بریدههایی از کتاب مثنوی معنوی
۴٫۵
(۴۲۰)
عاشقی پیداست از زاری دل
نیست بیماری چو بیماری دل
realarezu
* صبر تلخ آمد، ولیکن عاقبت
میوۀ شیرین دهد، پر منفعت
realarezu
شاد از غم شو، که غم دام بقاست
اندر این ره، سوی پستی ارتقاست
Zohreh
ای که چون تو در زمانه نیست کس
الله الله، خلق را فریاد رس
phi.lo.bib.lic
عقل در شرحش چو خر در گِل بخفت
شرح عشق و عاشقی هم عشق گفت
Mahdieh
آخر آدم زاده ای ای ناخلف
چند پنداری تو پستی را شرف؟
mamadism
"گر خدا خواهد" نگفتند از بطر
پس خدا بنمودشان عجز بشر
azn
جمله معشوق است و، عاشق پرده ای
زنده معشوق است و، عاشق مُرده ای
azn
جهد کن تا ترک غیر حق کنی
دل از این دنیای فانی برکنی
محمدرضا
در بیان این سه کم جنبان لبت
از ذهاب و از ذهب وز مذهبت
محمدرضا
* احمد و بوجهل در بتخانه رفت
زین شدن، تا آن شدن فرقیست زفت
۵۷.۱۷
* این در آید، سر نهند آنرا بتان
وآن در آید، سر نهد چون امّتان
محمدرضا
نار ِ خندان، باغ را خندان کند
صحبت مردانت، چون مردان کند
اسطوره
از خدا جوئیم توفیق ادب
بی ادب محروم ماند از لطف رب
اسطوره
هر که عاشق دیدی اش معشوق دان
کو به نسبت هست هم این و هم آن
۹۳.۵۲
تشنگان گر آب جویند از جهان
آب هم جوید به عالم تشنگان
Eliya.Sharifi
دوست دارد یار این آشفتگی
کوشش بیهوده به از خفتگی
مهیار
بند بگسل، باش آزاد، ای پسر
چند باشی بند سیم و بند زر
۱.۲۸
گر بریزی بحر را در کوزه ای
چند ُگنجد؟ قسمت یک روزه ای
۱.۲۹
کوزۀ چشم حریصان پُر نشد
تا صدف قانع نشد، پُر دُرّ نشد
۱.۳۰
هر که را جامه ز عشقی چاک شد
او ز حرص و عیب کلّی پاک شد
🍃نــہـــالــــے🍃
شاد باش ای عشق ِ خوش سودای ما
ای طبیب جمله علتهای ما
۱.۳۲
ای دوای نخوت و ناموس ما
ای تو افلاطون و جالینوس ما
jana
جمله معشوق است و، عاشق پرده ای
زنده معشوق است و، عاشق مُرده ای
راضیه
چون قضا آید، طبیب ابله شود
آن دوا در نفع خود گمره شود
masum75
نقد حال خویش را گر پی بریم
هم زدنیا، هم ز عقبی، بر خوریم
masum75
حجم
۱٫۷ مگابایت
تعداد صفحهها
۲۳۰۱ صفحه
حجم
۱٫۷ مگابایت
تعداد صفحهها
۲۳۰۱ صفحه
قیمت:
۲۰,۰۰۰
تومان