بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب شازده حمام (جلد اول و دوم) | صفحه ۱۲ | طاقچه
تصویر جلد کتاب شازده حمام (جلد اول و دوم)

بریده‌هایی از کتاب شازده حمام (جلد اول و دوم)

امتیاز:
۴.۷از ۱۴۱ رأی
۴٫۷
(۱۴۱)
قبرستان‌ها شهادت می‌دهند که چه تعداد آدم‌ها برای کار طاقت فرسا در چه سنی مرده‌اند تا عده‌ای وضعشان خوب شده است.
n re
سیستم آموزشی اساس پیشرفت و توسعه فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی کشور است. هر کشوری که دارای سیستم آموزشی، تحقیقاتی، مستبد، حقیر و فقیر باشد نباید انتظار توسعه در هیچ زمین‌های داشته باشد. معلم که فقیر و حقیر شد کل مملکت فقیر و حقیر است. حالا هر چه سیاستمدارها می‌خواهند داد و فریاد بزنند "آهای توسعه یافتیم". همه به آن‌ها می‌خندند. معلم که حقیر شد آزادی می‌رود و استبداد می‌آید. معلم هم اگر زیاده‌روی کرد و وظایف معلمی‌خود را درست انجام نداد. وارث انبیاء نیست، وارث شیطان است.
n re
ما در سراسر کشور و در طول قرن‌ها اجازه نداده‌ایم که جوان‌ها از خودشان ایده و ابتکار داشته باشند. این روحیه تقریباً عمومی است که بچه باید مطیع باشد و همان کاری را بکند که بزرگ‌ترها می‌گویند. بچه که هیچ حتی آدم بزرگ‌ها هم نباید فکر نویی داشته باشند. اصلاً فکر کردن، فکر نو کردن، ایده نو داشتن خودش جرم و خطاست. اگر این جوان‌ها تشویق شوند دنیا را متحول می‌کنند. درس دیکته که اساسش دیکتاتوری است و باید دانش‌آموز همان را که معلم می‌گوید بنویسد خیلی جدی می‌گیریم و درس انشاء که دانش آموز هر چه خودش می‌خواهد می‌نویسد و اساس و پایه‌اش آزادی است را دست کم می‌گیریم.
n re
در ممالکی که فرهنگ اعتراض نیست، اعتراض‌ها فشرده می‌شود و مثل دیگ بخار بدون منفذ تحت فشار قرار می‌گیرند. بعد این دیگ بخار می‌ترکد. این ترکیدن اسمش انقلاب است. آن‌ها که فکر می‌کنند اگر جلوی اعتراض‌های مردم را بگیرند برخر مراد سوار خواهند بود، باید بدانند که هر ۲۵ تا ۴۰ سال اعتراض‌های مردم منفجر می‌شود. آن وقت هیچ‌کس جلودار آن‌ها نیست.
n re
جوامع سنتی برای خود پاسدارانی دارند، که قرن‌ها مانع تحول در فکر و اندیشه شده‌اند.
n re
سئوال اساسی من این است، ما بچه‌ها که این چنین ظلم‌ها را می‌دیدیم چرا ساکت بودیم؟ چرا اعتراض نمی‌کردیم. چرا به معلم‌هایی که بچه‌ها را می‌زدند نه تنها اعتراض نمی‌کردیم بلکه فکر می‌کردیم این‌ها معلم‌های خوبی هستند؟
n re
در آن سال‌ها حقوق معلم‌ها و دبیرها، نسبتاً مکفی بود. لااقل من در تمام دوره دبستان و دبیرستان حتی یک بار نشنیدم که معلمی‌از حقوقش ناراضی باشد. در آن دوران ندیدم یک معلمی‌شغلی غیر از معلمی‌داشته باشد. معلم‌ها فرصت کتاب خواندن و راهنمایی شاگردان را داشتند. البته همه معلم‌ها یک‌سان نبودند. معدودی خشونت می‌کردند.
n re
اگر علم، علم است راه خود را می‌یابد. نباید برای اشاعه آن دعوا راه انداخت.
n re
یکی چهل سال کار کرده و بعد حرفی زده است. ما چهل دقیقه درباره کارهای او فکر کنیم و بعد حرف‌های او را قبول یا رد کنیم.
n re
یک آدم تندرو مرا ۱۵ سال از درک مباحث علمی عقب انداخت. چند تا آقازاده این‌طوری مانع عقب افتادگی میلیون‌ها بچه این مملکت می‌شوند؟ خدا می‌داند!
