بریدههایی از کتاب احتمالاً گم شدهام
۳٫۶
(۷۴)
گفتم: «آخر دوتا دختر تنها...»
گفت: «اگر دوتا هستیم که دیگر تنها نیستیم.»
کتابخوار
زنها وقتی میفهمند دارند پیر میشوند که زنهای جوانتر از خودشان را میبینند.
Zahra_HA
چهقدر دلم نمیخواهد کسی را ببینم، حتا برای یک دقیقه، حتا برای نیمدقیقه، حتا برای...
شِیداتَرین
خوشحالم که بچهام پسر است و دختر نیست. خوشحالم که نمیخواهد سیندرلا یا زیبای خفته باشد، نمیخواهد منتظر باشد تا شاهزادهای روی اسب سفیدش بیاید و نجاتش بدهد. پسرم میخواهد سوپرمن باشد یا اسپایدرمن، میخواهد شجاع و قوی باشد، میخواهد پرواز کند و با قدرتش دنیا را از دست دشمنها و آدمهای بد نجات بدهد.
زهرا۵۸
دکتر گفت: «نباید اینقدر به گذشته فکر کنی.»
نباید، نباید، بیخود نبود که کمکم داشتم به این نتیجه میرسیدم این دکترهای روانشناس یا فکر میکنند آدم هیچی نمیداند یا فکر میکنند اگر میداند خب پس باید کارهاش دست خودش باشد. مثلا اگر میدانی نباید اینقدر به گذشته فکر کنی، فکر نکن دیگر، و اگر نمیدانی نباید اینقدر به گذشته فکر کنی، بدان و بعد فکر نکن دیگر. بههمین راحتی. یکی نیست بگوید آقا من به گذشته فکر میکنم و میدانم نباید به گذشته فکر کنم و باز هم به گذشته فکر میکنم.
Mahi
تصور اینکه کسی آنجا دارد دنبالم میگردد قشنگتر از این است که پیدام کرده باشد...
Ailin_y
دکتر گفت: «نگران نباشید، آدمهای درونگرا بیشتر کلیات بیرون از خودشان را میبینند نه جزئیات را.»
تئاتر
فکر میکنم دارد خوش میگذرد، مهم نیست که کوتاه است، مهم این است که دارد خوش میگذرد، کافی است آدمها با آدمها کمی راحت باشند، کافی است آدمها با آدمها کمی خودشان باشند تا خوش بگذرد
SaNaZ
همیشه بودنش بهتر از نبودنش بود، بودنش با تمام عذابی که از دستش میکشیدم و شاید با تمام عذابی که از دست خودم میکشیدم...
دردونه
تغییر میدهم، تغییر میدهم، حتا اگر این تغییر هم تقدیر باشد.
زهرا۵۸
حجم
۹۲٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۱۴۳ صفحه
حجم
۹۲٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۱۴۳ صفحه
قیمت:
۳۴,۰۰۰
۱۷,۰۰۰۵۰%
تومان