بریدههایی از کتاب شازده حمام (جلد اول و دوم)
۴٫۷
(۱۴۰)
دولت اگر مردمی باشد و سیاست اجتماعی داشته باشد بخشی از حق مردم فقیر را با مالیاتی که از اغنیا میگیرد به آنها برمیگرداند.
mahi
اگر پولدار هستی شپشو نیستی و همیشه در یک طرف تالار مینشینی، حالا اگر گاهی چند تا شپش هم از سروکلهات بالا برود یا در بندگاه تنبانت باشد، اشکالی ندارد ولی اگر پولدار نبودی داخل شپشوها مینشستی ولو آن که شپش نداشته باشی و اگر گاهی پولدار بودی و گاهی بیپول، میان دو قشر و طبقۀ اجتماعی در رفت و آمد بودی.
mahi
درحقیقت شپش معیار طبقۀ اجتماعی بود و در عین حال شپش بهانهای بود که ملا هر کس را در جایگاه اجتماعی خود بنشاند و کسانی که جایگاه اجتماعیشان متزلزل بود، ملا با ملاک شپش آنها را جابجا میکرد.
mahi
یکی از همسایههای ما، معروف به عروس بیبی رباب ملا که چهار تا بچه داشت و شوهرش کارگر کارخانه بود تخمه خربزههای همسایهها را میگرفت و آنها را میکوبید و پوست آنها را جدا میکرد و شیره تخمه خربزه را میکشید و در اشکنه میریخت و شکم بچهها را سیر میکرد.
mahi
اگر شیر گاو برای مریضها مجانی بود خیلی خوب بود. اگر مادرم هر روز شیر گاو خورده بود شاید نمیمرد و ما بیمادر نمیشدیم.
n re
کسی که سر کلاس شاگردانش را تحقیر میکند، معلم نیست. معلم باید مشوق باشد و سعی کند شاگردش از خودش، هم از نظر علمیو هم از نظر اخلاقی، بهتر باشد. معلمیکه شاگردش ازخودش بهتر نباشد، معلم بدبختی است. معلم موفقی نیست. باید بگویم بیچاره آن استادی که شاگردانش از خودش بهتر نشوند.
zhale
به نظرم ظلمی که از ظلم بدنی برای بچهها بدتر و بیشتر است، ظلمی است که عدهای آدمهای بزرگ و مسن بخواهند از راه کتابهای درسی، ایدئولوژی و تفکرات خود را به بچهها القا کنند همان کاری که در رژیم شاهنشاهی شد. همان کاری که در رژیم شاهنشاهی شد. ظلمی از این بالاتر نیست که بخواهند با کتابهای درسی شستشوی مغزی بدهند. ظلمی از این بدتر نیست که بخواهند حقایق تاریخی را دگرگون کنند، چهرههای خدمتگزار به ملت را خائن و چهرههای خائن را خدمتگزار جلوه دهند. بچهها را به سوی افکار جزمی و بدبینانه سوق دهند. خود را مرکز عالم و آدم بنمایانند و افکار فاشیستی و نئوفاشیستی را در مغز میلیونها بچه فرو کنند. این ظلم از کتک زدن، بیگاری بردن و بیگاری کشیدن از بچهها بدتر است.
zhale
من بارها و بارها متکی به خداوند شدم و ارتباطم با او عمیقتر شد. بدون آن که خیلی دعا و نیایش یا التماس و درخواست کنم و نماز شب بخوانم، به خدای بزرگ پناه بردم و از او کمک خواستم. بارها در بدترین شرایط گفتم خدا بزرگ است و خدا میرساند و خدا رسانده است
n re
من فکر میکنم یکی از دلایلی که نیروی انتظامی نمیتواند در برخی مناطق کشور قاچاق مواد مخدر را ریشه کن کند، همکاری گستردۀ مردمی با قاچاقچیهاست. چگونه میشود تمام خانههای یک محله را گشت؟ آن هم خانههایی که صد تا سوراخ سنبه دارد و از راه پشتبام و زیرزمین و قنات با هم ارتباط دارند.
n re
برخورد مردم با پدیدهها و ابزار و تکنولوژی جدید یک مبحث مهم در جامعۀ در حال گذار از سنت به مدرنیته است. رفتار امثال حاجیآقای دبیر شیمی با سینما، مشتی است نمونه خروار.
n re
زنهای فقیر و زجرکشیده از دست مردها و زمانه، آمادگی گریه داشتند، برای هر چیز حتی برای قصه امیرارسلان نامدار
n re
داستان تقسیم ارث برای من داستان آن دو برادر بود که برادر بزرگ میگفت این خانه محقر بابا از کف تا پشتبام از آن من و از بام تا فرق ثریا از آن تو. این اسب چموش لگدزن بابا از آن من و آن گربه ملوس عزیز بابا از آن تو. آن دیگ مسی سیاه بابا از آن من و آن کاسه کاشی رنگین بابا از آن تو.
n re
من خیلی زود متوجه شدم که برای اختلافات خانوادگی باید ریش سفیدهای فامیل دخالت کنند نه دادگستری.
n re
این حسن خولی هرگز نمازش ترک نمیشد و در تمام سال انتظار روز شبیهبازی را میکشید و دعا میکرد تا سال دیگر زنده باشد و برای امام حسین (ع) خدمت کند. اما رؤسای محله خیلی دین و ایمان درستی نداشتند، تنها چیزی که برای آنها مهم بود قدرت بود. رسیدن به قدرت و حفظ قدرت حتی در سطح یک محله.
n re
مارکس هم گفته است در عصر مدرن، قدرت اجتماعی هر کس در جیب او نهفته است. سعدی علیهالرّحمه گفته است هر که را زر در ترازوست، زور در بازوست و آن که بر دینار دسترس ندارد در همه دنیا کس ندارد.
n re
آنها چیزی جز فقر نداشتند و در این میراث با هم مشترک بودند و لزومی نداشت که دیواری بین آنها برای پوشاندن چیزها و اموالشان باشد
n re
هر کس را زر در ترازوست زور در بازوست.
هرکس به دینار دسترس ندارد در همه عالم کس ندارد.
n re
من متوجه شدم که اعتراض بیثمر نیست. اما مادرم گفت که باید به ملا پول و قند و قواره پارچه داد تا بچهها را پهلوی شپشوها ننشاند. مبارزه شدید برای تعیین جایگاه اجتماعی من آغاز شده بود. من احساس میکنم هنوز این مبارزه ادامه دارد. این مبارزه همیشگی است. اعتراض من به ملا با کمک کله قند و هندوانه به ثمر نشسته بود. این درسی بود برای تمام عمر من که با اعتراض رشوه هم باید داد.
n re
وقتی کلفتش خانۀ آنها را ترک کرد اولین کاری که کرد ماشین رختشویی خرید. روزی در سال ۱۳۶۱ در پاریس از ایشان پرسیدم بالاخره ماشین لباسشویی لباس را پاک میکند یا خیر، در پاسخ گفت، البته که پاک میکند ولی ماشین لباسشویی کارگر خانه را پررو و بیکار و تنبل میکند. پس نجس و پاکی برای بیشتر پولدارها بحث اعتقادی نبود بحث طبقات اجتماعی و استثمار طبقه کارگر توسط ثروتمندان بود
n re
ما مردها هیچ وقت به زنها اجازه ندادهایم که سالار باشند.
n re
حجم
۹۵۶٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۶۳۴ صفحه
حجم
۹۵۶٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۶۳۴ صفحه
قیمت:
۶۰,۰۰۰
تومان