n re
مارکس در کتاب کاپیتال
delores
مردم از ترس مرگ از روستاهایشان فرار می‌کنند تا در شهر دچار فقر و رسوایی شوند.
FarimahOmidi
تاجرها اول صد برابر آن را از مردم می‌گیرند بعد یک صدم آن را خرج امام حسین (ع) می‌کنند
baran
وقتی زنگ خانه‌ها برقی شد عده‌ای می‌گفتند بی‌ناموسی رواج پیدا می‌کند. آخر وقتی با کوبه در می‌زدند، کوبه‌ی زن و مرد جدا بود و معلوم می‌شد که پشت در خانه، زن است یا مرد، از داخل خانه زن یا مرد در را باز می‌کرد. ولی زنگ اخبار معلوم نمی‌کرد که پشت در خانه زن است یا مرد. به همین دلیل مردم زنگ اخبار را به راحتی قبول نمی‌کردند.
جهان
آنان که می‌خواهند همه مثل خودشان فکر کنند بنیان همزیستی مسالمت‌آمیز را که اساس یکپارچگی این کشور است، متزلزل می‌کنند.
جهان
یکی از آرزوهای من این است که باز به یزد بروم در سر سفره حضرت ابوالفضل العباس که در خانه زرتشتی‌ها پهن شود، و با کمک حاجی خان سنی سنندجی، حاجی شه بخش بلوچ سراوانی، حاجی شمعون و یعقوب و زن‌های یهودی و کولی‌های پشت باغی و مردم منشاد درست شود شرکت کنم. حضرت ابوالفضل العباس که مظهر ایثار و جوانمردی است مورد قبول همه ادیان و مذاهب ایران است.
جهان
سکینه داد زده بود که شما خودمان را نگاه کنید ۱۲ نفر سر کوچه نشسته‌ایم، ۸ نفرمان شوهر نداریم، ۳ نفرمان هر کدام حداقل ۳۰ سال از شوهرانمان کوچک‌تریم. فقط یک نفر با شوهرش هم‌سن و سال است تازه شوهر او هم گذاشته رفته بمبئی که کار کند. این هم شد زندگی؟
جهان
حاجی می‌گوید اولاً آقای پاپلی خودش دید که من بادکنک می‌فروختم در ثانی من این مسئله را تکرار می‌کنم و می‌گویم که خودم خودم را گم نکنم. من یزدی هستم و موفقیتم اول خواست خداست. دوم زحمت کشیدن خودم. سوم به برکت زمین خریدن و فروختن. چهارم بی‌قانونی مملکت. و دیگر این که بادکنک‌فروشی را تکرار می‌کنم تا شماها بدانید ما چقدر زحمت کشیدیم.
جهان
خلاصه این چهار، پنج هزار یهودی یزدی که بیش از ۲۰۰۰ سال در این شهر در کنار زرتشتی‌ها و مسلمان‌ها زندگی می‌کردند، خودش دلیلی بر تسامح و تعامل و صلح‌دوستی و هم‌زیستی مسالمت‌آمیز ایرانی و یزدی مسلمان و یهودی و زرتشتی است. بزرگ‌ترین میراث فرهنگی غیرمادی، که ما می‌توانیم به دنیا الگو بدهیم، همین هم‌زیستی مسالمت‌آمیز است. در گذشته‌های دور گاهی متعصبین افراطی تحریک شده مستقیم یا غیرمستقیم اقلیت‌ها را اذیت و آزار می‌کردند ولی به گفته پرفسور گزاویه دوپلانول استاد ممتاز دانشگاه سوربن فرانسه در کتاب اقلیت‌ها در اسلام، مسلمان‌ها صدها بار از مسیحیان اروپا، اقلیت‌های مذهبی را بهتر و بیشتر تحمل کرده‌اند.
moonlight
مردم می‌خواهند کارخانه بسازند. مملکتشان را بسازند. ایجاد اشتغال کنند. دولتی که نه طرح دارد نه برنامۀ آمایش سرزمین و طرح جامع توسعه، ۲ سال مردم را می‌دواند تا مجوز و پروانه ساخت کارخانه صادرکند. بعد می‌گویند چرا مغزها و سرمایه‌ها از ایران فرار می‌کنند؟!
جهان

حجم

۹۵۶٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۶۳۴ صفحه

حجم

۹۵۶٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۶۳۴ صفحه

قیمت:
۶۰,۰۰۰
تومان