- طاقچه
- داستان و رمان
- رمان
- کتاب سیزده
- بریدهها
بریدههایی از کتاب سیزده
۴٫۴
(۱۴۳)
درس دهم «تعلق» است، اما نمیدانیم داشتنش یا نداشتنش.
پیر- همهی ما تعلق داشتن را تجربه کردهایم. تعلق داشتن، انرژی زیادی از انسان نمیبرد. گِل انسان به گونهای آفریده شده است که به صورت خودکار تعلق پیدا میکند و دل بسته میشود. بعضی جاها بدون اشکال است، اما اکثر تعلقهای ما، زندگیمان را سلب میکند. و حقوق حقیقی ما را از خودمان میگیرند.
ما به دیگران تعلق مییابیم و اکثر اوقات خودمان را رها میکنیم. هر تعلقی که انسان را از خودش، راهش، مأموریتش، اصلش، رویای سرنوشتش و خدایش دور کند، باید آن را رها کند.
زهرا۵۸
رشد کردن و تغییر به سن و سال کاری ندارد و اگر دارد، افراد جوان، توانمندتر هستند.
زهرا۵۸
تفکر مثبت یعنی پافشاری روی قدرت وجودتان، یعنی رها نکردنِ دستتان وقتی مشکل شما را فراری میدهد.
تفکر مثبت یعنی ایمان داشتن به خودتان در زمانی که همه شما را کافر و مرتد میدانند و رها شده و بدبخت.
تفکر مثبت یعنی قبول داشتنِ خودت زمانی که نمرههایت، ردت کردند.
تفکر مثبت در قِسم اول یعنی باور داشتنِ امتیازهای مثبتِ خودت هنگامی که امتیازِ منفی گرفتهاید و امیدوار بودن به جبران.
تفکر مثبت یعنی به دیگران اعتماد کردن تا حدی که ضرری نرسانند شما را. یعنی باور کردن دیگران تا جایی که در صورت اثباتِ حماقتتان، بیآبرو نشوید و نهایتا مورد شوخی قرار گیرید. تفکر مثبت یعنی حالا که این اتفاقِ بد، نتیجهی بد، به دست آمده است، چگونه میتوانم اعتبارم را دوباره جلا ببخشم؟
تفکر مثبت یعنی قدر مطلق فکرهای منفی و تفکر مثبت یعنی پرسیدن سئوالاتی که اگر جوابشان بدهی، قایقات را به جلو میبرند، نه به لجن.
زهرا۵۸
نیمهی پر لیوان را دیدن. این جمله ساده صرف میشود و سخت عمل میشود. ذاتش ساده است اما تا زمانی که تسلط بر افکارمان نداشته باشیم، انجامش بسیار سخت است. انسان نیمهی پر لیوان را میبیند و با طلبکاری میگوید «چرا اجحاف کردهاید؟» و طلب نیمهی گم شدهاش را میکند.
زهرا۵۸
درس نهم «تفکر مثبت» است. در ریاضی از مثبت برای جمع کردن استفاده میکنیم و در زندگی و کارمان از تفکر مثبت.
زهرا۵۸
اگر بعد از شروع تغییر، دوباره اشتباه کردیم، چی؟
پیر- شما انسانهای مسلطی هستید. میتوانید بدون لحظهای اشتباه به تصمیمی که مبنی بر تغییر گرفتید، ادامه دهید اما اگر لحظهای پای شما سُر خورد آیا بهتر است به ادامهی اشتباه خودتان بپردازید یا اینکه دوباره تصمیم بگیرید که تغییرتان را از سر بگیرید؟ یادتان باشد، انسان تصمیم به تغییر را برای بار دوم راحتتر هم میتواند بگیرد چرا که در گذشته یک بار این کار را انجام داده است. بهتر است هیچگاه اشتباه نکنیم اما وقتی کردیم، نباید از خودمان ناامید شویم پس دوباره شروع میکنیم. هر چقدر فاصلهی لغزش و جریان ارادهی مجدد شما، کوتاهتر باشد، لطمهی کمتری به تغییرتان وارد میشود؛ در واقع نتیجه میگیریم، در هنگام شکستها هرچقدر زمان ناامیدیمان کوتاهتر باشد، احتمال پیروزیمان، بیشتر خواهد بود.
زهرا۵۸
کاش هر وقت حال آدم بد میشد یکی مثل امیل و حسین کنارِ ما باشند تا به آدم آرامش بدهند اما خوب که فکر کردم، دیدم حرفهایی که امیل زد رو دقیقا خودم هم بلد بودم. امیل فقط ترتیب حرفهای پیر را شمرد. من هم باید از این به بعد همین کار را بُکنم، هنگام مشکلات، کلماتی که پیر بهم یاد داده است را به خاطر بیاورم؛ راه حل خودش از راه میرسد.
