بریدههایی از کتاب چگونه یک نماز خوب بخوانیم؟
۴٫۶
(۱۸۹۹)
حذف عظمت خدا در برخی عرفانهای کاذب
بعضیها دوست دارند قدرت و عظمت خدا را حذف کنند، و فقط با خدا عشقبازی کنند! الان سرزمین نازنین ما که پر است از معنویت و نعمات معنوی، دارد مینگذاری میشود! عرفانهای وارداتی و کاذب که از غرب و شرق عالم میآیند تا با ظاهری جذاب، مانع رسیدن انسانها به عرفان و معنویت واقعی شوند. تا دلتان بخواهد از نویسندگان مختلف غربی و شرقی کتاب فارسی چاپ میکنند. نویسندگانی که هیچ دینی ندارند اما با خدا حرف میزنند و به اصطلاح خودشان، با خدا عشقبازی میکنند! کتابهایشان پر است از حرفهای خوب درباره اینکه خدا ناز و مهربان
فاطمه نورا
است، خدا حرف ما را میشنود، خدا ما را دوست دارد و از اینجور حرفها.
ممکن است سؤال شود که این حرفهای خوب چه ایرادی دارد؟ میدانید مشکل جهان مسیحیت چیست؟ مشکلشان این است که خدای آنها عظمت ندارد، فقط مهربان است. تنها کاری که خدایشان بلد است انجام دهد، این است که ببخشد. خدایی که انسان از او حساب نبرد، عاشق او هم نمیتواند بشود.
مشکل عرفانهای کاذب این است که خدای آنها مهربان و بخشنده است ولی عظمت ندارد. میدانید این چه فاجعهای درست میکند؟ خدایی که عظمت نداشت، همه میخواهند دوستش داشته باشند، ولی در عمل هیچ کس دوستش نخواهد داشت. همه دوست دارند عاشق این خدای عشقپرور باشند، ولی کسی عاشق خدایی که عظمت ندارد، نخواهد شد.
فاطمه نورا
خدا به تو پیشنهاد نمیکند که مثل مرتاضهای هندی بروی مدتی روی میخ بخوابی، تا رشد کنی. میگوید: «نمیخواهد روی میخ بخوابی، لازم نیست میخها در بدنت فرو برود و تحمل کنی و آخ نگویی، تا به برخی از قدرتها دست پیدا کنی. اگر میخواهی با خودت مبارزه کنی، سر نماز با خودت مبارزه کن.»
فاطمه نورا
ببین خداوند چه دین قشنگی برای ما آورده است.
فاطمه نورا
غلبه کرده است ولی تارک الصلاه نماز را ترک نکرده مگر به خاطر خوار شمردن آن، زیرا شما زنا کاری را نمییابی که سراغ این کار رفته باشد مگر اینکه به خاطر لذتی که در آن وجود داشته سراغ آن رفته است ولی کسی که نماز را ترک میکند هیچ لذتی در ترک نماز نمییابد و زمانی که لذت نفی شود، خوار شمردن واقع میشود و زمانی که خوار شمردن باشد، کفر هم هست»
فاطمه نورا
از امام صادق (ع) پرسیدند: «چرا زناکار را کافر نمیدانید، امّا کسی که نماز را ترک کند، کافر میدانید؟» حضرت فرمودند: «زیرا زناکار و شبیه او، این کار را به دلیل شهوتش انجام داده که بر او
فاطمه نورا
گاهی اوقات، برخی از جوانان میگویند: «من نمیتوانم چشمم را کنترل کنم.» آن یکی میگوید: «من نمیتوانم زبانم را کنترل کنم.» هر کسی هر کار خوبی را که میگوید «نمیتوانم انجام دهد»، به خاطر این است که یک کار خوب را میتوانسته انجام دهد ولی انجام نداده، آن هم اینکه سر وقت بلند شود و نمازش را بخواند.
فاطمه نورا
«بچه را که آنطور نمیزنند! استغفار کن، از بچه دلجویی کن و چیزی برایش بخر، خوب میشوی.» ما هم همین کار را انجام دادیم و حال همسرم خوب شد.
bodaqi maryam
هر کسی نمازش را خواند و بدون خواندن تعقیبات بلند شد و رفت، خدا به ملائکه میفرماید نمازش را به او پس دهید. من به او گفتهام بعد از نماز یک دعای مستجاب داری و هر چه از من بخواهی به تو میدهم اما او بلند شد و رفت. کجا میرود؟ تعقیبات نخوانده، میخواهد کدام امر دنیایش را برود درست کند؟ مگر نمیداند همه امورش دست من است. ملائکۀ من! میخواهید کارهایش را خراب کنم تا بفهمد که همۀ حوائج و نیازهایش دست خودم است؟!
Hadi
میدانید چرا در دوران جبهه و جنگ و در میان رزمندگان اینقدر چراغ معنویت روشن بود؟ چون در آنجا مرگ جلو آمده بود و راحت احساس میشد، مرگ هم هیبت خدا را به دل انسان میافکند. به رزمندگان میگفتند: «نزدیک شدن به شب عملیات، یعنی نزدیک شدن ملاقات با خدا، میفهمید این یعنی چه؟» یکدفعهای خشیت خدا در دلشان مینشست، و وقتی که خشیت خدا در دل بندهای نشست، خدا بنده نازنینش را در آغوش میگیرد و نوازش میکند.
