بریدههایی از کتاب بازجویی از صدام
نویسنده:جان نیکسون
مترجم:هوشنگ جیرانی
انتشارات:بنگاه ترجمه و نشر کتاب پارسه
دستهبندی:
امتیاز:
۳.۵از ۹۲ رأی
۳٫۵
(۹۲)
او تا همانموقع هم از سلاحهای شیمیایی برای درهمکوبیدن حملات «موج انسانی» ایرانیها استفاده کرده بود- چیزی که دولت آمریکا چشم خود را روی آن بسته بود، چون از عراق حمایت میکرد.
shakib
اگرچه بیشتر تحلیلگران معتقدند که جنگ ایران و عراق در یک بنبست پایان یافت، صدام آن را نوعی پیروزی برای عراق میدانست که - به اعتقاد او - باعث شد تا این کشور در سیبل آمریکا قرار بگیرد. به گفتۀ صدام، عراق ارتشی بزرگ، حکومتی مستقل و اقتصادی قوی داشت، و ایالات متحده تحمل نمیکرد که یک کشور بزرگ عربی بر منطقه تسلط پیدا کند و اسرائیل را تهدید کند. او فکر میکرد که با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، واشنگتن به دنبال یافتن دشمنانی برای توجیه ارتش بزرگ و صنایع تسلیحاتیاش است. بهتنهایی ابرقدرت بودن، «احساس غرور در حکومت آمریکا ایجاد کرد؛ نوعی مرض بود».
shakib
صدام خاصه از [آیتالله] خمینی متنفر بود و او را دشمن دیرینۀ خود میدانست.
shakib
صدام اشاره کرد که این ایران بود که نخستینبار در سپتامبر ۱۹۸۱ در عملیات خرمشهر از سلاحهای شیمیایی استفاده کرد. خرمشهر عمیقترین نقطهای بود که عراقیها در خاک ایران نفوذ کردند و همانجا نیز متوقف شدند.
shakib
«ایرانیها مردمانی غیرقابل اعتمادند. همه را دروغگو میدانند. ابتدا یک چیزی میگویند و بعد خلاف آن رفتار میکنند. روحیۀ ایرانی اینطوری است». بعد در آن جلسه اضافه کرد: «ایران به اسم اسلام همچنان به دنبال توسعهطلبی در جهان عرب است. آنها فکر میکنند اگر زمانه اجازه میداد، رهبری آزادسازی قدس را بهعهده میگرفتند. و فکر میکنند وقتی آن را به تصرف خود درآورند، میتوانند امپراتوری اسلامی را تأسیس کنند......................................................................................................................................... بنابراین، هرکسی این سلاحها را در اختیار داشته باشد میتواند بگوید که قادر است اورشلیم [بیتالمقدس] را آزاد کند. آنها [ایرانیها] فکر میکنند که میتوانند ملت عرب را رهبری کنند». صدام همچنین ایران را متهم کرد که در ترور پسرش عدی در سال ۱۹۹۶ دست داشته است.
shakib
صدام حقیقتاً خود را سردمدار اعراب در برابر خطر ایران میدانست.
shakib
در یکی از جلسات، وقتی که دربارۀ هیئت حاکمۀ ایران پرسیدیم، صدام تلاش کرد مانند یک سیاستمدار برخورد کند. لحنی بزرگوارمنشانه به خود گرفت، هرچند که تهمایهای از خودپسندی در آن بود - ولی نمیتوانست نفرتش را از ایرانیها پنهان کند.
shakib
نگاه به گذشته، مشخص است که ما متوجه تهدید شیعیان علیه قدرت صدام پیش از حادثۀ یازده سپتامبر نشده بودیم. عمدتاً به خاطر اتکای ما به گروههای مهاجر و چهرههای مخالف - که بسیاریشان سنی بودند و به برادران شیعۀ خود جز به دیدۀ تحقیر نمینگریستند - خود را متقاعد کرده بودیم که شیعیان اهمیتی ندارند و احتمالاً یک سنی مقتدر جانشین صدام خواهد شد.
shakib
اطلاعاتِ بهروز خون دائمی برای کار تحلیلگر است.
shakib
«و تو باید حقیقت را بدانی و حقیقت تو را آزاد میکند».
shakib
هیچ برنامهای برای نابودی پلها در دستور کار نبود چون اگر این کار را بکنید، کشور را چندپاره خواهید کرد. در سال ۱۹۹۱ ما تجربۀ بدی داشتیم». در جریان جنگ خلیج [فارس]، بسیاری از پلها و جادههای اطراف بغداد نابود شدند یا در جریان بمبارانهای هوایی آمریکا بهشدت آسیب دیدند. این وضعیت بعداً شرایط را برای صدام بسیار دشوار کرد تا کنترل استانهایی را که اکثریت جمعیتشان کرد یا شیعه بودند به دست بگیرد.
