الکس فرگوسن، ژوزه مورینیو و روبرتو مانچینی را شناخت. دیوید بکام، وین رونی، برایان رابسون و خیلیهای دیگر را. چشمهای او بود که پس از خودکشی روبرت انکه، دروازهبان آلمانی، خیس شد.
او بود که نیمهشبی طی مسابقات جام جهانی ۱۹۹۴ که دیگو مارادونا از رقابتها اخراج شد و میدانست تحمل پی گرفتن اخبار را ندارم تا سپیده دم بیدار ماند تا دریابد چه گذشته، تا دلداریام دهد.
حسین احمدی
ما شیفتههای فوتبال خیلی چیزها را فدای فوتبال کردهایم. ما شیفتههای فوتبال برخلاف آنچه بهنظر میرسد آنقدرها هم مهربان نیستیم. اعتراف میکنم بارها و بارها تماشای فوتبال را به همصحبتی با دختر دلبندم ترجیح دادم. آن هم برای تماشای بازیهایی که ملالآور بودند و پرت.
حسین احمدی
کاری که کره شمالی با ایتالیا در ۱۹۶۶ کرد، ایران با اسکاتلند در ۱۹۷۸، الجزایر با آلمان در ۱۹۸۲، عربستان با بلژیک در ۱۹۹۴، سنگال با فرانسه در ۲۰۰۲ و یونان با همهٔ غولهای اروپا در ۲۰۰۴. اگر صبور میماندی فرصت ولو ناچیز چنگ زدن به پیروزی در فوتبال مهیا میشد. این همان آوردگاهی بود که خوشبختانه قویترها همیشه برنده نمیشدند. این همان آوردگاهی بود که کوچکها و بیمقدارها هم شانسی برای پرواز داشتند.
حسین احمدی
ترکیب پیراهن سرخ انگلستان یا جامهٔ سپید و سیاه آلمان در بستر چمن مخملگونهٔ ویمبلی با پسزمینهٔ غرش تماشاگران، میخکوبکننده بود.
blueboy