بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب شازده حمام (جلد اول و دوم) | صفحه ۱۳ | طاقچه
تصویر جلد کتاب شازده حمام (جلد اول و دوم)

بریده‌هایی از کتاب شازده حمام (جلد اول و دوم)

امتیاز:
۴.۷از ۱۴۱ رأی
۴٫۷
(۱۴۱)
در جوامعی که هرگونه نواندیشی، ابتکار عمل و نوآوری به‌خصوص در زمینه‌های اجتماعی و هنری با عکس‌العمل عده‌ای قشری موردِ احترامِ مردم مواجه می‌شود، شاید سکوت عین عقل است. جوامع سنتی برای خود پاسدارانی دارند، که قرن‌ها مانع تحول در فکر و اندیشه شده‌اند.
baran
آقای میریل باید سرنوشت همه آدم‌هایی که در شهرهای کوچک زندگی می‌کنند را تحمل کند. در شهرهایی که دهان‌های بسیاری برای حرف زدن و مغزهای بسیار کمی برای اندیشیدن وجود دارد. "
baran
ویزا را بردارید تا روابط فامیلی زیاد شود و صلح و آشتی گسترش یابد. دشمن‌ها دوست شوند و مخارج ارتش و لشکر کم شود.
baran
مملکتی که صبح عده‌ای زنده باد مصدق می‌گفتند و بعدازظهر، همان مردم فریاد می‌زدند زنده باد شاه
baran
تکنولوژی همیشه راه خودش را باز می کند. مقاومت در برابر آن فایده ندارد. قانون مند کردن آن لازم است ولی ممنوع کردن آن فایده ای ندارد
baran
در هر صورت آموزش و پرورش که خود یک ابزار مدرنیزاسیون و نوسازی است در کشور ما در اکثر موارد خود عقب‌تر از جامعه حرکت کرده است
baran
آب لوله‌کشی کیفیت آب فقیر و غنی را یکسان کرد. هرچند که حالا ثروتمندان آب معدنی در بطری می‌خورند و جدایی خود را با فقرا، از این طریق دوباره اعلام می‌کنند.
baran
درحقیقت ریشه و بخش مهمی از تعصب و غیرت ناموس عصر جاهلیت، زمینۀ اقتصادی و اجتماعی داشت تا دفاع از خواهر و فک و فامیل
baran
گیاه کتیرا سنبل فقر و غناء، استثمار و بهره‌کشی است.
مهدی
ما زن‌های یزدی کاری، زبر و زرنگ و صرفه‌جو هستیم. اگر سرمایه اولیه باشد، خانه خودمان را که هیچ، ایران را آباد می‌کنیم.
مهدی
مسکن در پرستیژ اجتماعی و در کمال روح و روان انسان تأثیر دارد. مسکن نقش مهمی‌در شخصیت آدم‌ها دارد. (می‌توانید به تفسیر آیات ۱۵ تا ۲۰ سوره مبارکه سبا مراجعه کنید).
مهدی
اصلاً تا قبل از انقلاب یزدی‌ها برای مرده‌هایشان هم این‌قدر ضجه و ناله وگریه نمی‌کردند. مراسم پارچه نویسی، شعارنویسی، کاغذ و تلگراف و آگهی تسلیت نبود. یزدی مقتصد صرفه جو برود پارچه پنبه‌ای را سیاه کند و روی آن بنویسد رحلت جانگداز حاج عباس ده بالایی را تسلیت می‌گوییم و پول و نعمت‌های خدادای را حرام کند؟ استغفرالله.
مهدی
در شرایط فعلی فشار اقتصادی روی معلمین، موجب شده است که شأن معلم نزد دانش‌آموز شکسته شود. دبیری که تاکسی سرویس امثال شاگرد خودش است کجا می‌تواند پدر روحانی او باشد؟
مهدی
به یاد دارم کلاس ۱۰ که بودم مادرم بی‌پول شده بود و می‌خواست تنها پریموس خانه ما را بفروشد. من در کوچه پریموس را از دستش گرفتم و گفتم نمی‌گذارم آن را بفروشی. گفت پول ندارم، گفتم خدا بزرگ است. مادرم گفت بچه چطور خدا بزرگ است؟ خدا که پول به در خانه آدم نمی‌فرستد. من یک بشکن زدم و به مادرم گفتم خدا بزرگ است. به او گفتم حالا برویم خانه، یک‌طوری می‌شود. وقتی به در خانه آمدم دیدم بعد از ۴ سال شتری در خانۀ ما خوابیده بود. آقای حسن بحرینی بندرآبادی یک لنگه حدود ۸۰ کیلو آرد آورده بود و همین مقدار هم هندوانه، ۴ سال بود که اجاره نفرستاده بود. مرد شتردار گفت حاجی گفته امسال از قنات مختصر آبی درآمده و این سهم شماست.
