بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب آکوردی برای صرف شام | صفحه ۲ | طاقچه
کتاب آکوردی برای صرف شام اثر رسول یونان

بریده‌هایی از کتاب آکوردی برای صرف شام

نویسنده:رسول یونان
انتشارات:نشر ثالث
دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۱از ۴۸ رأی
۴٫۱
(۴۸)
ناممکن‌ها من دنیای واقعی را دوست دارم زیستن در ناممکن‌ها بیهوده و غم انگیزاست نمی‌شود از رنگ دریا ماهی گرفت نمی‌شود از عکس درختان، میوه چید برکه‌های رؤیا پرندگان را سیراب نمی‌کنند مرا ببخش! فراموشت کردم نمی‌توانستم به دیواری در دوردست‌ها تکیه کنم!
Khaled Beg
چیزهای زودگذر می‌گذرند زودتر از آنکه فکر کنی می‌گذرند عشق‌ها اضطراب‌ها هیجان‌ها باد و باران‌های یک تابستانند.
قاصدک( پارسا)
در ورای هر چیزی، حفره‌ای وجود دارد حفره‌ای سیاه و مکنده. هر بودنی را نبودنی هر صعودی را، سقوطی تهدید می‌کند جاودانگی توقع سکون است از قطرهای معلق باران در فضا.
Fact finder
بگذار بروم! در تو بیگانه‌ایست که مرا هرگز نخواهد شناخت.
سیما
وقتی کسی زیاد از رفتن حرف می‌زند قبلاً رفته است فقط می‌خواهد مطمئن شود چیزی از او در تو جا نمانده باشد کمک کن چمدانش را ببندد چترش را به او پس بده لبخندش را آوازهایش را همینطور سایه‌اش را که گاه بیگاه از پشت پنجره‌ات گذشته بود.
Sahar B
مرا ببخش! فراموشت کردم نمی‌توانستم به دیواری در دوردست‌ها تکیه کنم!
دردونه
مرا ببخش! فراموشت کردم نمی‌توانستم به دیواری در دوردست‌ها تکیه کنم!
Atena
چقدر خوب است بیرون و درون را با هم داشتن!
تیناز
بگذار بروم! در تو بیگانه‌ایست که مرا هرگز نخواهد شناخت.
masoome
این دریا تنها قسمت آبی زندگی ما بود چراغی که در پنجره نانی که در سفره داشتیم در زمینۀ آبی‌اش زیباتر می‌درخشیدند بعد از مرگش هیچ مهمانی پا به خانه ما نگذاشت ما تنها ماندیم با یکنواختی‌هایمان.
سایه

حجم

۵۸٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۱۱۵ صفحه

حجم

۵۸٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۱۱۵ صفحه

قیمت:
۵۷,۵۰۰
۴۶,۰۰۰
۲۰%
تومان