بریدههایی از کتاب رمانتیکهای عاشق
نویسنده:ویکتور هوگو، الکساندر پوشکین
مترجم:کاوه میرعباسی
انتشارات:انتشارات کتابسرای نیک
دستهبندی:
امتیاز:
۳.۵از ۸ رأی
۳٫۵
(۸)
روزهایی وجود دارد که میتوانم خود را بکشم؛ ولی در عوض اشک از چشمانم جاری میشود و یا زیر خنده میزنم، مثلاً امروز از آن روزها بود.
mahsa
«فنجانم بزرگ نیست، ولی از فنجان خود مینوشم.
mahdi_ch_h
بگذار یکدیگر را دوست بداریم که این تنها راه رهایی از دشمنانمان است.
❦︎𝑭𝒂𝒓𝒏𝒂𝒛❦︎
مرا ببین، یکه و تنها در این کاشانهی ماتمزده، ساعتهایی را که روز را از شب جدا میکند، میشمارم. قصد دارم به تو چه بنویسم؟ قلبم سرشار از سخنان است و ذهنم تهی. آرزویم تنها سخن گفتن از تو است، از عشقت، از امیدهایت، یا از دلهرههایمان؛ و اگر چنین سخن بگویم، واژگان به سبب بیان افکارم، توانم را از من میگیرند.
mahsa
اینکه مرا آرام و ساکت میدیدی تعجب میکردی. آیا میدانی آرامش و سکوتم از کجا نشأت میگرفت؟ از تو ...
❦︎𝑭𝒂𝒓𝒏𝒂𝒛❦︎
از تمام احساساتی که انسان را در زندگی شکنجه میدهد، عشق تنها احساس جاودانه است.
❦︎𝑭𝒂𝒓𝒏𝒂𝒛❦︎
حبس دخترش، آدل در آسایشگاه بیماران روانی، و مرگ دو پسرش. همسرش آدل در ۱۸۶۸ دار فانی را وداع گفت و محبوبهی وفادارش، ژولیت، در ۱۸۸۳، فقط دو سال قبل از مرگ هوگو، از دنیا رفت.
ala
تقدیر همیشگی کسانی که از دنیا رفتهاند این است که کسانی که هنوز زندگی میکنند و کسانی که متولد میشوند، بر مزار آنها پایکوبی کنند.
mahsa
از خود میپرسم آیا واقعاً میبایست به هدفم برسم، حتی اگر مسیرش از جادهای عبور بکند که در شأن من نباشد. عشق عزیزم، مرد جوانی که به خاطر اصول اخلاقی خویش مستقل است، به خاطر گرایشهایش و امیالش، مرد جوانی که به دلیل کمسن و سالی و نداشتن سرمایه متکی بر دیگران است، موقعیتی اسفبار و دردآور دارد. آری، اگر از این تجربه با همان پاکدامنی که پا به آن گذاشتهام بیرون بیایم، ممکن است حس کنم که سزاوار اندکی عزت نفس هستم.
❦︎𝑭𝒂𝒓𝒏𝒂𝒛❦︎
گهگاه برایم بنویس ولی مفصل، که چگونه روزگار میگذرانی، که حالت خوب است، که مرا هنوز دوست داری.
nes
به هر مکان زیبا که میرسم آرزو میکنم کاش تو هم آنجا بودی.
نمیتوانم بر خودم چیره شوم و این همه دوستتت نداشته باشم، چون این دوست داشتن برایم مفید و ضروری است: نیازی درونی است؛ وقتی دگربار ببینمت شادتر خواهم شد. دغدغهای ندارم جز اینکه نزدیک تو باشم، خیالت هرگز مرا ترک نمیگوید.
زهرا رحیمی
کمی جدی باش! عشق وسیلهی بازی نیست ـ و بار دیگر میگویم که نامهای به من ننویس مگر اینکه بتوانی آن را با وجدانی زلال و روشن زینت ببخشی. در آن صورت، زودتر برایت جان خواهم داد ـ
سرسپردهی جاویدت
جان کیتس
❦︎𝑭𝒂𝒓𝒏𝒂𝒛❦︎
موسه برای تبدیل شدن به یک شاعر رمانتیک، دیرتر از موعد مناسب متولد شد و چیزی جز حس نومیدی، ناباوری و بیایمانی، و بیزاری از دنیا و همنوع به ارث نبرد. او گفت: «فنجانم بزرگ نیست، ولی از فنجان خود مینوشم.» افسوس که او تهنشینشدهها را نوشید.
❦︎𝑭𝒂𝒓𝒏𝒂𝒛❦︎
از اینکه مرا آرام و ساکت میدیدی تعجب میکردی. آیا میدانی آرامش و سکوتم از کجا نشأت میگرفت؟ از تو ...
غریو دیو توفان
تنها یک عبارت بلدم، و وقتی میگویم «دوستت دارم»، همهچیز را بیان کردهام.
غریو دیو توفان
با چه شوقی این دستنوشتهی کوچک را دوباره خواندهام. هر قاصدی که بدون حتی یک کلمه از تو سر میرسید، قلبم را میشکست. چقدر دیوانهام که تو را اینچنین دوست میدارم
mahsa
به دلایل بسیاری به این حقیقت پی بردهام که عشق همواره اعجابآورترین تغییرات را در انسان به وجود میآورد ...
❦︎𝑭𝒂𝒓𝒏𝒂𝒛❦︎
عاشق کسانی باش که هنر عشقورزی را به ارث بردهاند.
❦︎𝑭𝒂𝒓𝒏𝒂𝒛❦︎
تنها چیزی که آزارم میدهد پشههایی هستند که شبها میآیند، مانند افراد وراج و خبرچین در گوش آدم هیاهو به پا میکنند
پویا پانا
از تمام احساساتی که انسان را در زندگی شکنجه میدهد، عشق تنها احساس جاودانه است.
پویا پانا
حجم
۱۱۳٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۱۴۴ صفحه
حجم
۱۱۳٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۱۴۴ صفحه
قیمت:
۴۰,۰۰۰
تومان