بریدههایی از کتاب چگونه یک نماز خوب بخوانیم؟
۴٫۶
(۱۸۹۹)
هر کسی نمازش را خواند و بدون خواندن تعقیبات بلند شد و رفت، خدا به ملائکه میفرماید نمازش را به او پس دهید. من به او گفتهام بعد از نماز یک دعای مستجاب داری و هر چه از من بخواهی به تو میدهم اما او بلند شد و رفت. کجا میرود؟ تعقیبات نخوانده، میخواهد کدام امر دنیایش را برود درست کند؟ مگر نمیداند همه امورش دست من است.
کاربر ۲۵۷۹۳۳۳
نماز برای چیست؟ برای اینکه حال تو را بگیرد. برای اینکه یکدفعهای وسط کار و بارت، تو را از این کار و بار دربیاورد، و بلند شوی و بگویی «اللهاکبر».
ببین خداوند چه دین قشنگی برای ما آورده است. خدا به تو پیشنهاد نمیکند که مثل مرتاضهای هندی بروی مدتی روی میخ بخوابی، تا رشد کنی. میگوید: «نمیخواهد روی میخ بخوابی، لازم نیست میخها در بدنت فرو برود و تحمل کنی و آخ نگویی، تا به برخی از قدرتها دست پیدا کنی. اگر میخواهی با خودت مبارزه کنی، سر نماز با خودت مبارزه کن.»
کاربر ۲۵۷۹۳۳۳
شما هم از آن ابتدای نماز که «الله اکبر» گفتی، عشقت به آن لحظات سجده باشد. بگو: «جانم! الان یک رکوع میروم، بعد میروم به سجده.» تا از سجدۀ اول بلند شدی، انگار قلبت دارد از قفسۀ سینه بیرون میآید، دلت دارد از جا کنده میشود که خدا صدا میزند: «صبر کن عزیزم، دوباره برو به سجده» از سجده که میخواهی بلند شوی مثل این است که میخواهند نفست را بگیرند. اینقدر سجده را دوست داری!
بعد از سجدۀ دوم، دیگر نمیتوانی بلند شوی. میگویی: «خدایا من نمیخواهم از سجود در خانه تو سر بردارم» خدا میفرماید «دستت را بده به من عزیزم، میدانم تو دیگر نمیتوانی، میدانم دیگر دوست نداری سر از خاک در خانهام برداری، میدانم چقدر سجده را دوست داری. بیا خودم کمکت میکنم» لذا میگویی: «بِحَوْلِ اللهِ وَ قُوَّتِهِ أَقُومُ وَ أَقْعُدُ؛ به یاری و قوت خداوند بلند میشوم و مینشینم.»
10
گویا نماز چیزی جز القاء کبریائی خدا در دل انسان نیست.
10
مثلاً نشستهای غرق بازی، غرق کار یا غرق استراحت شدهای که یک دفعه مؤذن اذان میگوید و تو باید بلند شوی بروی نماز بخوانی. طبیعتاً حالت گرفته میشود، اما عیبی ندارد، همین الان بلند شو برو نماز بخوان تا آدم شوی. کتک نماز را بخور و تلخی آن را تحمل کن تا آدم شوی.
کاربر ۲۵۷۹۳۳۳
هر موقع در زندگیات نقصی دیدی، نقص مادی و معنوی، نقص روحی و جسمی، به عنوان اولین اقدام، نمازت را بررسی کن؛ شاید در نماز کم میگذاری
کاربر ۲۵۷۹۳۳۳
یکی از شاگردان همان عارف بزرگوار میگوید: فرزند خردسالم در منزل کاری کرده بود و مادرش چنان او را کتک زده بود که نزدیک بود نَفَس بچه بند بیاید. همسرم پس از یک ساعت، تب کرد؛ تب شدیدی که به پزشک مراجعه کردیم و مبلغ زیادی برای پول نسخه و دارو پرداخت کردیم، ولی تب او قطع نشد بلکه شدیدتر شد. مجدداً به پزشک مراجعه کردیم و این بار هم مبلغ زیادی بابت درمان هزینه کردیم که در شرایط اقتصادی آن روزگار، برایم سنگین بود. شبهنگام، جناب شیخ (همان عارف بزرگوار) را سوار ماشین خودم کردم، تا ایشان را به جایی برسانم. همسرم نیز داخل ماشین بود. جناب شیخ که سوار شد، اشاره به همسرم کردم و گفتم: مادر بچههاست. تب کرده، دکتر هم رفتهایم ولی تبش قطع نمیشود.
