بریدههایی از کتاب شازده حمام (جلد چهارم)
۴٫۴
(۴۵)
گاه سکوت مردم از هر نعرهای رساتر است. صداها در سینه حبس میشود. در این مملکت هر ۵۰-۳۰ سال یکبار صداهای حبس شده در سینه فریاد میشود. از فریادهای ۱۳۵۷ درس بگیریم. این را به دوستانی میگویم که فکر میکنند با فشار میتوانند مردم را آرام نگهدارند. مملکتی که همهٔ مردم آن آرام باشند، در آنجا تظاهرات نباشد، اعتراض نباشد، انتقاد نباشد، آن مملکت آماده انفجار است. من گفتم حالا خود دانید.
کاربر ۳۰۱۸۵۴۸
چرا اینهمه تبلیغ برای کاهش مصرف آب؟ پاسخ میدهد: «چراکه نه؟ آب را باید همیشه کم مصرف کنیم. تبدیل یخ به آب در جزیره گران تمام میشود. انرژی میخواهد.» میگویم: «شما که زغالسنگ فراوان دارید.» میگوید: «استخراج زغالسنگ هزینه دارد و سوزاندن آن سبب آلودگی زیستمحیطی میشود.» مسئول آب شهری میگوید: «اما مهمترین مسئله، فاضلاب است. دفع فاضلاب گران است. اگر فاضلاب گرم نباشد، در لولهها یخ میزند.
باید در تانکرهای سبک جمع و تانکرها با کشتی حمل شود. کشتیها به وسط اقیانوس بروند و فاضلابها را تخلیه کنند. ما اینجا برای کاهش مصرف انرژی بهخصوص آب، هم تبلیغ و هم فرهنگسازی میکنیم. در کودکستانها و مدارس به بچهها یاد میدهیم چگونه در مصرف انرژی و آب صرفهجویی کنند
مهرسام
جزیرهٔ اسپیتز برگن یا اسوالبارد و شهر لانگیرباین
وحید راد
در این جهان حفظ صلح صدها برابر از جنگافروزی دشوارتر است. جنگافروزی سودآور است.
مریم صدیقین
رقیه مادر مهری در ۴۷ سالگی بر اثر سکته مرد. او در تمام عمر نمازش ترک نشده بود. هرگز به خدا و پیغمبر و امامان کوچکترین توهینی نکرده بود. اما در حال فحشدادن به پیامبر (ص) و امامها (ع) مرد. او که خود را مسلمان مؤمن میدانست، درحالیکه فریاد میزد «من کافرم» مرد.
مهدی
آیا من میتوانم در کشور خودم آزادانه به داخل محوطهٔ رادارهای بزرگ بروم؟ خوب، جواب منفی است. آیا میتوانم با یک مهندس مسئول و یا کارمند نگهداری آنتنهای بزرگ که فضا را کنترل میکند، قرار بگذارم و از او آزادانه بپرسم که این آنتنها چه میکند یا شما چه میکنید؟
سید مهدی
انقلاب مثل آتشفشان گدازههایش را به همه عالم پرتاب کرده است. گدازههایی که اکثراً طلا و الماس هستند.
سید مهدی
«حد شناسی» یکی از ابتداییترین اصول تمدن و لازمهٔ متمدن شدن است. حد و حدود وقتی رعایت شد، امنیت و احترام پابرجا میماند.
سید مهدی
به یاد حرف ویکتور هوگو در کتاب بینوایان افتاد؛ جایی که میگوید: «آقای میریل! باید سرنوشت همه آدمهایی را که در شهرهای کوچک زندگی میکنند، بپذیرید.
شهرهای کوچک جایی است که در آنها دهانهای بسیاری برای حرف زدن و مغزهای کمی برای اندیشیدن وجود دارد.»
سید مهدی
هنوز وکلا دنبال حقیقتیابی و پیروزی حقیقت و عدالت بودند. هنوز نمیخواستند به ضرب پول، حقیقت را دگرگون کنند.
سید مهدی
در عصری که فیلمهای جنگی با کشتارهای وحشتناک طرفداران بسیار دارد، فکر میکنید عدهای از دیدن صحنهٔ اعدام لذت نمیبرند! آیا با نشان دادن این صحنهها، ژن خشونت را در آنها تقویت نمیکنیم!
