بریدههایی از کتاب مرگ/ خدا
۴٫۷
(۲۰)
بیل: دیوونهها اینجورن. اونا با هرچیزی منطقی برخورد میکنن، غیر از یه چیز... نقطهضعفشون، که همون دیوونگیشونه.
نورا
دیابتیس: آزادی چه تحفهای با خودش میآره؟ خطر! امنیت در اینه که آدم موقعیت خودش رو بشناسه. دوریس، مگه نمیبینی دولتمردها هر هفته حرفشون رو عوض میکنن، رهبرای سیاسی همدیگه رو به قتل میرسونن، شهرها غارت میشن، مردم زجر میکشن. وقتی یه جنگ پیش میآد، خیال میکنی کی کشته میشه؟ آدمای آزاد. ولی ما جونمون در امانه، چون مهم نیست کی به قدرت میرسه. هر کی باشه فقط از ما خرکاری میخواد.
رها
اگر یه درخت توی جنگل سقوط کنه و هیچکس اون دوروبر صدایی نشنوه، اصلاً از کجا میشه فهمید صدایی داشته؟
saaadi_h
مُردن آدمو تشنه نمیکنه، مگه اینکه طرف قبلش ماهیدودی خورده باشه.
saaadi_h
وقتی یه جنگ پیش میآد، خیال میکنی کی کشته میشه؟ آدمای آزاد.
saaadi_h
آزادی چه تحفهای با خودش میآره؟ خطر! امنیت در اینه که آدم موقعیت خودش رو بشناسه. دوریس، مگه نمیبینی دولتمردها هر هفته حرفشون رو عوض میکنن، رهبرای سیاسی همدیگه رو به قتل میرسونن، شهرها غارت میشن، مردم زجر میکشن. وقتی یه جنگ پیش میآد، خیال میکنی کی کشته میشه؟ آدمای آزاد. ولی ما جونمون در امانه، چون مهم نیست کی به قدرت میرسه. هر کی باشه فقط از ما خرکاری میخواد.
آرمان
بازیگر: آره. قضیه خیلی فلسفیه، مگه نه؟
نویسنده: نه تنها فلسفی، بلکه احمقانهس!
Mohammad Hassan Hajivandi
بازیگر: بذار بهت یادآوری کنم که ما در زندگی واقعی وجود نداریم.
نویسنده: منظورت چیه؟
بازیگر: محض اطلاعت، خودمون کاراکترهای نمایشی هستیم
Mohammad Hassan Hajivandi
اگه من چیزی رو با چشمای خودم ببینم، دلم میخواد فکر کنم اون وجود داره. میخوام بگم اگه این حقیقت داشته باشه، ممکنه همهشون همینطور باشن... همهشون سوخته باشن، ولی خبرها دیر به ما میرسه.
saaadi_h
من شخصاً خبر ندارم. هرچند شنیدهام که ممکنه توی مریخ حیات وجود داشته باشه، ولی اونی که اینو به من گفت فقط تو کارِ فروش لباس زیر بود.
pejman
اما اگه قرار باشه خدا همه رو رستگار کنه، دیگه انسان جوابگوی اعمال خودش نیست.
غریو دیو توفان
اگه خبر خوش نباشه، هیچوقت واسه گفتنش مناسب نیست.
غریو دیو توفان
بدشانسیتون زده و شماها رو وودی آلن نوشته. فکرشو بکنید اگه شکسپیر شماها رو مینوشت چی میشد!
saaadi_h
بدشانسیتون زده و شماها رو وودی آلن نوشته. فکرشو بکنید اگه شکسپیر شماها رو مینوشت چی میشد!
Morteza Ghaffari
اگه دو نفر باشیم و تو بذاری بری، من تنها میمونم. این قانون ریاضیه.
liliyoooom
آنا: پس دلت میخواد چهجوری بمیری؟
کلاینمن: از پیری. سالهای سال بعد. زمانی سفر طولانی عمرو به آخر برسونم که توی بستری که بستگانم دورهاش کرده باشن دراز کشیدهام... حدودای نود سالگی.
liliyoooom
جان: براش یه خرده آب بیارین.
کلاینمن: آب میخوام چیکار؟
جان: فکر کردم تشنهته.
کلاینمن: مُردن آدمو تشنه نمیکنه، مگه اینکه طرف قبلش ماهیدودی خورده باشه.
علیرضا
بازیگر: آره. قضیه خیلی فلسفیه، مگه نه؟
نویسنده: نه تنها فلسفی، بلکه احمقانهس!
آرمان
دکتر: کلاینمن، تو به تناسخ اعتقاد داری؟
کلاینمن: چی هست؟
دکتر: تناسخ... اینکه آدم در قالب یه چیز دیگه به زندگی برگرده.
کلاینمن: مثل چی؟
دکتر: اِ ... اَم... یه موجود زندۀ دیگه.
کلاینمن: منظورت چیه؟ مثلاً یه حیوون؟
دکتر: آره.
کلاینمن: یعنی مثلاً بازگشت مجدد آدم به زندگی در قالب یه قورباغه؟
دکتر: فراموش کن کلاینمن. حالا من یه چیزی گفتم.
کلاینمن: ببین، هرچیزی امکان داره، ولی تصورش مشکله که یه آدمی که توی زندگیش رییس یه شرکت بزرگ بوده به شکل یه سمور به زندگی برگرده.
hosseini
اگه خبر خوش نباشه، هیچوقت واسه گفتنش مناسب نیست
|ݐ.الف
حجم
۶۸٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۱۰۷ صفحه
حجم
۶۸٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۱۰۷ صفحه
قیمت:
۶۸,۰۰۰
۴۷,۶۰۰۳۰%
تومان