ایشان تأملی کرد و خطاب به همسرم فرمود: «بچه را که آنطور نمیزنند! استغفار کن، از بچه دلجویی کن و چیزی برایش بخر، خوب میشوی.»
کاربر ۲۵۷۹۳۳۳
. عبادت به معنای خاص کلمه یعنی از همۀ کارها دست برداری و جلوی خدا، هر طور که او گفت بایستی، به فکر او باشی، به ذکر او مشغول باشی و تمام حرکاتت در اختیار اوامر او باشد. عبادت به معنای خاص کلمه یعنی نماز.
و تو را برای خودم افریدم
راه اینکه مستقیماً از خداوند متعال انرژی بگیریم «عبادت» است. عبادت، وصل شدن روح به منبع قدرت و حیات است
و تو را برای خودم افریدم
نگو: «زودتر نماز را تمام کنم تا به فلان کارم برسم!» نگو: «بروم مغازه، دیر شده است؛ الان مشتریها را از دست میدهم!» نگران نباش، سجده را کمی طولانی کن، آن مشتریای که باید حسابی تو را به نوا برساند میآید، دو دقیقه دیرتر میآید؛ همۀ کارها دست خداست.
Hosein Mhz
رسول گرامی اسلام (ص) میفرماید: «انسان مؤمن تا هنگامی که نمازهای پنجگانهاش را سر وقت میخواند، شیطان از او میترسد (و نمیتواند او را وسوسه کند) اما زمانی که نمازش را ضایع کرد (و اول وقت نخواند) بر او جرأت پیدا میکند و او را در گناهان بزرگ وارد میکند.»
wintergirl
«فَمَا یحْبِسُنَا عَنْهُمْ إِلَّا مَا یتَّصِلُ بِنَا مِمَّا نَکرَهُهُ وَ لَا نُؤْثِرُهُ مِنْهُمْ؛ چیزی ما را از شیعیان خود محبوس نمیکند مگر آن چیزهایی که از شیعیان ما به ما میرسد و ما کراهت داریم و آن را نمیپسندیم (معصیت شیعیان)»
wintergirl
نماز در مرحله اول عشقبازی با خدا نیست. نماز در ابتدا سختی دادن به خود است، نه رسیدن به لذت معنوی.
نَستوه
راه عاشق شدن که این نیست! باید رنج و زحمت بکشی. تو چه رنج و زحمتی در این راه کشیدهای که حالا انتظار داری عاشق شوی؟!
نَستوه
پیامبر اکرم (ص) میفرماید: «رَکعَتَانِ خَفِیفَتَانِ فِی التَّفَکرِ خَیرٌ مِنْ قِیامِ لَیلَةٍ؛ دو رکعت نماز مختصر ولی همراه با تفکر، از یک شب عبادت بهتر است.»(ثواب الاعمال/ص ۴۴).
بیخیال
مربی اخلاق تو هم خداوند است. او میداند کِی اذان بگوید که تو با نماز اول وقت خواندن رشد کنی، تا در آن لحظهای که باید از دنیا دل ببُری و در آن لحظهای که باید یک صفت بد را دور بریزی، این اتفاق، به خوبی برایت بیفتد. اصلاً خدا خودش لحظات قبل از اذان را برای تو طراحی میکند. مثلاً اگر مغازهدار هستی، خدا مشتری میفرستد. میگوید با او وارد معامله شو! بعد صدا میزند ملائکۀ من، وسط معاملهاش اذان بگویید. اگر در همان میانه که دارد تلاش میکند مشتری را برای خرید راضی کند، بلند شود، خیلی نورانی خواهد شد. اما وقتی اذان میگویند، این بندۀ بدبخت ول نمیکند برود نماز بخواند، لذا سیاه باقی میماند.
parisa
هر اذانی یک صدا زدن خصوصی است برای کندن تو از یک وضعیت بد. پس این لحظه و فرصت طلایی را از دست نده! چون کسی که این فرصت را برایت ایجاد کرده خداوند است که مثل یک مربی دلسوز، زمینۀ رشد و سازندگی روح تو را به وسیلۀ نماز اول وقت فراهم کرده است.
