بریدههایی از کتاب شازده حمام (جلد چهارم)
۴٫۵
(۴۲)
شهربانو میگفت زنها اگر کار نکنند و با بازار سروکار نداشته باشند، خرافاتی میشوند. او میگفت آدم نمیتواند بیکار باشد. وقتی کار تولیدی و سازنده ندارد، میچسبد به کارهای باطل. دائم میرود جلسههای غیبت. آدم بیکار، متعصب و بیعقل میشود. آدمی که در دستش پول نباشد و نداند پول چطور به دست میآید، به درد نمیخورد. آدم بیخودی میشود.
مهرسام
اعتیاد به قدرت، کشورها و ملّیتها را نابود میکند
anahita.bdbr
ولی این عقیدهٔ من است. آدمی که جرأت گناه کردن ندارد، اصلاً آدم نیست. گاو و خر است. هیچ گاو و خری در تمام عمرش گناه نمیکند. آدم به گناه و توبه آدم است. آدم اگر گناه نکرده بود، هنوز توی بهشت وِلُو بود. آدم اگر گناه و توبه نمیکرد، ارزشش به اندازهٔ درختها بود.»
anahita.bdbr
شهرهای کوچک جایی است که در آنها دهانهای بسیاری برای حرف زدن و مغزهای کمی برای اندیشیدن وجود دارد.»
mahi
دخترم هرگز گناه نکرده است. من به پدرت گفتم دختری که هرگز گناه نکرده، به دردِ جرزِ دیوار میخورد. آنها فکر کردند من شوخی میکنم. خندیدند. ولی این عقیدهٔ من است. آدمی که جرأت گناه کردن ندارد، اصلاً آدم نیست. گاو و خر است. هیچ گاو و خری در تمام عمرش گناه نمیکند. آدم به گناه و توبه آدم است. آدم اگر گناه نکرده بود، هنوز توی بهشت وِلُو بود. آدم اگر گناه و توبه نمیکرد، ارزشش به اندازهٔ درختها بود.»
mahi
«عدهای با فردوسی و شاهنامه مخالفاند. بهانهشان این است که فردوسی درباره شاهان حرف زده است. اما آنها به دلیل همین کلمهٔ خرد با فردوسی مخالفاند؛ چون میدانند که اگر پای عقل و خرد به میان آید، بساط آنها برچیده میشود. آنها با عقل، خرد، اندیشه، فکر و ابراز نظر، رأی و ارائه طریق بر مبنای عقل مخالفاند. اگر خِرد به میان آید، خرافات از بین میرود. آنها که درآمدشان از خرافات و بیخردی است، ضرر میکنند. پس آنها با شاهنامه و فردوسی مخالفاند. آنها با هر کس که اهل خرد و عقل باشد، مخالفاند.»
مهرسام
درس موسیقی در مدرسه تعطیل شد. معلم قرآن ما مرحوم آسیدجواد جلیلی، ناظم مدرسه بود. یکی از بچهها (فکر کنم فرهاد وطنخواه) از ایشان پرسید: «چرا چند هفته است معلم موسیقی به مدرسه نمیآید؟» آسید جواد که حسابی از فشار بیرون به مدرسه و آموزشوپرورش به خاطر درس موسیقی ناراحت بود، گفت: «فعلاً با کِش تنبانتان ویولن بزنید تا ببینم جواب آشیخعلی چیست؟» و این شد که من هر وقت ویولن میبینم، ناخودآگاه به یاد کِش تنبان میافتم.
شهاب
اگر دولتها بگذارند. اصلاً ملتها حوصلهٔ جنگ ندارند. این دولتها و سیاستمداران و سرمایهداران عظیم بینالمللی هستند که به خاطر قدرت و ثروت و شهوت، جنگ میآفرینند. ملتها باهم خیلی مهرباناند.
سید مهدی
میپرسم: «شما حدود پنجاه سال است که در سوئد هستید... .» سرش را به نشانهٔ تأیید پایین میآورد و میگوید: «درست امسال پنجاه سال است که در سوئد هستم.» میپرسم: «به نظر شما علت اصلی توسعه در سوئد چیست؟» ایستاده مشغول صحبت هستیم.
در همین بین همسرش با او تماس میگیرد. میگوید همسرش منتظر اوست و باید به منزل برگردد. لحظهٔ خداحافظی است. میگوید: «تمام دلایل توسعهٔ سوئد در چند کلمه خلاصه شده است: آزادی، دموکراسی، عدالت اجتماعی، مشارکت مردمی، جهانبینی صحیح و سعهصدر. سوئد توسعهٔ خود را در توسعهٔ کشورهای دیگر میداند نه در تخریب آنها. بدون این اصول، سوئد صدبار از جنوب مراکش و از صحاری آفریقا عقبافتادهتر میشود.»
حمید ثروت(تلگرام :hamid1408)
گاه سکوت مردم از هر نعرهای رساتر است. صداها در سینه حبس میشود. در این مملکت هر ۵۰-۳۰ سال یکبار صداهای حبس شده در سینه فریاد میشود. از فریادهای ۱۳۵۷ درس بگیریم. این را به دوستانی میگویم که فکر میکنند با فشار میتوانند مردم را آرام نگهدارند. مملکتی که همهٔ مردم آن آرام باشند، در آنجا تظاهرات نباشد، اعتراض نباشد، انتقاد نباشد، آن مملکت آماده انفجار است. من گفتم حالا خود دانید.
کاربر ۳۰۱۸۵۴۸
حجم
۱۰۲۰٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۳۶۴ صفحه
حجم
۱۰۲۰٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۳۶۴ صفحه
قیمت:
۴۵,۰۰۰
تومان