بریدههایی از کتاب جستارهایی در باب عشق
۳٫۵
(۱۶۲)
لذت کشف روابط عشقی مشترک هر چه که باشد، قابل مقایسه با صمیمیت حاصل از نفرت پراکنی مشترک نیست
Najme br
جذابترین افراد آنهایی نیستند که اجازه میدهند فورآ با آنها صمیمی شویم (خیلی زود از چشممان میافتند)، یا کسانی که هرگز اجازه نمیدهند لمسشان کنیم (خیلی زود فراموششان میکنیم)، بلکه کسانی هستند که میدانند به چه نحو و دقیقآ به چه میزانی ـ امید و ناامیدی را مدیریت کنند.
لیلا یزدی
پارهای از آداب اجتماعی حکم میکند، از دیگران نپرسیم که چه معیارهایی باعث شده که عاشق شوند. توفیق رویاییاش این است که به هیچ وجه، یک عاشق معیار نداشته باشد، بلکه علت عاشقی خود آدم باشد.
حسین
وقتی دو نفر نتوانند اختلافاتشان را به شوخی تبدیل کنند، نشانهٔ این است که: آنها دیگر همدیگر را دوست ندارند
حسین
بدون عشق، امکان ندارد که ما هویتی مناسب برای خویش به دست آوریم. در عشق همیشه تأییدی بر حضور مدام ما وجود دارد.
پروا
«عاشقم باش!» آخر به چه دلیل؟ فقط به بهانهٔ بیارزشی و ناکافی همیشگی: چون من عاشقت هستم...
حمید
نیازهایی که امیدی به رفع آنها نیست، خود راهحلهایی برای خودشان پدید میآورند. تشنگی، توهم آب را میبیند، و نیاز به عشق، توهم شاهزادهٔ رویاها را.
Hamid.S
پروست گفته: «زنانی که زیبایی کامل دارند، باید به مردان بدونِ تخیل واگذاشته شوند.»
mahii
خوشبخت بودن در كنار ديگران ظاهرآ به دو عامل افراطی وابسته است: احساسِ خفگی نمودن و تنهايی.
maryamn75
وقتی از موضع عشق يكسويه به كسی (يك فرشته) نگاه میكنيم و در مورد لذتهايی خيالپردازی مینماييم كه از بودن با او ـ در بهشت ـ ممكن است ارزانی ما نشود، آن وقت ناخودآگاه مستعد آن هستيم تا يك خطر بزرگ را ناديده بگيريم. اينكه اگر او هم به عشقمان جواب مثبت بدهد، ممكن است بسيار زود جذابيتش برای ما رنگ ببازد. ما به اين دليل عاشق میشويم كه مشتاقيم به همراه كسی كه به اندازه بدیهای خودمان خوب و ايدهآل است از فساد خودمان بگريزيم. خب، اما اگر اين فرد روزی برگردد و به عشق ما جواب مثبت بدهد، آن وقت چه؟ فقط میتوانيم شوكزده شويم. در اين صورت آن موجود الهی، آن طور كه ما اميد داشتيم چگونه میتواند اين قدر بد سليقه باشد كه فردی مثل ما را دوست داشته باشد؟ اگر برای عاشق شدن، بايد باور داشته باشيم كه معشوق به طريقی از ما برتر است، وقتی كه عشقمان پاسخ مثبت بگيرد، آيا با يك تناقض تلخ و ظالمانه روبهرو نمیشويم؟ اگر او واقعآ اين قدر شگفتانگيز است، چطور میتواند فردی مثل من را دوست داشته باشد؟
maryamn75
حس حقارت من اين ضرورت را ايجاد كرد تا از خود شخصيتی بسازم كه به خودم تعلق نداشت، يك خود اغواگری كه به هر خواسته و پيشنهادی از سوی همراه عالیمقام پاسخ میداد. عشق، مرا وادار كرده بود تا از درون چشمان تخيلی كلوئه به خودم نگاهی بيندازم. برای آنكه خوشايندش باشم چه جور بايد باشم؟ مُردد بودم. دروغهای عجيب و غريب نمیگفتم. فقط تلاش میكردم چيزهايی را پيشبينی كنم كه فكر میكردم دلش میخواهد بشنود.
