بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب مثنوی معنوی | صفحه ۴۱ | طاقچه
تصویر جلد کتاب مثنوی معنوی

بریده‌هایی از کتاب مثنوی معنوی

انتشارات:طاقچه
دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۵از ۴۲۰ رأی
۴٫۵
(۴۲۰)
گر درخت خشک باشد در مکان عیب آن از باد جان افزا مدان ۱۰۵.۱۳ باد کار خویش کرد و بروزید آن که جانی داشت بر جانش گزید ۱۰۵.۱۴ * وانکه جامد بود خود واقف نشد وای آن جانی که او عارف نشد
Zohreh
از بهاران کی شود سر سبز سنگ خاک شو تا گل بروئی رنگ رنگ ۱۰۰.۹ سالها تو سنگ بودی دل خراش آزمون را یک زمانی خاک باش
Zohreh
او چو بیند خلق را سر مست خویش از تکبر میرود از دست خویش ۹۸.۷ او نداند که هزاران را چو او دیو افکند ست اندر آب جو
Zohreh
هر که او ارزان خرد، ارزان دهد گوهری طفلی به قرصی نان دهد
Zohreh
عاشق رنج است نادان تا ابد خیز لا أُقْسِمُ بخوان تا فِی کبد
Zohreh
لقمه تخم است و برش اندیشه ها لقمه بحر و گوهرش اندیشه ها
Zohreh
علم و حکمت زاید از لقمۀ حلال عشق و رقت آید از لقمۀ حلال ۹۱.۳۳ چون ز لقمه تو حسد بینی و دام جهل و غفلت زاید، آن را دان حرام ۹۱.۳۴ هیچ گندم کاری و جو بر دهد؟ دیده ای اسبی، که کرۀ خر دهد؟
Zohreh
لقمه ای کان نور افزود و کمال آن بود آورده از کسب حلال
Zohreh
کودک اول چون بزاید شیر نوش مدتی خامش بود او جمله گوش ۹۱.۱۰ مدتی می بایدش لب دوختن از سخنگویان سخن آموختن ۹۱.۱۱ * تا نیاموزد نگوید صد یکی ور بگوید حشو گوید بی شکی ۹۱.۱۲ ور نباشد گوش، تی تی می کند خویشتن را گنگ گیتی می کند
Zohreh
کاملی گر خاک گیرد زر شود ناقص ار زر برد خاکستر شود
Zohreh
هر که صبر آورد گردون بر رود هر که حلوا خورد واپس تر رود
Zohreh
ای بسا ظلمی که بینی در کسان خوی تو باشد در ایشان ای فلان ۷۳.۲۸ اندر ایشان تافته هستی تو از نفاق و ظلم و بد مستی تو ۷۳.۲۹ آن تویی و آن زخم بر خود می زنی بر خود آن دم تار لعنت می تنی ۷۳.۳۰ در خود آن بد را نمی بینی عیان ور نه دشمن بوده ای خود را به جان
Zohreh
لفظها و نامها، چون دامهاست لفظِ شیرین، ریگِ آبِ عمر ماست
Zohreh
اول ای جان، دفع شرّ موش کن وانگه اندر جمع گندم جوش کن
Zohreh
چون که اسرارت نهان در دل شود آن مرادت زودتر حاصل شود
Zohreh
صبر تلخ آمد، ولیکن عاقبت میوۀ شیرین دهد، پر منفعت
Zohreh
سالها در بندِ وصل ِ ماه خود شاه مات و، ماتِ شاهنشاهِ خود
ヽ( ´¬`)ノپری
چون قضا آید، طبیب ابله شود آن دوا در نفع خود گمره شود
mohammad
* شمس تبریزی که نور مطلق است آفتاب است و ز انوار حق است ۶.۲۵ چون حدیث روی شمس الدین رسید شمس چارم آسمان سر در کشید ۶.۲۶ واجب آمد چونکه بُردم نام او شرح کردن رمزی از انعام او
helya.B
هر که او بیدارتر، پُر دردتر هر که او آگاه تر، رخ زردتر
hanie

حجم

۱٫۷ مگابایت

تعداد صفحه‌ها

۲۳۰۱ صفحه

حجم

۱٫۷ مگابایت

تعداد صفحه‌ها

۲۳۰۱ صفحه

قیمت:
۲۰,۰۰۰
تومان