بریدههایی از کتاب هزار خورشید تابان
نویسنده:خالد حسینی
مترجم:کیمیا مرادقلی
ویراستار:معصومه مغاری
انتشارات:نکوراد
دستهبندی:
امتیاز:
۴.۵از ۲۴۰ رأی
۴٫۵
(۲۴۰)
«دخترم، همیشه این حرفم را آویزان گوشت کن، همانطور که همیشه عقربهٔ قطبنما سمت شمال را نشان میدهد، انگشت اتهام مردها هم همیشه به سمت زنهاست، مریم این را همیشه یادت باشد.»
Nadi Otari
بابا گفته بود: «با این که هنوز کوچک هستی ولی بهتر است از همین حالا این را بدانی که میشود ازدواج را عقب انداخت ولی تحصیل را نه. لیلا، تو دختر خیلی باهوشی هستی و میتوانی به هر چیزی که بخواهی، برسی. من مطمئنم موقعی که جنگ تمام شود، افغانستان مثل مردهایش به تو هم نیاز دارد یا حتی بیشتر از آن. چون اگر در یک جامعه زنهایش تحصیل نکنند، شانس موفقیت ندارد.»
ونوشه
"الله که آسمانها در دستهای اوست، توانا بر همه چیز است، همان کسی که مرگ و زندگی را برای آزمایش کردن تو آفرید."
ونوشه
چینیها یک مثل دارند که میگوید: «آدم سه روز غذا نحورد، ولی یک وعده چای را از دست ندهد.»
شیلا در جستجوی خوشبختی
همیشه این حرفم را آویزان گوشت کن، همانطور که همیشه عقربهٔ قطبنما سمت شمال را نشان میدهد، انگشت اتهام مردها هم همیشه به سمت زنهاست
شیلا در جستجوی خوشبختی
در تمام خیابانها گشت ریش با وانت میگذشت و هر مردی که صورتش اصلاح شده بود، خونین و مالین میکرد.
f.a.e.z._
«تو فقط باید یک چیز یاد بگیری، آن هم این است؛ تحمل کردن...»
مریم گفت: «ننه، چی را تحمل کنم؟»
ننه گفت: «نمیخواهد دلواپس این بشوی، خیالت راحت، از نظر گرفتاری چیزی کم و کسر نخواهی داشت.
f.a.e.z._
«آدم سه روز غذا نحورد، ولی یک وعده چای را از دست ندهد.»
Book
بعضی چیزها را از کتاب یاد میگیرید ولی بعضی چیزهای دیگر را باید دید و لمس کرد.
Book
«رازت را به باد بگو، ولی ملامتش نکن که چرا با درختها در میان میگذارد.»
ahmad
«رازت را به باد بگو، ولی ملامتش نکن که چرا با درختها در میان میگذارد.»
یاغیش
«با این که هنوز کوچک هستی ولی بهتر است از همین حالا این را بدانی که میشود ازدواج را عقب انداخت ولی تحصیل را نه. لیلا، تو دختر خیلی باهوشی هستی و میتوانی به هر چیزی که بخواهی، برسی. من مطمئنم موقعی که جنگ تمام شود، افغانستان مثل مردهایش به تو هم نیاز دارد یا حتی بیشتر از آن. چون اگر در یک جامعه زنهایش تحصیل نکنند، شانس موفقیت ندارد.»
zahra_biniyaz
بهخاطر همین، قرآن مجید شراب را منع کرد. چون تاوان گناه مست همیشه به گردن هوشیار میافتد،
معین کرمانی
یک دختر جوان مثل تو، شاید دست به کار ناثوابی بزند
دایه مکفی
اگر چیزی هوس کردی، برایت محیا میکنم
دایه مکفی
«دخترم، همیشه این حرفم را آویزان گوشت کن، همانطور که همیشه عقربهٔ قطبنما سمت شمال را نشان میدهد، انگشت اتهام مردها هم همیشه به سمت زنهاست، مریم این را همیشه یادت باشد.»
پریسا
تا این موقع، مریم چادر و روبنده نزده بود. رشید به او کمک کرد تا سرش کند. روبندهٔ لاییدار دو سرش چسبیده بود و برایش سنگین بود. دیدن اطراف از پشت توری، برایش عجیب بود. چند بار دور اتاق با چادر و روبنده راه رفت. چند بار پاهایش به لبهها گیر کرد و سکندری خورد. از این که به دور و برش دید نداشت، عصبی شده بود و فشار خفقانآور را دور دهانش دوست نداشت.
رشید گفت: «خیلی زود بهش عادت میکنی. قول میدهم بعد از یک مدت حتی ازش خوشت میآید.»
sama
«دخترم، همیشه این حرفم را آویزان گوشت کن، همانطور که همیشه عقربهٔ قطبنما سمت شمال را نشان میدهد، انگشت اتهام مردها هم همیشه به سمت زنهاست، مریم این را همیشه یادت باشد.»
sama
زنها توجه کنند:
همیشه در خانه میمانید. درست نیست که زنها بی هدف در خیابانها بچرخند و اگر از خانه بیرون میآیید، یک خویشاوند مرد، یک محرم باید همراه شما باشد و اگر شما را تنها در خیابان ببینند، کتک خورده و به خانه فرستاده میشوید.
به هیچ عنوان نباید صورت شما مشخص شود. موقعی که از خانه بیرون میآیید، باید روبند بزنید. اگر خلاف این عمل کنید، سخت کتک میورید.
آرایش کردن ممنوع است.
انداختن جواهرات ممنوع است.
لباسهای چشم گیر نمیپوشید.
تا زمانی که از شما سؤال نپرسیدهاند، حرف نمیزنید.
نباید به چشم مرد نگاه کنید.
در ملا عام نمیخندید و اگر بخندید کتک میخورید.
Azar
این حرفها را آرام میگفت، چون میدانست که مامان نمیتواند کمترین تعریفی را از کمونیستها تحمل کند ولی این موضوع واقعیت داشت و الان در افغانستان، زن بودن نعمتی است. «لیلا، تو از این مزیت میتوانی استفاده کنی.» بعد با اندوه سر تکان داد و گفت: یکی از دلایلی که در وهلهٔ اول مردم در آن جا تفنگ به دست گرفتند، آزادی زنان بود.
Azar
حجم
۳۲۷٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۴۴۴ صفحه
حجم
۳۲۷٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۴۴۴ صفحه
قیمت:
۶۵,۰۰۰
۳۲,۵۰۰۵۰%
تومان