- طاقچه
- ادبیات
- طنز
- کتاب گچ پژ
- بریدهها
بریدههایی از کتاب گچ پژ
۳٫۹
(۳۷۱)
اینکه شما اسم نورچشمیات را میگذاری «بیشفعال» و ما در گویش خودمان میگوییم «تخم جن»، خیلی مهم نیست.
علیرضا نظری
مادرها فئودالهای بهشتند. روزت مبارک.
Emma
بارپروردگارا! قیافۀ ما اوراق است. خودت بهادارش کن. مشارکت هم خوب است.
علی نظری
بُرش کممحلی، تیزتر از شمشیر انتقام است.
Mahdi Mandegar
ـ بارالها! عید برای جماعتِ ندار، عید نیست. عیب است. فلاکتشان بیشتر تابلو میشود.
ادریس
تا اینجا هم آقایی کردهای که با آن همه خبط و خطا، تشتک دلمان را برنداشتهای و تشت رسواییمان را روی بام نگه داشتهای. و الّا با این توبههای آبدوغخیاری ما که عینهو کِش تنبان حاجی، دم به دقیقه باید سفتش کنیم، هر که بود صبردانش خالی میشد.
zeinab
زندگی بدون عشق، امکانپذیر هست لکن دلپذیر نیست. عشق به نوعی، کُندههای درشت زندگی را خرد میکند. خرد و قابل هضم. غیر این باشد، کأنّه خوردن جوجه و کوبیدۀ نذری با قاشقهای لاجون پلاستیکی، پیرت درمیآید. عشق قاشق استیل است. همیشه همراهت داشته باش.
Faeze Gholami
پروردگارا! بعضی کمپانیهای اتولسازی وطنی را هدایت بفرما. همانهایی که فکر میکنند جان خودشان جان است، جان رعیت بختبرگشته بادمجان. اندیشۀ صحیح را به اینها تنقیه کن.
زهــرا م.ن
اساساً بعضی آدمها پوست موزصفتند. مترصد زمین زدن خلقالله. قسمی از آدمها پوست خیارصفتند. در کنارشان جوان میمانی یا دستکم خیال میکنی جوانتر شدهای.
apachi
زندگی بدون عشق، امکانپذیر هست لکن دلپذیر نیست.
محمدامین
مرتبۀ پیش، لالهعباسیهایمان را ناکار کرد، این فقره تنگۀ سیرترشیها و شیشهآبغورههایمان را. عاصی شدهایم از دست این آقازادهتان. چسبنواری میگیرد میچسباند روی زنگ فرار میکند. تلفن میزند به آژانس و اورژانس و آتشنشانی و رستوران و پیک و پخش و الباقی، نوم و نشان خانۀ ما را میدهد. از من، که با پیجامه و عرقگیر رفتهام پشتبام سرویس کولر، فوتو برداشته، گذاشته است اینستاگرام. کلهم اجمعین دیوارهای محله را با زغال نوشته: «گوسفند زنده با قصاب»، فلش کشیده سمت خرابشدۀ ما.
علیرضا نظری
بُرش کممحلی، تیزتر از شمشیر انتقام است.
komail
تریاک را که بین خلقالله، تُقس میکردند، دوباره سوختهاش را با قیمت بیشتر، از خودشان پس میگرفتند. بعضی اقلام، سوختهاش گرانتر است. قدر دل ما را بدان.
maryam
از فحشهای سالم استفاده میکنم. دریوریهایی با منشأ گیاهی. اینجوری، هم پرهیز دادهام از عوارض جانبی، هم دهن به لجن باز نکردهام. ذیلاً نمونههایی تقدیم شده است:
خارشتر
خارمغیلان
گاوزبان
بومادران
انگبین
باقالی
خردل
خرزهره
سوسن کوهی
تخم ترتیزک
تخم گشنیز
علیرضا نظری
شراکت ما، شراکت دست راست و چپ بود. پلوخوردنها را دست راست به عهده داشت، طهارت گرفتنها را دست چپ.
Leopold_Bloom
ناظم خوشانصاف روزگار! مادر ما نای و پای آمدن و ایستادن ندارد. ما خطاکاران را به پدرمان ـ علی ـ ببخش.
marmargan83
دستکم، شبیه آن دیش فلزی باش؛ دریافت کن این همه سیگنالی که تا حالا فرستادهایم.
علیرضا نظری
نقلِ کمبود امکانات نیست کریم آقا! بحث گُمبود امکانات است.
ادریس
بارالها! عید برای جماعتِ ندار، عید نیست. عیب است
Leopold_Bloom
بارالها! پاری وقتها رفتار الباقی، اعم از اهل خانه و همسادهها و متصدیان کار و مسئولین امر، جوری است که احساس میکنم حروف والیام. نوشته میشوم لکن خوانده نمیشوم. لطفاً توجیهشان کن.
Leopold_Bloom
حجم
۱٫۰ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۱۰۲ صفحه
حجم
۱٫۰ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۱۰۲ صفحه
قیمت:
۳۰,۰۰۰
۱۵,۰۰۰۵۰%
تومان