مربیهای بدنساز را دیدهاید؟ مثلاً شما به مربی بدنساز میگویی که قصد داری برای ورزش والیبال، فوتبال یا تکواندو آمادگی بدنی پیدا کنی. مربی هم میگوید؛ پس من برنامۀ بدنسازی متناسب با آن را برای تو تنظیم میکنم. مثلاً برای ورزش تکواندو، یک دستکش مخصوص میپوشد و میگوید بزن به دست من! وقتی که با پایت به دست مربی ضربه میزنی، او مدام دستش را بالا میکشد. او مربی بدنساز است و میداند چطور دستور بدهد تا وقتی تو اجرا میکنی، آن عضلههای خاص بدن تو، حسابی قوی شود.
parisa
اگر هر موقع که اذان گفتند، بلند شوی و نمازت را اول وقت بخوانی، آن لحظه گوشۀ یکی از صفات بد یا یکی از عیوب تو زخمی میشود یا از بین میرود. مثلاً در یک حالتی «راحتطلبی» تو تضعیف میشود. در یک حالت دیگر، «حب مقام» یا «حسادت» یا «تکبر» تو تضعیف میشود. چون هر دفعه، آدم گرفتار یکی از بدیهای خودش است که اگر همان موقع بلند شود و اول وقت نمازش را بخواند، این نماز کمک میکند تا آن بدی و عیب در وجودش تضعیف شود.
انگار خداوند نشسته، دستش را زیر چانهاش گذاشته و بندهاش را نگاه میکند! منتظر فرصت است که چه وقت باید بندهام را از این حالی که هست دربیاورم. چه وقت باید یکدفعهای به او «برپا!» بدهم، تا از آن حال بدی که دارد، کنده شود. دائم نگاه میکند، و به محض اینکه تو را در یک وضعیت خاص دید، یکدفعهای دستور میدهد «مؤذن اذان بگو! اگر الان بلند شود، فلان عیب یا صفت بد او برطرف میشود.»
parisa
ـ هر موقع اذان گفتند، مشغول هر کاری که بودی، کارت را تعطیل کن و برو نمازت را بخوان. چون موقع اذان هر کسی در یک وضعیت یا حالت خاصی قرار دارد که خدا آن شرایط را قبل از اذان برای او طراحی کرده است. وقتی در آن شرایط قرار گرفت، ملائکه را صدا میزند که «اذان بگویید. این بنده، اگر الان برای نماز بلند شود، آدم میشود.»
کافی است موقع اذان کارهایت را رها کنی و برای نماز بلند شوی، همین سبب میشود بدیهایت یکییکی از بین بروند. نگو اذان برای همه است. هر کسی باید فکر کند که اذان برای او گفته میشود. اذان، پیغام خصوصی است و برای تکتک آدمها معنای خاصی دارد. نگو خدا همه را یکجا دعوت کرده است. نه، خدا همه را دانه دانه و جداگانه دعوت میکند. وقتی مؤذن «الله اکبر» میگوید، خطاب به «تو» میگوید. فکر نکن دارد کلاً خطاب به همه میگوید.
parisa
شخصی از حضرت امام حسن مجتبی (ع) سئوال کرد:
ـ دخترم را به چه مردی شوهر دهم؟
حضرت فرمود:
ـ کسی که باتقوا باشد.
ـ آقا جان دیگر چه؟
ـ فقط همان؛ باتقوا باشد.
ـ آقا جان، باتقوا بودن کفایت میکند؟
ـ بله، چون دختر تو یا دختر خوبی است یا دختر بدی است. اگر دختر بدی باشد، این مرد باتقواست که او را تحمل میکند؛ بقیه که تحملش نمیکنند. برای چه باید تحملش کنند؟! و اگر دخترت آدم خوبی است، این مرد باتقواست که از او تشکر میکند و قدر او را میداند، بقیه رویشان زیاد میشود و قدر او را نمیدانند و او را اذیت میکنند این آدم باتقوا و مؤمن است که اهل کنترل نفس است. چون خدا به قدر کافی حال نفسش را گرفته است.
parisa
حجم
۱۲۸٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۲۲۰ صفحه
حجم
۱۲۸٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۲۲۰ صفحه
قیمت:
۲۷,۰۰۰
۱۳,۵۰۰۵۰%
تومان