بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب می‌میرم به جرم آنکه هنوز زنده بودم | طاقچه
تصویر جلد کتاب می‌میرم به جرم آنکه هنوز زنده بودم

بریده‌هایی از کتاب می‌میرم به جرم آنکه هنوز زنده بودم

انتشارات:نشر چشمه
دسته‌بندی:
امتیاز:
۳.۰از ۲۱ رأی
۳٫۰
(۲۱)
می‌میرم به جرم آن‌که هنوز زنده بودم.
یك رهگذر
به باران‌ها چه کسی یاد می‌دهد موسم پاییز طوری ببارد که هیچ گلی از خانهٔ خود بیرون نیاید.
اژدهای کوچک
سخت است آدم‌برفی سخت است روشنایی روز را دوست داری دل‌دل می‌کنی نکند بیاید.
farnaz Pursmaily
ژرفاژرف و سرد است دریا چگونه نمی‌ترسد از خود در این تاریکی.
i_ihash
خسته نمی‌شود این سکوت از این‌همه دم فرو بستن؟
R.R
تنهایم ـ فرماندهی که لشگر خود را گم کرده است بر کرانهٔ تاریک تاریک که بوی شغال می‌دهد.
ترمه🍁
بخت یار شما بود کرم‌ها! چکه نور گم‌شده‌ای بر زمین ریخت و با دُم‌تان درآمیخت و این‌گونه که اکنون می‌بینم شب‌تاب نام گرامی‌تان است.
ترمه🍁
تنهایم ـ فرماندهی که لشگر خود را گم کرده است
اژدهای کوچک
می‌میرم به جرم آن‌که هنوز زنده بودم.
ترمه🍁
از گلی که نچیده‌ام عطری به سرانگشتم نیست خاری در دل است.
tadai
اندوهش چنان است که هر قطره اشکش به دریاچه بدل خواهد شد من همخانهٔ خود سیل را خوب می‌شناسم.
(:Ne´gar:)
ابر با تمام پیکر خود حرف می‌زند باد با خط بریلش بر گل‌ها ما با واژه سخن می‌گوییم تا پنهان کنیم حرف را در سایهٔ لبخندمان.
اژدهای کوچک
ای شن تکرار همین چیزهاست زندگی که تو رسم می‌کنی تکرار همین قصه‌هاست. قصه که تمام می‌شود آدم‌ها به کجا می‌روند.
(:Ne´gar:)
شعر صبحانهٔ زندگی است ناهار گرسنهٔ عاشقی که در صف رویاها مُنتظر بود شام آخر شادی‌ها وقتی که یهودا در ستایش عیسا می‌نوشت.
مریم
می‌میرم به جرم آن‌که هنوز زنده بودم.
Mohi2
از گلی که نچیده‌ام عطری به سرانگشتم نیست خاری در دل است.
بهزاد
قاتلان مقتولان قاضیان همه از همین خیابان گذشتند.
R.R
انبوه‌انبوه تاریکی لشگری از برف ـ چه فایده صدای‌شان که به جایی نمی‌رسد.
Ali
می‌میرم به جرم آن‌که هنوز زنده بودم.
اژدهای کوچک
اندوهش چنان است که هر قطره اشکش به دریاچه بدل خواهد شد من همخانهٔ خود سیل را خوب می‌شناسم.
اژدهای کوچک

حجم

۳۲٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۸

تعداد صفحه‌ها

۶۳ صفحه

حجم

۳۲٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۸

تعداد صفحه‌ها

۶۳ صفحه

قیمت:
۱۴,۰۰۰
۷,۰۰۰
۵۰%
تومان
صفحه قبل
۱
۲
...
۴صفحه بعد