بریدههایی از کتاب یافتن جوهر درون
نویسنده:کن رابینسون، آرونیکا لو
مترجم:فرناز تیمورازوف
انتشارات:آسمان نیلگون
دستهبندی:
امتیاز:
۳.۹از ۲۶ رأی
۳٫۹
(۲۶)
بیشتر اشخاص در دادن یک چکش به دست کودکی چهارساله تردید میکنند. خطرات ناشی از این کار، خطرات محیطی تا خطرات جسمی را در بر میگیرد. وقتی پدربزرگ امیلی کامینز چکشی را به دست او داد، هیچ فاجعهای رخ نداد ـ اما احساسات امیلی را شعلهور ساخت.
او به من گفت: «ساعتها با پدربزرگم در اتاقک ته باغ بودیم. کاملاً مجذوب خلاقیت پدربزرگم بودم و اینکه چطور میتوانست وسایل به دردنخور را انتخاب کند، آنها را اوراق کند و برای من و دیگر نوههایش اسباببازی بسازد. وقتی بزرگتر شدم، او به من چیزهایی یاد داد. کارم را با میخ زدن روی میز کار شروع کردم. وقتی در دورهی متوسطه بودم، میدانستم چگونه با ماشین تراش کار کنم و برای خودم وسایل بازی درست میکردم. در وجودم نوعی شیفتگی نسبت به پیدا کردن وسایل اضافه دارم و نوعی هیجان برای ساختن چیزهای جدید و حس تحسین برای اختراع آنها.»
امیلی بلافاصله متوجه شد ذوقش را کشف کرده، گرچه شاید به عنوان یک کودک مدرسهای مفهوم آن را اینطور برداشت نمیکرد. او بلافاصله احساس «سرزندگی» کرد و متوجه شد که هیچ چیز دیگر او را به این اندازه سر ذوق نمیآورد.
سینا
انسانها به آن مرحله از موفقیت میرسند که اعتماد به نفسشان اجازه میدهد.
ــسیّدحجّتـــ
آناییز نین شاعر گفته است: «دنیا را آنطور که هست نمیبینم: آنطور که خود هستم، میبینمش.» منظورش این است که هیچ کس نقطهنظری بیطرفانه ندارد. ما دنیای اطرافمان را از دید دنیای درونی خود مینگریم و هر کدام از این دنیاها طرز نگرش ما را نسبت به دیگری شکل میدهد.
ツAlirezaツ
بروکس همچنین میگوید: «تلخترین واقعیت برای من این است که میبینم شخصی یک موقعیت شغلی را قبول میکند فقط به این دلیل که حقوق بالایی دارد و سپس همهی پولش را خرج وسایلی میکند که او را خوشحال کند، چون ساعات کاری برایش بسیار رنجآور است. کسانی که کاری را انجام میدهند که دوست دارند، احساس میکنند اصلاً کار نمیکنند و فقط زندگی میکنند.»
ツAlirezaツ
زمانی که امیلی وارد دبیرستان شد در مسابقات فنی شرکت میکرد. او همینطور هدفش را پالایش داده بود. از جایی که زمانی محل اختراع و ساخت اسباببازی برای خود و دیگر بچههای فامیل بود، میخواست به جایی برسد که ساختههایش مرتبط به مشکلات واقعی دنیا بشوند. در اولین رقابت استانی، مشکل پدربزرگش را در نظر گرفت که به دلیل ابتلا به آرتروز به سختی میتوانست لولهی خمیردندان را فشار دهد. امیلی برای پدربزرگش یک دستگاه اتوماتیک ساخت. «در نهایت، بعضی از کارشناسان صنعتی مرا مورد داوری قرار دادند. سخت وحشتزده شده بودم چون هرگز دوست نداشتم در جمع سخنرانی کنم. بعد از سخنرانیام داورها شروع کردند به انتقاد از من، همان لحظه دریافتم قادر به سخنرانی هستم. اختراعم را واقعاً قبول داشتم و در مورد آن هیجانزده بودم و این اعتماد به نفس به عرصهی ظهور رسید. در آخر مرا برنده اعلام کردند چون گفتند احساس و هیجانی واقعی نسبت به اختراعم داشتهام، احساسی که خیلی با احساسات دیگر شاگردان مدرسهای فرق دارد، زیرا دیگر شاگردان اشیای معمولی مانند قفسه برای دستگاههای بازی و امثال آن ساخته بودند.»
امیلی در آخرین رقابت، قبل از اینکه وارد دانشگاه شود شکست خورد
سینا
ایجاد یک تغییر بااهمیت پیامدهایی کمتر از آنچه تصور میکنید در پی دارد.
MldSr
در جوهر خود بودن، به شخص انرژی میدهد. در جوهر خود نبودن انرژی را از شخص میگیرد.
جودیآبــوت
اگر هیچ استعداد خاصی نداشته باشم چه؟
- اگر هیچ احساس راستینی نداشته باشم چه؟
- اگر چیزی را دوست داشته باشم که در انجام دادنش خوب نباشم چه؟
- اگر از عهدهی کاری بربیایم که هیچ علاقهای به انجام دادنش ندارم چه؟
مهدی تمدن رستگار
مهمترین قدم در زندگی، برداشتن قدم اول است. باید شروع کنید: عازم کشتیرانی شوید.
کاربر ۴۵۴۶۲۹۱
گزینههای بیشتری در تحصیلات عالی نسبت به برنامههای آکادمیک معمول وجود دارد. این دانشکدههای حرفهای نامبرده ـ مثلاً در رشتههای طراحی، هنرهای نمایشی، بازرگانی و صنعت ـ چیزهای بیشماری برای ارائه به دانشجوها در تمام سنین دارند. فرهنگ دانشگاهگرایی تمایل به خوار کردن این گونه حرفهها دارد، گرچه اقتصاد بسته به آنهاست و اشخاص بسیاری انگیزهی واقعی خود را در آنها مییابند.
MldSr
حجم
۳۰۰٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۲۴۸ صفحه
حجم
۳۰۰٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۲۴۸ صفحه
قیمت:
۵۵,۰۰۰
۲۷,۵۰۰۵۰%
تومان