بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب شازده حمام (جلد اول و دوم) | صفحه ۱۱ | طاقچه
تصویر جلد کتاب شازده حمام (جلد اول و دوم)

بریده‌هایی از کتاب شازده حمام (جلد اول و دوم)

امتیاز:
۴.۷از ۱۴۱ رأی
۴٫۷
(۱۴۱)
اساس پیشرفت کار در جهان سرمایه داری پنج تا «پ» (پول و پارتی، پشت کار و پررویی و پری رویی) است.
shahram naseri
یزدی‌ها هم باقلوا، پشمک و قطاب درجه یک دارند (البته اگر از شیرینی حاج خلیفه رهبر و شرکا باشد) هم ترمه و پارچه‌های اعلا، هم پهلوان پایتخت و هم مردمان آرام و سر به زیر کاری و هم تریاک درجه یک اعلا. این هم کامل‌ترین تعریف از یزد تا همشهری‌ها گله نکنند!
shahram naseri
گاه مردمی می‌خواستند با اتوبوس مسافرت کنند، ولی تا آن زمان هرگز سوار اتوبوس یا وسیله نقلیه‌ای که صندلی داشته باشد نشده بودند. آن‌ها اصلاً هرگز روی صندلی ننشسته بودند. بارها می‌شد یکی دو نفر که اول سوار اتوبوس می‌شدند برعکس روی صندلی اتوبوس می‌نشستند. یعنی چهارزانو می‌زدند و صورت خود را به طرف پشتی صندلی می‌کردند و آرام می‌نشستند. باید به آن‌ها یاد می‌دادند که برگردند و پاهای خود را آویزان کنند و به پشتی صندلی تکیه دهند.
shahram naseri
گاهی برای عده‌ای موعظه می‌کردند که راه ریگ، راه امام رضا (ع) است، هرکس در این راه بیشتر سختی بکشد زیارتش بیشتر قبول است و بیشتر ثواب می‌کند. پیرزن‌ها و پیرمردها داوطلب می‌شدند که بدترین جای ماشین بنشینند تا بیشتر ثواب کنند.
shahram naseri
گاهی برای عده‌ای موعظه می‌کردند که راه ریگ، راه امام رضا (ع) است، هرکس در این راه بیشتر سختی بکشد زیارتش بیشتر قبول است و بیشتر ثواب می‌کند. پیرزن‌ها و پیرمردها داوطلب می‌شدند که بدترین جای ماشین بنشینند تا بیشتر ثواب کنند.
shahram naseri
وقتی چیزی را ندیدی و نشنیدی و نخواندی مسلماً راجع به آن هم چیزی نمی‌دانی و درک نمی‌کنی.
shahram naseri
حاجی بازاری ۴۵ ساله‌ای شعبان دیوانه را دست می‌انداخت. به شعبان می‌گفت حاجی نایب گفته است که با تو فلان کار بد را کرده است و تو مفعول واقع شده‌ای. او در خیابان نعره می‌زد که حاجی نایب غلط کرده است. در این حالت عصبی، او واقعاً آدم خطرناکی می‌شد و اگر در آن لحظه حاجی نایب پیدایش می‌شد شعبان او را می‌کشت. آن حاجی تاجر که می‌خواست تفریح کند به شعبان می‌گفت شعبان دعوا ندارد حاجی نایب نشانی داده است گفته است تو یک خال داری و شعبان شلوارش را در می‌آورد و توی پیاده رو جلوی مردم را می‌گرفت و می‌گفت باسن او را نگاه کنند و شهادت بدهند که خال ندارد.
shahram naseri
داستان تقسیم ارث برای من داستان آن دو برادر بود که برادر بزرگ می‌گفت این خانه محقر بابا از کف تا پشت‌بام از آن من و از بام تا فرق ثریا از آن تو. این اسب چموش لگدزن بابا از آن من و آن گربه ملوس عزیز بابا از آن تو. آن دیگ مسی سیاه بابا از آن من و آن کاسه کاشی رنگین بابا از آن تو.
shahram naseri
سعدی علیه‌الرّحمه گفته است هر که را زر در ترازوست، زور در بازوست و آن که بر دینار دسترس ندارد در همه دنیا کس ندارد.
shahram naseri
