بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب شازده حمام (جلد اول و دوم) | صفحه ۹ | طاقچه
تصویر جلد کتاب شازده حمام (جلد اول و دوم)

بریده‌هایی از کتاب شازده حمام (جلد اول و دوم)

امتیاز:
۴.۷از ۱۴۱ رأی
۴٫۷
(۱۴۱)
ما بچه‌های سال‌های ۵۰-۱۳۴۰ اعتراض‌هایمان را گذاشته بودیم تا یکجا منفجر شویم. در ممالکی که فرهنگ اعتراض نیست، اعتراض‌ها فشرده می‌شود و مثل دیگ بخار بدون منفذ تحت فشار قرار می‌گیرند. بعد این دیگ بخار می‌ترکد. این ترکیدن اسمش انقلاب است. آن‌ها که فکر می‌کنند اگر جلوی اعتراض‌های مردم را بگیرند برخر مراد سوار خواهند بود، باید بدانند که هر ۲۵ تا ۴۰ سال اعتراض‌های مردم منفجر می‌شود. آن وقت هیچ‌کس جلودار آن‌ها نیست.
1976
وقتی جامعه‌ای احساس ظلم و تحقیر کند اگر کسی با ظالم برخورد کند ولو آن که حمایت با حرف‌های دور از شأن کلاس و معلمی‌همراه باشد، جامعه عکس‌العمل مناسب و مثبت نشان می‌دهد، البته من هرگز موافق این گونه برخوردها نیستم، ولی باید شرایط جامعه سال‌های ۱۳۴۰، سال‌هایی که سر هر گذر یک باج بگیر و گردن کلفت چاقوکش بروبیایی داشت را در نظر گرفت.
1976
اسم فراشاه و خراشاه هم از اسم‌های خیلی قدیمی است. آبادی بالاتر از تفت و سر راه شیراز است. بعد از انقلاب به خاطر آن که کلمه شاه در آن بود اسم چند هزار سالۀ این آبادی را عوض کردند. به نظر من این کارها جز هدر دادن وقت و نیرو و بی‌هویتی فرهنگی نتیجه دیگری ندارد. آخر هر شاهی که منظور پادشاه نیست! اگر این‌طور است اسم شاهرگ، شاه‌توت، شاهراه را هم عوض کنند.
1976
وقتی صفای آن روحانی پوستین‌پوش خرسوار (شیخ غلام‌رضا فقیه خراسانی) که اتاق‌های خانه محقرش جز بوریا هیچ نداشت و این بابا مراد خاک‌نشین و مانند آن‌ها را درآن دوره به یاد می‌آورم و با زرق و برق روزگار فعلی مقایسه می‌کنم، سقوط اخلاقیات را می‌بینم. سقوطی که شاید نتیجۀ مدرنیته و درگیری امور معنوی با امور دنیوی است
1976
معلوم می‌شد که یک شیر ناپاک خورده بی‌شرف رذلی که از جن نمی‌ترسیده است دخترک را حامله کرده است. مادر بیچاره‌اش هم دیر فهمیده بود. دخترک بیش از ۴ ماه داشت و نمی‌توانستند بچه را بیندازند. زن‌ها می‌گفتند دمر بخوابانیدش، بروید روی کمرش و به پشتش لگد بزنید.
1976
در آن سال‌ها حقوق آدم‌ها به‌خصوص کودکان و زنان و حقوق طبیعت پایمال می‌شد.
مهشید
ترس از جهنم چه زمینه خوبی را برای بهره‌کشی انسان‌ها توسط آدم‌های سودجو فراهم می‌آورد.
مهشید
وقتی در خانه‌ای بزرگ شوی که بحث پول، معامله، کلاه گذاشتن و کلاه برداشتن، چک، سفته، تجارت، خرید مبل، صندلی، ماشین، چه و چه در آن نباشد، خوب نمی‌دانی پول به چه درد می‌خورد.
1976
برای گرفتن زن دوم باید دل شیر و عقل خر داشت.
1976
یک بار پدری پسرش را که تازه داماد شده بود وسط حمام کتک زد که چرا در خزینه غسل نمی‌کند و غسل زیردوش باطل است. پیرمرد به پسرش می‌گفت با آب دوش غسل صحیح نیست و تو دائم‌النجس هستی و آدم دائم‌النجس اولادش هم حرامزاده است. جوانترها می‌گفتند که خزینه باعث مریضی است.
1976
آن موقع تازه حمام دوش شده بود و عده‌ای از مردهای مسن و میان‌سال می‌گفتند دوش آدم را پاک نمی‌کند و برای غسل توی خزینه می‌رفتند. من درست نمی‌فهمیدم که غسل یعنی چه؟ اما این بحث صحیح بودن یا نبودن غسل زیردوش را در حمام فراموش نمی‌کنم، حتی گاهی بحث‌ها به سروصدا منجر می‌شد.
1976
یکی از اصلاحات اساسی که مملکت نیاز دارد اجرای اصل ۲۹ قانون اساسی است که می‌گوید همۀ آحاد کشور باید بیمه باشند.
1976
بی‌بی صغری گفته بود در خانه ابوالفضل به روی همه باز است. همه بیایند. ابوالفضل برای همه مهربان است. زرتشتی، کلیمی، سنی و شیعه ندارد. اینجا ایران است خانه همه ماست و ابوالفضل هم یاور همه ما.
کیوان
