۴۴۹۵۴
همهٔ ما تابع شرایط روحی خود هستیم.
کاربر ۳۹۴۴۹۵۴

حجم

۵۸۴٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۳۵۷ صفحه

حجم

۵۸۴٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۳۵۷ صفحه

قیمت:
۱۵۴,۰۰۰
۷۷,۰۰۰
۵۰%
تومان