سید مهدی
به آن درجه از درک زندگی مشترک رسیدهاند که همشهری زردشتی عزیز خود را به عضویت شورای اسلامی شهر یزد انتخاب کردهاند. در شهر یزد حداکثر حدود ۳۰۰۰ نفر زردشتی میتوانند رأی بدهند. آنوقت این جوان زردشتی ۲۰۱۸۹ رأی آورده است؛ یعنی ۱۸۰۰۰ نفر مسلمان به این شهروند زردشتی رأی دادهاند. تعامل، تساهل و احترام متقابل و همزیستی مسالمتآمیز از این بالاتر؟
سید مهدی
فقط فهمیدم که نهتنها باید با همشهریان یهودی، زردشتی و... زندگی کنیم، بلکه باید به آنها تعارف مضاعف هم بکنیم. شما بهتر از من میفهمید این حرف چه عمقی دارد. به عمق همه خاورمیانه. به عمق همه جهان.
سید مهدی
دلایل توسعهٔ سوئد در چند کلمه خلاصه شده است: آزادی، دموکراسی، عدالت اجتماعی، مشارکت مردمی، جهانبینی صحیح و سعهصدر. سوئد توسعهٔ خود را در توسعهٔ کشورهای دیگر میداند نه در تخریب آنها. بدون این اصول، سوئد صدبار از جنوب مراکش و از صحاری آفریقا عقبافتادهتر میشود.»
کاربر ۳۷۳۶۸۵۸
بیچاره جوانهای آپارتماننشین! این چهاردیواریهای صافِ بدون راهپله و زاویه و کنج، تالار، زیرزمین، انباری، آشپزخانه، مرغدانی، طویله، آبانبار و پشتبام چه خاطرات صافی را در ذهن نسل امروزی ایجاد میکند؟ دیگر کدام پسر ۱۵-۱۴ سالهای میتواند سرخود به خانهٔ همسایهها برود. کدام زیرزمینی با دستگاههای شَعربافی وجود دارد که جوانهای همسایه آن را تمیز کنند؟ شاید همین خاطرات صاف و خاطرات «آیپَدی» و «وایبری» باعث میشود که اینهمه تروریست پرورش پیدا کند. خاطرات نسل ما خاطرات همزیستی، دوستی، عشق و جوانی است.
پ. و.
«تهران کارخانهٔ تغییر آدمهاست. میلیونها آدم ساده و صادق، عشایری، روستایی و شهرستانی به آن وارد میشوند. آدمهایی که اکثراً در یک دورهٔ چندین ساله، روباهمنش و گرگصفت میشوند.» او همیشه در تعجب بود که چرا آدمها در این جنگل آهن و بتن، روباه و گرگ میشوند.
پ. و.
خانههای تولیدی باید به خانههای مصرفی تبدیل میشد. سهم پول نفت ایران باید به اروپا و آمریکا برمیگشت. حالا (۱۳۹۴) نوبت چین شده است. این کالاهای بیکیفیت چین دمار از صنعت و اقتصاد ما درآورده است. اگر آمریکاییها و انگلیسیها صنایع خانگی ما را تعطیل کردند، چینیها و وابستگان داخلی آنها صنایع ماشینی ما را به تعطیلی و ورشکستگی کشاندند و میکشانند. مملکتی که هر خانهاش کارگاهی بوده است، حالا جوانهایش بیکارند. اگر چند تا جوان بخواهند در زیرزمین خانهشان برای خود کاروکاسبی راه بیندازند، باید مجوّز تجاری بگیرند. باید شرکت ثبت کنند. باید یکسال از این اداره به آن اداره بدوند تا مجوز بگیرند.
پ. و.
لعنت به کسانی که آگاهانه بین اقوام، ادیان و ملتها تفرقه میاندازند!
پ. و.
«در هر مشکلی حکمتی است و در هر حکمتی، نعمتی.»
پ. و.
وقتی دولت و گروهی وابسته به آن مرتکب ظلم میشوند، چطور مردم به پشتیبانی از هم برمیخیزند. باید از این رفتار و اخلاق درس بگیریم. گاه سکوت مردم از هر نعرهای رساتر است. صداها در سینه حبس میشود. در این مملکت هر ۵۰-۳۰ سال یکبار صداهای حبس شده در سینه فریاد میشود. از فریادهای ۱۳۵۷ درس بگیریم. این را به دوستانی میگویم که فکر میکنند با فشار میتوانند مردم را آرام نگهدارند. مملکتی که همهٔ مردم آن آرام باشند، در آنجا تظاهرات نباشد، اعتراض نباشد، انتقاد نباشد، آن مملکت آماده انفجار است. من گفتم حالا خود دانید.
پ. و.
حجم
۱۰۲۰٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۳۶۴ صفحه
حجم
۱۰۲۰٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۳۶۴ صفحه
قیمت:
۸۵,۰۰۰
تومان