بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب گچ پژ | صفحه ۱۵ | طاقچه
تصویر جلد کتاب گچ پژ

بریده‌هایی از کتاب گچ پژ

نویسنده:محسن رضوانی
امتیاز:
۳.۹از ۳۷۱ رأی
۳٫۹
(۳۷۱)
معبودا! بهار با باران‌های معروف و اتمسفر عاشقانه‌اش رسید. منتهای مراتب، آدم‌های یالغوز و عزب‌اوغلی، تنها سهمشان از این باران‌ها، جمع کردن ملافه‌ها از بند رخت و بردن دمپایی‌ها و کفش‌های اهل خانه، زیر طاقی حیاط است. خودت ترتیب اثری بده.
mrekabi
ناظم خوش‌انصاف روزگار! مادر ما نای و پای آمدن و ایستادن ندارد. ما خطاکاران را به پدرمان ـ علی ـ ببخش.
کاربر ۴۵۶۲۶۹۳
بارپروردگارا! قیافۀ ما اوراق است. خودت بهادارش کن. مشارکت هم خوب است.
مسلم عباسپور
شب قدر قرص کن دلم را رفیق! دل قرص سرمایه است. دل قرص دواست. آسپرینْ بچه و نعناع و اسمارتیزش هم دواست. منتها جوشان نکن. جوشان جوگیر است. جوگیر و افندی پیزی. هر چقدر بخواهی هارت و پورت دارد. باد کله‌اش که بخوابد جوش و خروش از سرش می‌افتد. بعد می‌بینی نصف لیوان هم نیست. خوش ندارم این شب‌ها که پیش تواَم، این با تو شنا کردن‌ها جوگیرم کند. اگر بنا به حل شدن است بدون شالاپ و شولوپ حلّم کن. دلم را قرص کن رفیق! قرص نعناع... قرص کارکن.
mohdiu
قرص کن دلم را رفیق! دل قرص سرمایه است. دل قرص دواست.
mohdiu
مادر توی این عکس خیلی نوسال بودم. هنوز زلفم مثل ریش بَلال بوده. تُنُک و کم‌پشت. مثل حالا نبوده که جنگل مولاست. خیلی فرق کرده‌ام. تو هم خیلی فرق کرده‌ای. چشمت عین قدیم سو ندارد. تویی که رد پای مورچه را از کف کاسۀ چینی برمی‌داشتی حالا عینکْ لازمی. یک چیزی را می‌دانستی؟ اینکه اگر تکرار چیز بدی بود، الرحمن هیچ وقت عروس کتاب خدا نمی‌شد. تو تکراری‌ترین قیافه‌ای که من کل یوم بیشتر عاشقش می‌شوم. از من راضی باش. نمی‌خواهم فکر کنی به تنور یخ، نان بسته‌ای. هر چند همین هم برای توی عاشق توفیر نمی‌کند. اگر جنت به فراخور زحمت، حکماً مادرها فئودال‌های بهشتند. روزت مبارک.
mohdiu
ثلث سوم تصحیح ورقه‌ها اوراقم کرد. لکن نهایتاً کلکش کنده شد. جز لشوش انتهای کلاس، نمرۀ الباقی بدک نبود. «سوخته‌سرایی» ـ کما کان دأبه ـ پای برگه، روضه نوشته بود. درددل و گلایه از روزگار و مریضی زن همسایه و عز و التماس نمره و نهایتاً دو خط شعر که مثلاً آقا اجازه!: «گل شود پژمرده چون افتد به دامان کتاب.» نوشتم ما لای کتاب، گل نمی‌گذاریم تا پژمرده شود؛ پَر کفتر می‌چپانیم تا زایمان کند. یازده و نیم، تمام. با ارفاق.
mohdiu
اگر از من بپرسی، زبان خارجه را باید همان خارجه یاد گرفت. باید در اتمسفر همان جا فک زد. به قولی، فشار شپش است که به روباه، شنوگری یاد می‌دهد.
mohdiu
هرچقدر بهادر سعۀ صدر دارد، برزو سعۀ تحت (ذیل). اختلافشان در تحرک و تکاپو به قاعده‌ای است که آدم خیال می‌کند ناف آن را در قفس خرگوش‌ها انداخته‌اند و سقّ این را با فضلۀ کوالاها برداشته‌اند.
شب رو
شراکت ما، شراکت دست راست و چپ بود. پلوخوردن‌ها را دست راست به عهده داشت، طهارت گرفتن‌ها را دست چپ. مایه و محل و کار از من بود، ژست‌های مدیریتی و قر دادن‌های پشت میز حجره، از او.
شب رو
به عرفا بگو برای عاشق‌ها دعا کنند. عشق، امتحان فوق‌الطاقه‌ای است. بگو دعا کنند پلۀ ترقی ما به اعلی علیین باشد نه تختۀ دایومان به اسفل‌السافلین. به سر و کله‌ات بگو پیدا شوند شازده! کجایی این همه مدت؟
شب رو
نمی‌خواهم فکر کنی به تنور یخ، نان بسته‌ای. هر چند همین هم برای توی عاشق توفیر نمی‌کند. اگر جنت به فراخور زحمت، حکماً مادرها فئودال‌های بهشتند. روزت مبارک.
شب رو
اینکه هر صبح، ناشتا بکوبی بروی سه‌راه پیاله، پهلوی فلان مادام، آخرش هم بعد کلی جان کندن His eyes را، چشمان هیز ترجمه کنی، ستم است جان شازده! عوض این‌ها، نگاه‌های معنی‌دار مرا ترجمه کن. دستور اطوار مرا یاد بگیر. دیلماج چشم‌های من باش.
شب رو
بی‌خیال عاشقی نشو. زندگی بدون عشق، امکانپذیر هست لکن دلپذیر نیست.
شب رو
عارضم خدمت شازده که، عهد آن قزاق جوان، تریاک را که بین خلق‌الله، تُقس می‌کردند، دوباره سوخته‌اش را با قیمت بیشتر، از خودشان پس می‌گرفتند. بعضی اقلام، سوخته‌اش گران‌تر است. قدر دل ما را بدان.
sh.taa
ضمناً، شما که چشمانت در استعمارگری و انحصارطلبی، روی دشمنان این ممالک محروسه را سفید کرده، شما لطفاً شعار نده.
sh.taa
یا تو خوش‌قیافه نیستی، یا قاطبۀ این شهر کج‌سلیقه‌اند. چشم‌هایت اما گواهی می‌دهند دومی به یقین نزدیک‌تر است.
sh.taa
قربانک إنی کنت من الچاکرین.
کاربر ۴۶۷۷۰۱۶
وثوق مطلق و اعتماد بلاحدود به اولاد، عواقب خوشی ندارد. مثل اعتماد به شیر آبی‌رنگ مستراح است. مطلقاً خوش‌بین باشی، ناغافل دودمانت را می‌سوزاند
Dave Raj
بعضی آدم‌ها پوست موزصفتند. مترصد زمین زدن خلق‌الله. قسمی از آدم‌ها پوست خیارصفتند. در کنارشان جوان می‌مانی یا دست‌کم خیال می‌کنی جوان‌تر شده‌ای.
Dave Raj

حجم

۱٫۰ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۱۰۲ صفحه

حجم

۱٫۰ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۱۰۲ صفحه

قیمت:
۳۰,۰۰۰
۱۵,۰۰۰
۵۰%
تومان