بریدههایی از کتاب آن فرانک؛ خاطرات یک دختر جوان
نویسنده:آن فرانک
مترجم:شهلا طهماسبی
انتشارات:بنگاه ترجمه و نشر کتاب پارسه
دستهبندی:
امتیاز:
۴.۲از ۱۴۴ رأی
۴٫۲
(۱۴۴)
کسی که خوشحال است، دیگران را هم خوشحال میکند؛ کسی که شجاعت و ایمان دارد، هرگز بدبخت از دنیا نمیرود!
کاربر ۳۲۶۳۱۹۵
«چرا همهاش میگویی لبخند بزنم؟»
جواب داد: «برای اینکه گونههایت چال میافتد. چطوری این کار را میکنی؟»
گفتم: «این یک چیز مادرزاد است. یکی هم روی چانهام است. از زیبایی، همین یک چال را دارم.»
«نخیر، اینطور نیست.»
«چرا، خودم میدانم که زیبا نیستم، زیبا نبودهام و زیبا نخواهم بود.»
«این حرف را قبول ندارم. به نظر من تو قشنگی.»
«نخیر، نیستم.»
«میگویم هستی. روی حرف من حرف نزن.»
قاصدک!
«کاغذ صبورتر از انسان است.»
REZA
میدانم که یک زنم، زنی با نیروی درونی و شجاعت بسیار!
Pariya
«خودت را نباز، روحیهات را حفظ کن، اوضاع ناگزیر از بهبود است!»
parniyan
به همهچیز بخند و دیگران را فراموش کن! میدانم که خیلی خودخواهانه است، اما این تنها دوای درد کسانی است که به حال خودشان اشک میریزند.
Nika
میخواهم حتی بعد از مرگم هم به زندگی ادامه بدهم!
Nika
«کاغذ صبورتر از انسان است.»
Parastoo
چقدر خوب بود اگر همه هر شب، رفتارهایی را که در طول روز داشتند، مرور میکردند و کارهای خوب و بدشان را میسنجیدند. آنوقت خودبهخود سعی میکردند با آمدن هر روز بهتر رفتار کنند و بیتردید آرزوهاشان چندی بعد محقق میشد. این نسخه در دسترس همه هست، خرجی ندارد و صددرصد مفید است.
فاطمه
هر کسی میتواند به دیگری بگوید خفه شود اما جلو فکر کردنش را نمیتواند بگیرد
ن.اخوان
این نقطهٔ افتراق من و مادر است. او برای مقابله با غم و اندوه توصیه میکند «به رنجها و مصیبتهای دنیا فکر کن و شکرگزار باش که جزئی از آن نیستی.» و من توصیه میکنم «از خانه بیرون برو، به روستا برو و از آفتاب و مواهب طبیعت لذت ببر. بزن بیرون و سعی کن به سرخوشی درون و پیرامونت فکر کنی، به زیباییهای درونت و اطرافت فکر کن و خوشحال باش.»
گمان نمیکنم توصیهٔ مادر درست باشد، چون اگر آدم بخشی از درد و مصیبت شود چه کاری ازش برمیآید؟ کاملاً از بین میرود. درحالیکه زیبایی حتی در هنگام بدبختی و مصیبت باقی میماند. اگر در جستوجویش باشی خوشبختیهای بیشتر کشف میکنی و به تعادل دست مییابی. کسی که خوشحال است، دیگران را هم خوشحال میکند؛ کسی که شجاعت و ایمان دارد، هرگز بدبخت از دنیا نمیرود!
حسنا حسین
جز خودم چه کسی این نامهها را خواهد خواند؟ جز خودم به چه کسی برای تسلی و دلخوشی میتوانم روی بیاورم؟ اغلب مواقع به تسلی نیاز دارم، گاهی احساس ضعف و ناتوانی میکنم و بیشتر مواقع قادر نیستم انتظاراتی را که از خودم دارم برآورده کنم. این را میدانم و هر روز تصمیم میگیرم بهتر شوم.
niloo_books
زمین بدون من هم میچرخد و من هیچکاری نمیتوانم برای تغییر حوادث بکنم. فقط باید بگذارم قضایا سیر خودشان را طی کنند و همهٔ حواسم را روی کارم متمرکز کنم و امیدوار باشم که همهچیز آخر کار روبهراه شود.
maryam
انسانهای مذهبی باید خوشحال باشند، چون همهکس قابلیت و توانایی اعتقاد به یک نظام والاتر را ندارند. کسی که خدا را قبول دارد، از عذاب وجدان نمیترسد. برای خیلی از مردم، پذیرفتن مفاهیم برزخ، دوزخ و بهشت مشکل است؛ با این وجود، نفس مذهب ـ هر مذهبی ـ انسان را در راه راست پیش میبرد. منظور من ترس از خدا نیست، صحهگذاشتن انسان بر درک خود از شرافت، پاکی و پیروی از وجدان است. چقدر خوب بود اگر همه هر شب، رفتارهایی را که در طول روز داشتند، مرور میکردند و کارهای خوب و بدشان را میسنجیدند. آنوقت خودبهخود سعی میکردند با آمدن هر روز بهتر رفتار کنند و بیتردید آرزوهاشان چندی بعد محقق میشد. این نسخه در دسترس همه هست، خرجی ندارد و صددرصد مفید است. کسانی که این را نمیدانند به تجربه درخواهند یافت که «وجدان راحت به انسان قدرت میدهد!»
ડꫀꪶꫀꪀꪮρꫝⅈꪶꫀ
بهترین علاج آدمهای ترسخوردهٔ تنهای ناخوشنود، این است که از خانه به جایی بروند که بتوانند با آسمان، طبیعت و خدا تنها باشند. برای اینکه فقط و فقط در این زمان انسان میتواند همهچیز را همانطور که هست حس کند. و اینکه خدا میخواهد آدمها از زیبایی و سادگی طبیعت لذت ببرند.
hodsan
کسی که شجاعت و ایمان دارد، هرگز بدبخت از دنیا نمیرود!
Elahe
«کاغذ صبورتر از انسان است.»
ASMA
گاهی از اینکه بُرد نهایی با احساساتم باشد میترسم، ولی بیشتر دلم میخواهد آنها ببرند!
Book
واقعاً دلم برای همهچیز پر میکشد. صحبت کردن از آزادی، دوستانم، تنها بودن. برای گریه کردن هم دلم... پر میکشد! احساس میکنم دارم منفجر میشوم. میدانم که گریه به انسان کمک میکند، ولی من نمیتوانم گریه کنم. خستهام. از این اتاق به آن اتاق میروم، از شکاف قاب پنجره هوای بیرون را تنفس میکنم. قلبم طوری میزند که انگار میگوید «آرزوهایم را کی برآورده میکنی؟...»
elnaz
من نمیفهمم کسی که به ضعف خود معترف است، چطور خودش را عوض نمیکند. اگر خصوصیت بد خودت را میشناسی، چرا با آن مبارزه نمیکنی و شخصیتت را پرورش نمیدهی؟
Nika
حجم
۵۸۴٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۳۵۷ صفحه
حجم
۵۸۴٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۳۵۷ صفحه
قیمت:
۱۵۴,۰۰۰
۷۷,۰۰۰۵۰%
تومان