Bardia
بنابراین وطبان را محکوم میکند تا در جایی که آن حادثه رخ داده بود به مدت دو ماه راهنمای ترافیک باشد. صدام قاهقاه به نارضایتی برادر ناتنیاش میخندید ولی با گفتن این جمله که «به او نشان دادم چه کسی رییس است»،
Bardia
صدام به ما گفت، روزی به او خبر رسید که کاروان وطبان در خیابانهای بغداد حرکت میکرد تا اینکه برادر ناتنی صدام پشت چراغ قرمز بیطاقت میشود. وطبان از خودرو دولتیاش پیاده شده، کلتش را درمیآورد و به چراغ شلیک میکند، بعد راهش را میکشد و میرود.
Bardia
عدنان خیرالله، برادر زن صدام و وزیر پیشین دفاع، سال ۱۹۸۹ در حادثۀ مشکوک سقوط بالگرد کشته شد. گمانهزنی بسیاری از تحلیلگران امور عراق این بود که صدام او را کشته است زیرا محبوبیتش در ارتش رو به افزایش بود و احتمال میرفت که در پایان جنگ ایران و عراق چالشی برای زمامداری صدام باشد.
UNKNOWN.........
..................................................................................... عدی و قصی در خانۀ یک شیخ در موصل پناه گرفته بودند؛ خویشاوندی دور که افتخار پناه دادن به او نصیبش شده بود. این شیخ پس از چند هفته دچار تشویش شد چون نیروهای لشکر هوابرد صدویکم ارتش آمریکا در اطراف خانهاش گشت میزدند. از پسران صدام پرسید کی از آنجا میروند؟ قصی با صراحت به او گفت که به رفتن فکر میکنند ولی شیخ باید دهانش را ببندد چون پول خیلی خوبی برای پناه دادن به او دادهاند. شیخ در این موقع عدی و قصی را در خانه تنها میگذارد، منزلی که در آن هفتهها مشغول بازی رایانهای بودند،
UNKNOWN.........
صدام گفت، وقتی خبردار شد عدی ناوگانی از خودروهای بنتلی، جگوار، و مرسدس بنز را در گاراژی در بغداد و تحت حفاظت سربازان گارد ریاستجمهوری نگهداری میکند عصبانی شد: «قرار است چه پیامی به مردم عراق برسانیم، درحالیکه از تحریمها رنج میبرند و چنین امکاناتی ندارند؟» به همین دلیل، صدام ماشینها را آتش زد.
UNKNOWN.........
صدام گفت، وقتی خبردار شد عدی ناوگانی از خودروهای بنتلی، جگوار، و مرسدس بنز را در گاراژی در بغداد و تحت حفاظت سربازان گارد ریاستجمهوری نگهداری میکند عصبانی شد: «قرار است چه پیامی به مردم عراق برسانیم، درحالیکه از تحریمها رنج میبرند و چنین امکاناتی ندارند؟»
UNKNOWN.........
وقتی که بعد دربارۀ سمیرا شاهبندر همسر دومش پرسیدم، ناراحت شد.
UNKNOWN.........
صدام حاضر نشد فراتر از این جمله که، خودش را دلبستۀ همسرش میداند، کلمهای بیشتر دربارۀ او به زبان بیاورد. از او پرسیدم کجا رفته است؟ گفت: «به شما نمیگویم».
UNKNOWN.........
صدام احترام خیلی زیادی برای طلفاح قائل بود. او همچنین میدانست که در صورت ازدواج با دختر او، راه ترقی سیاسیاش هموار میشود.
UNKNOWN.........
حجم
۲۶۳٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۲۴۳ صفحه
حجم
۲۶۳٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۲۴۳ صفحه
قیمت:
۱۱۰,۰۰۰
۵۵,۰۰۰۵۰%
تومان