حتماً دیدهاید مادری که بچهاش ترسیده است، سریع او را بغل میگیرد و نوازش میکند، خداوند هم مانند همان مادر، وقتی ببیند بندهاش از او حساب میبرد، شروع به نوازش کردن میکند که «بندۀ من نترس!» و سریع مهر خودش را در دل بندهاش خواهد گذاشت و محبتش را به او میچشاند.
Hadi
نماز خواندن زمانی شروع به رشد دادن انسان میکند، که انسان از آن لذت نبرد. نماز زمانی چرک روح آدم را میگیرد، که لبۀ زبر نماز روح تو را بسابد.
Hadi
همۀ ما استادی به نام نماز داریم؛ نماز استاد رساندن انسان به خداست. نماز زنده است، شعور دارد، متحرک است، فعال است، بصیر است، آگاه است. نماز مثل یک عادت شخصی یا یک مراسم عمومی نیست. نماز یک فعالیت مردۀ بیروح نیست، که خاصیتی برای ما نداشته باشد. نماز هر کسی متناسب با خود او برایش کار میکند. اگر من حب مقام دارم، نماز من، حب مقام مرا برطرف میکند. اگر حبّ مال دارم، حبّ مال مرا برطرف میکند. اگر حبّ شهوت دارم، حبّ شهوت مرا برطرف میکند. اگر تکبر دارم، تکبرم را زائل میکند. اگر محبت به خدا ندارم، محبت به خدا میآورد. نماز هر کسی میداند با او چکار کند تا اصلاح شود.
Hadi
نماز در مرحله اول عشقبازی با خدا نیست. نماز در ابتدا سختی دادن به خود است، نه رسیدن به لذت معنوی. خداوند متعال میدانست در ابتدای راه، ما عاشق او و عارف به او نیستیم، خداوند متعال میدانست تازه بعد از چهل سال عبادت، ما کمکم میتوانیم شیرینی گفتگوی با او را حس کنیم؛ به همین دلیل چنین دستوری به ما داده است، آنوقت ما تصور میکنیم فقط وقتی نمازمان خوب است که از آن لذت ببریم!
Hadi
ما آدمها نیاز اصلیمان به خود خداوند است، نه اینکه نیاز اصلی ما به نعماتی باشد که میخواهیم از او بگیریم. ما نیاز به خود او داریم و باید مستقیماً از خود او انرژی و حیات بگیریم؛ و الا باطری روحمان ضعیف میشود و کمکم میمیریم؛ یعنی دلمرده میشویم.
راه اینکه مستقیماً از خداوند متعال انرژی بگیریم «عبادت» است. عبادت، وصل شدن روح به منبع قدرت و حیات است و تنظیمکنندۀ شریانهای روحی و عصبی انسان است. عبادت حتی بر جسم ما هم تأثیر خوب دارد.
فقیه
ما گناه تمام بینمازها را به گردن نمازخوانها میاندازیم چرا که اگر نمازخوانها قشنگ نماز بخوانند، اگر نمازخوانها از نمازشان لذت کافی و بهرۀ وافی ببرند، طبیعتاً اکثر بینمازها هم به سمت نماز گرایش پیدا خواهند کرد.
bodaqi maryam
اگر جلوی مهمان بخواهی میوهای را بشویی و به او بدهی، چه جوری میشویی؟ خیلی محترمانه.
وقتی میخواهی جلوی خدا وضو بگیری، حواست باشد که وضو گرفتن، صرفاً برای تمیز شدن و نظافت نیست که با عجله و بیحوصله
کاربر ۲۷۶۶۳۰۴
از شیخ رجبعلی خیاط نقل شده که: «دیدم که شیطان بر جایی که انسان در نماز میخاراند، بوسه میزند.»
کاربر ۲۷۶۶۳۰۴
ماز در درجۀ اول عشقبازی نیست، بلکه رعایت کردن ادب است. اولین قدم در رعایت ادب هم رعایت احکام نماز است؛
کاربر ۲۷۶۶۳۰۴
اگر ما نمازمان را درست کنیم، به چیز دیگری احتیاج نداریم، چرا که خود نماز بقیه کارها را درست میکند.
بهار
اساساً مهمترین دلیل حقانیت یک مؤمن این است که دیگران ببینند او چقدر از ایمانی که دارد در تقویت احساس خوشبختی خودش بهره برده است و دین و ایمان او چقدر توانسته او را شاد و سرزنده نگه دارد. این سرزندگی و نشاط مهمترین عامل جذب دیگران به ایمان شماست. و الا مردم میگویند ادعاهای دین شما در تأمین سعادت همهجانبۀ انسان، دروغین است و به همین دلیل به آن گرایش پیدا نمیکنند و از جهتی حق هم خواهند داشت.
محمدامین سنجری
حجم
۱۲۸٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۲۲۰ صفحه
حجم
۱۲۸٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۲۲۰ صفحه
قیمت:
۲۷,۰۰۰
۱۳,۵۰۰۵۰%
تومان