مهدی
مثل ارتشی که وقتی سربازان خط اول جبهه‌اش می‌میرند سرباز دیگری جای آن‌ها را می‌گیرد، وقتی شوهرها می‌مردند و شش تا بچه قد و نیم قد از خود به جا می‌گذاشتند، زن‌ها جای شوهر را می‌گرفتند تا سنگر کارخانه خالی نماند. تا برای سیر کردن شکم بچه‌ها و پرکردن جیب کارخانه‌دارها، خودشان مسلول و راهی قبرستان شوند. این گونه زنان قهرمان ملی هستند. شما انصاف بدهید، اصلاً قوی‌ترین مرد جهان نظر بدهد، آیا بلند کردن بار زندگی توسط یک زن جوان بیوه با ۶ بچه قد و نیم‌قد ساکن یک خانه بی‌آب و بی‌برق مشکل‌تر است، یا بلند کردن وزنه ۲۵۰ کیلوئی؟! به سرانجام رساندن ۶ بچه یتیم، با مزد کارگری کارخانه‌ی اقبال (روزی ۳۵ ریال در سال ۱۳۳۸) مشکل‌تر است؟ یا بلند کردن وزنه ۲۵۰ کیلویی؟!
n re
هر کس تلاش کرده وضعش خوب شده است، البته استثمار باعث شده که برخی با کار دیگران در خانه‌های چند هزار متری زندگی کنند و برخی با ۵۰ سال تلاش، صاحب یک خانه‌ی محقر ۷۰ متری می‌شوند. بالاخره هر کس کار کرده وضعش خوب شده است، ولی خوب شدن نسبی است.
n re
بعد از ۳۶ سال این دوست قدیمی را دیدم. این هم جالب است، رفیقی را بعد از این همه سال ببینی، سبیل‌هایش سفید شده باشد. جوان ۴-۲۳ سال‌های را به عنوان پسرش معرفی کند و بگوید بازنشسته شدم، آخر چه دوره و زمانه‌ای شده است. آدم ۷ سال با یکی هم کلاس باشد، رفیق شفیق باشد و در یک مملکت زندگی کند ولی ۳۶ سال یکدیگر را نبینند، با این حال همین که زنده باشی و بعد از سال‌ها دوستی را ببینی جای شکر دارد، والله دارد.
n re
در عالم نوجوانی، فکر کردم برای شاعر شدن باید عاشق شوم. حالا عاشق کی بشوم؟ خودم هم نمی‌دانستم!
n re
ما بچه‌های سال‌های ۵۰-۱۳۴۰ اعتراض‌هایمان را گذاشته بودیم تا یکجا منفجر شویم. در ممالکی که فرهنگ اعتراض نیست، اعتراض‌ها فشرده می‌شود و مثل دیگ بخار بدون منفذ تحت فشار قرار می‌گیرند. بعد این دیگ بخار می‌ترکد. این ترکیدن اسمش انقلاب است. آن‌ها که فکر می‌کنند اگر جلوی اعتراض‌های مردم را بگیرند برخر مراد سوار خواهند بود، باید بدانند که هر ۲۵ تا ۴۰ سال اعتراض‌های مردم منفجر می‌شود. آن وقت هیچ‌کس جلودار آن‌ها نیست.
Fatemeh Moghim
زن‌ها سر کوچه می‌نشستند و می‌خواستند وقت بگذرانند، بازار تعبیر و تفسیر و غیبت، تهمت و افترا رونق داشت. واقعاً این برق، رادیو و به‌خصوص تلویزیون چه خدمتی به این مردم کرد. خدا جد و آباء مخترعین و سازندگان آن‌ها را بیامرزد. تکنولوژی برق و باطری عادت چند هزارسالۀ نشستن سرکوچه را از بین برد.
Fatemeh Moghim

حجم

۹۵۶٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۶۳۴ صفحه

حجم

۹۵۶٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۶۳۴ صفحه

قیمت:
۶۰,۰۰۰
تومان