maryamn75
وقتی در تحمل خودمان دچار مشکل باشیم، چیزی که خیلی هراسانگیز است حد و حدودی است که از دیگران برای خودمان بت میسازیم و چون چنین مشکلی داریم... بایستی میفهمیدم که کلوئه فقط یک انسان معمولی با تمام مفاهیمی است که این صفت را در ذهن تداعی میکند، اما آیا نمیبایست به خاطر تأخیر در توجه به این موضوع بخشیده شوم؟ هر نوع عشقی پیروزی امید بر شناخت از خویشتن است. ما با این امید عاشق میشویم که چیزهایی که در خود سراغ داریم را در فرد دیگر نبینیم، یعنی بزدلیها، ضعف اراده، تنبلی، نابکاریها، سازشکاری و بلاهتها. فرد برگزیده را در دایرهای از عشق قرار میدهیم و تصمیم میگیریم هر چه درون آن جای دارد عاری از عیب و خطاست. کمالی را در معشوق جستجو میکنیم که در درون خودمان نمییابیم
zahra.n
وقتی دو نفر نتوانند اختلافاتشان را به شوخی تبدیل کنند، نشانهٔ این است که: آنها دیگر همدیگر را دوست ندارند (یا دست کم از میل به کوشش و تلاشی که نود درصد عشق را تشکیل میدهد دست کشیدهاند). شوخی دیوارهای رنجش ناشی از اختلاف بین آرمانهای ما و واقعیت را با پوششی نرم میپوشاند. در پشت هر شوخی هشداری بود دال بر وجود اختلاف و حتی یأس و نومیدی، اما اختلافی بود که چاشنی انفجارش خنثی شده بود ـ پس میشد بدون وقوع هیچ کشتاری از آن چشم پوشید.
کاربر ۶۸۲۰۱۵۱
ایراد میگیرد که نامههای عاشقانهاش کاملا بینقص، و منطقی هستند، منطقیتر از واژههای جاری بر زبان یک عاشق واقعی، که قاعدتآ افکارش آشفته است و عبارات زیبا و مناسب همیشه از ذهنش میگریزند. میل و تمنای راستین فاقد فصاحت و دقت است ـ
Sajede Aghababaei
چون نیازمان به عشق را همیشه نمیتوانیم برای مدت طولانی رفع کنیم.
Yas Balal.جواد عطوی
مهم این بود که این او بود که داشت حرف میزد، نه حرفهایش ـ
بهمن
وقتی دو نفر نتوانند اختلافاتشان را به شوخی تبدیل کنند، نشانهٔ این است که: آنها دیگر همدیگر را دوست ندارند (یا دست کم از میل به کوشش و تلاشی که نود درصد عشق را تشکیل میدهد دست کشیدهاند). شوخی دیوارهای رنجش ناشی از اختلاف بین آرمانهای ما و واقعیت را با پوششی نرم میپوشاند. در پشت هر شوخی هشداری بود دال بر وجود اختلاف و حتی یأس و نومیدی، اما اختلافی بود که چاشنی انفجارش خنثی شده بود ـ پس میشد بدون وقوع هیچ کشتاری از آن چشم پوشید
کاربر ۵۹۳۰۸۴۶
استاندل مینویسد: «آدمی میتواند در تنهایی و انزوا به همه چیز برسد، جز شخصیت»
shima mousavi
دوستیهایی که فقط از چند شام گاه به گاه در رستوران تشکیل و تغذیه میشوند، هرگز عمقِ دوستیهای شکل گرفته در یک کوهپیمایی یا مدت تحصیل در دانشگاه را حاصل نمینمایند. دو نفری که در حین گردش در جنگل با دیدن یک شیر غافلگیر میشوند، به خاطر ماجرایی که تجربه کرده و شاهدش بودهاند پیوندی عمیق با هم برقرار میکنند ـ مگر آنکه یکی از آنها توسط شیر خورده شود.
shima mousavi
پیوسته میتوانیم با پیشنهاد دادن راهحلهایی که یک مسأله را به پایینترین سطح طبقهبندی تقلیل میدهد، چشمان خود را بر پیچیدگیهای یک مشکل ببندیم
پروا
حجم
۲۴۴٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۲۴۸ صفحه
حجم
۲۴۴٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۲۴۸ صفحه
قیمت:
۴۹,۰۰۰
۳۴,۳۰۰۳۰%
تومان