هیچ‌کس نمی‌توانست از کاست اجتماعی و جغرافیایی خود تکان بخورد مگر آن که یا به طریقی پول‌دار می‌شد یا این که دارای تعداد زیادی برادر و پسرخاله، پسرعمو و دار و دسته بود. در این جامعه افزایش اولاد و داشتن کس وکار و فامیل می‌توانست تا حدی جای پول را بگیرد و جایگاه اجتماعی را افزایش دهد. بنابراین ثروتمندان بر ثروت خود می‌افزودند و فقرا تعداد بچۀ خود را افزایش می‌دادند، چون بچه‌دارشدن راحت‌تر از پول‌دارشدن است و بدین ترتیب دور و تسلسل ثروت آن‌ها و فقر این‌ها تشدید می‌شد. اما هیچ‌گاه فرزند زیاد و داشتن ۸ برادر جای پول را نمی‌گرفت.
shahram naseri
زمانی که فقط در تمام محله یک حمام بود و در خانه‌ها اصلا حمام نبود، حمام مرکز مبادلۀ اطلاعات بود. حمام محل کنترل مردم بود. اگر کسی ازدواج می‌کرد و به حمام نمی‌رفت سه حالت داشت یا بی‌دین بود و نماز نمی‌خواند، یا با همسرش اختلاف داشت، یا اصلاً مردی نداشت. مرد و زن هر دو باید به همسایه‌ها پاسخ می‌دادند که چرا حمام نرفته‌اند. آقای پیش‌نماز بالاخره بازخواست می‌کرد که جوان تو تازه دامادی، چرا حمام نمی‌روی؟ بسیاری از مردان و زنان الکی حمام می‌رفتند و الکی غسل می‌کردند تا کافر تلقی نشوند یا از نظر مردم عیبی در مردی آن‌ها نباشد.
shahram naseri
همسایه‌ای داشتیم، آمهدی بزاز که در طزرجان یزد (ده ییلاقی) باغچه‌ای داشت. آمهدی برای تأمین کود درختان باغچه‌اش کف یک زیرزمین خانه‌اش را خاک نرم ریخته بود و به بچه‌هایش گفته بود بروند همان‌جا توالت کنند. به من هم مثل چند تا بچه دیگر گفته بود که برویم در زیرزمین خانه آن‌ها توالت کنیم. نجاسات همان‌جا خشک می‌شد. آمهدی، کودهای خشک شده را با خاک‌ها داخل جوال‌ها می‌ریخت و در بهار آن‌ها را به طزرجان می‌برد تا درختان باغش را کود بدهد.
shahram naseri
مواظب مادرتان باشید. به‌خصوص اگر از خانواده فقیر یا متوسط هستید، باید بیشتر به مادر، پدر و اقوامتان توجه کنید. پول دارها، پولشان مواظبشان است. در خانواده‌های فقیر و متوسط، اقوام باید مواظب هم باشند.
کاربر ۶۹۹۳۷۲۰
. درس دیکته که اساسش دیکتاتوری است و باید دانش‌آموز همان را که معلم می‌گوید بنویسد خیلی جدی می‌گیریم و درس انشاء که دانش آموز هر چه خودش می‌خواهد می‌نویسد و اساس و پایه‌اش آزادی است را دست کم می‌گیریم.
کاربر ۶۹۹۳۷۲۰
اگر می‌دانستیم محصولی که به دست ما می‌رسد چند نفر و با چه زحمتی آن را به ما رسانده‌اند کمتر اسراف می‌کردیم.
کاربر ۶۹۹۳۷۲۰
در این آب و خاک کمتر زنی بعد از مرگ شوهرش، زندگی و بچه‌هایش را رها می‌کند. خانم سیمون دوبوار نویسنده کتاب جنس دوم هم نمی‌تواند زندگی این زنان را تحلیل و توصیف کند. زیرا این زنان از جنس اول و دوم نیستند. این زنان از جنس آهن و پولاد و هم از جنس فرشتگان هستند. در این کشور زنان در طول تاریخ نقشی بسیار اساسی و سازنده در همه امور اعم از اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و مدیریتی داشته‌اند. مهم‌ترین نقش آن‌ها تربیت آدم بوده است. توجه کنید نگفتم تربیت فرزند، بلکه تربیت آدم. حق آن‌ها توسط مردان، یعنی همین بچه‌های خودشان ضایع شده است.
n re
آیا سرنوشت انسان به دست تقدیر است؟ آیا به پشتکار است؟ یا به تشویق اطرافیان؟ به نظر می‌رسد که هر سه در سرنوشت انسان تأثیر دارند
n re
آدم وقتی جوان است اصلاً معلوم نیست که عقلش کجاست؟
n re
اگر در ده کشاورز فقیری باشی بهتر است تا در شهر عرق‌خور شوی.
n re
وای بر جوانی وای بر دوست نااهل، جوانی هیچ نمی‌شناسد.
n re

حجم

۹۵۶٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۶۳۴ صفحه

حجم

۹۵۶٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۶۳۴ صفحه

قیمت:
۶۰,۰۰۰
تومان