بافقی‌ها با برگ خرما شتر و خر و خروس کوچولو درست می‌کردند و داخل آن را پر از خرما می‌کردند. به این مجسمه حصیری پر از خرما شترک یا خرک یا خروسک خرما می‌گفتند
یاسمن بلوری
به یک دختربچه گفتم: تا ۳۰ بشمار. وقتی به ۱۲ رسید عدد ۱۳ را نشمرد و گفت: ۱۴ بعدش هم نتوانست بشمارد. گفتم: بشمار گفت: ۱۲ امام و ۱۴ معصوم که تمام شد، دیگر عدد نیست. گفتم: ۱۲۴ هزار پیغمبر. گفت: نشنیدم، گفتم: هر کس تا ۵۰ بشمارد ۲ ریال جایزه دارد. بین ۴۰-۳۰ تا بچه و آدم بزرگ حتی یک نفر از ۳۵ بالا نرفت. با اعداد کاری نداشتند بیخود نبود که از این دهات این همه کارگر به صورت اجیری صادر می‌شد. این همه کلفت و نوکر به همه شهرها صادر می‌شد. روزی به یکی از اَباها گفتم: فقط به این‌ها نان خالی و آب می‌دهید؟ یک چیز دیگری هم بدهید. گفت: نان گندم برای این‌ها مثل گوشت بره است. توی دهات ما مردم نان ارزن می‌خورند.
یاسمن بلوری
حتماً می‌دانید که برکت و برکه یک ریشه دارد. وقتی می‌گوئیم خدا برکت بدهد، یکی از معانیش این است که خدا آب بدهد. خدا آب بدهد همه چیز آباد می‌شود.
یاسمن بلوری
من محصول مشترک فرهنگ‌ها و تمدن‌های متفاوت هستم. سونیا گفت: پدرشوهر و مادر شوهرم و تمام اقوام شوهرم از قبیله زلوی آفریقای جنوبی هستند. آن‌ها همه بت پرست هستند. سونیا گفت: من وقتی با شوهرم به داخل قبیله آن‌ها رفتم، آن‌ها طبق مراسم مذهبی خودشان مرا دوباره به عقد پسرشان درآوردند. من به عقاید آن‌ها هم احترام می‌گذارم.
یاسمن بلوری
سرمیز شام از سونیا پرسیدم، از نظر هویتی خودت را چه می‌دانی؟ گفت: مادرم کرد ایرانی‌الاصل مسلمان سنی است. نسبت به مذهب و ملیت‌اش هم متعصب است. پدرم یک پروتستان، دانمارکی است. در مذهب خودش هم متعصب است. شوهرم یک آفریقایی تبعه کانادا است و کاتولیک متعصبی است. من تازگی‌ها به بودیسم روی آورده‌ام، ولی قبل از هر چیز من یک انسان هستم. انسانی که همه ادیان و عقاید مختلف را تحمل می‌کنم. من کردی بلد هستم ولی ایرانی نیستم. پاسپورتم فرانسوی است. شوهرم کانادایی است ولی در آفریقای جنوبی به دنیا آمده است. مادرم هر روز ۵ بار نماز می‌خواند و پدرم هیچگاه درباره دین و نماز با مادرم بحثی نکرده است. در خانه ما هر کس دین خود را دارد. ما همه به درجه‌ای از انسانیت رسیده‌ایم که به آیین هم احترام بگذاریم.
یاسمن بلوری
بچه‌ها از مسائل شیعه و سنی چیز چندانی نمی‌دانستند. جعفری گفت: ما سنی‌ها همه شیعه هستیم، ولی شما شیعه‌ها سنی نیستید. گفت: حضرت علی (ع) خلیفه چهارم ماست، ما به او احترام می‌گذاریم او خلیفه و جانشین رسول خدا است، داماد رسول الله است. ما راه او را می‌رویم، پس ما شیعه هستیم. کدام سنی حق دارد به حضرت علی (ع) توهین کند؟ هیچ سنی چنین حقی ندارد. از نظر سنی‌ها فرقی بین خلیفه اول و خلیفه چهارم نیست. آن‌ها جانشین پیغمبر خدا هستند. اما شما شیعه‌ها به خلفا به کسی که دو دختر پیامبر را به زنی گرفته است، توهین می‌کنید. شماها به پدر زن پیغمبر و یارِ غار او و کسی که در راه او شمشیر زده است، هرچه دلتان می‌خواهد، می‌گویید.
یاسمن بلوری
به خودم گفتم: می‌دانی اگر مواظب باشم که پایم به پای این دختر نخورد در عوض خدا در آن دنیا، هفتاد تا حوری به من می‌دهد. حوری‌هایی که آشیخ جواد می‌گفت، پایشان دم باغ ملی و سرشان دم میدان پهلوی (مجاهدین امروز) است. دوباره پیش خودم فکر کردم من این دختر ترگُل و ورگل، سرخُ سفید هم سن و سال و هم قد و بالای خودم را رها کنم، به امید یک حوری دراز که یک کیلومتر طول قدش است. این حوری‌های دراز را برای چه می‌خواهم.
یاسمن بلوری

حجم

۹۵۶٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۶۳۴ صفحه

حجم

۹۵۶٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۶۳۴ صفحه

قیمت:
۶۰,۰۰۰
تومان