بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب سه‌ شنبه‌ ها با موری | صفحه ۱۷ | طاقچه
کتاب سه‌ شنبه‌ ها با موری اثر میچ البوم

بریده‌هایی از کتاب سه‌ شنبه‌ ها با موری

۴٫۴
(۲۳۸)
ما برای چیزهای اشتباهی ارزش قائل هستیم و این باعث می‌شود زندگی‌مان معنا و مفهوم نداشته باشد.
.....
«باید چیزهای زیبا، واقعی و خوب را در این مقطع از زندگی‌ات بیابی. نگاه به گذشته باعث می‌شود همه‌چیز را مقایسه کنی و با آن رقابت کنی؛ و سن مقوله رقابتی نیست.»
.....
مسئله اینجاست که باید بپذیری که چه کسی هستی و از آن خوشحال باشی
.....
دوست ندارم این دنیا را با ترس ترک کنم. دوست دارم بدانم که چه اتفاقی در حال وقوع است، آن را بپذیرم، به صلح و آرامش برسم و آن را رها کنم.
.....
امیدوارم بتوانی قدرت شفا را در رنج و اندوه پیدا کنی.
.....
معلم هیچ‌گاه نمی‌تواند بگوید که تأثیراتی که می‌گذارد تا چه حد است؛ معلم بر روی ابدیت اثر می‌گذارد.»
.....
«بزرگ‌ترین چیز در زندگی این است که یاد بگیری چطور عشقت را به همه هدیه کنی و چطور اجازه بدهی عشق به وجودت راه پیدا کند.»
.....
«خیلی از مردم به این‌طرف و آن‌طرف می‌روند درحالی‌که زندگی‌شان هیچ معنا و مفهومی ندارد. حتی زمانی که به‌زعم خود مشغول انجام کار مهمی هستند هم به نظر در عالم خواب‌وبیداری سیر می‌کنند. تنها علتش هم این است که به دنبال چیزهای اشتباه هستند. برای اینکه به زندگی‌ات معنا ببخشی باید خودت را وقف دوست داشتن دیگران کنی، خودت را وقف جامعه اطرافت کنی و خودت را وقف ساختن چیزی کنی که به تو انگیزه و مفهوم بدهد.»
.....
«مردن تنها چیزی است که می‌توان برایش غمگین شد، میچ. با غم زندگی کردن بحث دیگری است. خیلی از مردمی که به من مراجعه می‌کنند غمگین‌اند.»
.....
«مربی، قبول است؛ من مربی تو خواهم شد. تو هم می‌توانی بازیکن من بشوی. تو می‌توانی تمام بخش‌های زیبای زندگی را بازی کنی که من برای انجامشان پیر شده‌ام.»
.....
من تصمیم گرفتم که زندگی کنم- یا حداقل سعی کنم آن‌گونه که می‌خواهم زندگی کنم؛ با شرافت، شجاعت، شوخ‌طبعی و آرامش.
.....
«پذیرای هر آنچه باش‌که قادر به انجام آن هستی و هرآن چه که قادر به انجامش نیستی. گذشته را همان‌گونه که گذشته بپذیر، بی آن‌که سعی در نفی آن داشته باشی، بی آن‌که آن را نادیده بگیری؛ بیاموز که خود را ببخشی و از بخشش دیگران غافل نشو؛ و هیچ‌گاه تصور نکن که برای انجام این کارها دیر شده است.»
.....
مشکل این بود که انسان‌ها دوست داشتند حس کنند که مهم و حائز اهمیت هستند. اینکه وجودشان دارای ارزش است.
.....
«خیلی از مردم به این‌طرف و آن‌طرف می‌روند درحالی‌که زندگی‌شان هیچ معنا و مفهومی ندارد. حتی زمانی که به‌زعم خود مشغول انجام کار مهمی هستند هم به نظر در عالم خواب‌وبیداری سیر می‌کنند. تنها علتش هم این است که به دنبال چیزهای اشتباه هستند. برای اینکه به زندگی‌ات معنا ببخشی باید خودت را وقف دوست داشتن دیگران کنی، خودت را وقف جامعه اطرافت کنی و خودت را وقف ساختن چیزی کنی که به تو انگیزه و مفهوم بدهد.»
.....
« فرهنگی که ما داریم به مردم این اجازه را نمی‌دهد تا حس خوبی نسبت به خودشان داشته باشند؛ و تو باید خیلی قوی باشی تا بتوانی بگویی که من زیر بار فرهنگی که برایم کارایی ندارد، نمی‌روم.»
.....
از خودش پرسید، آیا می‌خواهم مأیوس شوم و از بین بروم یا از زمان باقی‌مانده بهترین استفاده را بکنم؟
.....
در این حین، استاد سابق من از زندگی که به‌صورت عادی در اطراف جاری بود، شگفت‌زده بود. نباید دنیا متوقف شود؟ نمی‌دانند چه بلایی سر من آمده است؟
امیرمهدی
«این بخشی از مفهوم خانواده است؛ این‌که خانواده فقط عشق نیست، بلکه این است که به سایر اعضا نشان بدهی که مراقبشان هستی. این همان چیزی است که زمانی که مادرم مرد، دلتنگ‌اش شدم- چیزی که من امنیت معنوی می‌نامم- این‌که بدانی خانواده‌ات مراقبت خواهند بود. هیچ‌چیز دیگر در این دنیا این حس را به تو نخواهد داد؛ نه پول. نه شهرت.» نگاهش را به سمت من دوخت: «نه کار.»
نسرین بهره‌مند
حقیقت ماجرا را درک کردم: زمان ما رو به اتمام بود. و من باید کاری می‌کردم.
سحر کریم زاده
«این بیماری تنها در صورتی وحشتناک است که آن را این‌گونه ببینی. قبول دارم که دیدن این‌که اندام‌هایم یکی پس از دیگری و به‌آرامی، نیست و نابود می‌شوند، وحشتناک است؛ اما هم‌زمان فوق‌العاده هم هست چون من این فرصت را پیدا می‌کنم تا خداحافظی کنم.» او لبخند زد: «همه این‌قدر خوش‌شانس نیستند.» با دقت به او که روی صندلی‌چرخ‌دار نشسته بود و نمی‌توانست بایستد، خودش را بشورد یا حتی شلوارش را بالا بکشد، نگاه کردم. خوش‌شانس؟ آیا او واقعاً گفت خوش‌شانس؟
سحر کریم زاده

حجم

۱۸۴٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۲۰۰ صفحه

حجم

۱۸۴٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۲۰۰ صفحه

قیمت:
۲۹,۹۹۹
تومان