زهرا۵۸
باید یاد بگیری که در خیلی از اتفاقات زندگیت، قدرت تصمیمگیری نداری و فقط باید آنها را بپذیری. خوب است که درخواست میکنی تا شرایط شبیه آن چیزی که دوست داری شود، این نق زدن نیست اما اگر درخواست کردی و نشد، کاری کن که نشان دهی پِیرو خوبی هستی و همکاری لازم را انجام بده.
زهرا۵۸
میزان آرامش شما از پیرامونتان، با انتظاراتی که از دیگران دارید، نسبت عکس دارد.
زهرا۵۸
چه باید کنیم تا تمرکزمان در کارها و زندگیمان افزایش یابد؟
هوای دیگران را داشتن و از همه مهمتر، از آنها تشکر کردن، به آنها آرامش میدهد که شما تلاششان را میبینید، آنها را دوست دارید و اینگونه اگر کاری از دستشان برآید راحتتر انجام میدهند و اگر اشتباهی کنید، راحتتر شما را میبخشند؛ در ضمن هر چقدر از دیگران بیشتر تشکر کنید، ذهنتان نسبت به آدمها و دوستان و خانوادهتان، مثبتتر میشود؛ پس، قدرت تصمیمگیری و به جواب رسیدنش افزایش پیدا میکند.
زهرا۵۸
همهی ما آدمها نزد همدیگر، حسابِ عاطفی داریم که هر شخصی خودش براساس محاسباتش، میداند که شخص دیگر چقدر از او طلبکار یا به او بدهکار است. اگر دوستی داشته باشید که دائما حالِ شما را میگیرد، هر وقت از او کمک میخواهید، به راحتی به شما «نه» میگوید، حساب عاطفی او پیش شما خالی است. حالا اگر او از شما چیزی بخواهد و شما مشغول پروژهای باشید که به شدت با کمبود زمان مواجه هستید و حتی برای خودتان هم وقت کم دارید، چقدر احتمال دارد به او کمک کنید؟
زهرا۵۸
ما همه چیز را میدانیم فقط شرطِ خوشبختی این است که چیزهایی که میدانیم را به خاطر آوریم.
زهرا۵۸
هر اندیشمندی در دنیا، به تعدادی مرحله و کلمه تا موفقیت اعتقاد دارد که خیلی از آنها باهمدیگر متفاوت فکر میکنند، اما هیچ اندیشمند و فیلسوفی در جهان نیست که کلمهی تلاش را در کلمات کلیدی خوشبختی قرار نداده باشد.
زهرا۵۸
بُعد دوم ترتیب، برنامهریزی کردن و از آخر به اول آمدن است؛ یعنی شما وقتی میتوانید شایستهی برگشت به دنیای واقعی باشید که یاد بگیرید برای کارهایتان برنامهریزی کنید. وقتی از سر کار یا مدرسه، به منزلتان بر میگردید اول استراحت نکنید، اول برنامهریزی کنید. تا بفهمید که چند ساعت باید کار انجام دهید تا به همهی کارها برسید، سپس ببینید چقدر وقت استراحت دارید و از آن هم لذت ببرید. اما اکثر مردم اینگونهاند که اول استراحت میکنند، بعد شروع به کار میکنند و وقتی به کارهایشان نمیرسند، خودشان را لعنت میکنند که چرا برنامهریزی نکردهاند.
زهرا۵۸
بُعد اولِ ترتیب، تمیزی و نظم پیرامون شماست.
زهرا۵۸
به نظم پرتقالها نگاه کنید، حتی خداوند هم برای راحتی کار خویش و ما، دنیا را با ترتیب و نظم خاصی آفریده است. به تمام طبیعت که نگاه کنید، نظم و ترتیب در آن موج میزند.
ما نمیتوانیم در دنیایی که با نظم آفریده شده است، نامنظم باشیم و انتظار همراهی از جانب هستی را داشته باشیم. دنیا به چیز یا کسی کمک میکند که شبیه خودش باشد.
زهرا۵۸
ما وقتی بچهایم و کوچولو، دنیای اطرافمون فقط ختم میشه به پدر و مادرمون. از نوزادی و کودکی، هر وقت اون چیزایی که میخوایم رو نداریم غر میزنیم، نق میزنیم و واسه اینکه پدر و مادرمون، عاشقمون هستن، هر جوری هست، اون چیزایی که میخوایم رو فراهم میکنن. اما وقتی بزرگ میشیم، دنیامون بزرگتر از خانوادهمون میشه. آدمهای اطرافمون دیگه فقط پدر و مادرمون نیستن که عاشقِ ما باشن و نقهای ما براشون مهم باشه. اما ما هنوز مثل قبل فکر میکنیم که اگه نق بزنیم، بازم جواب میگیریم، فکر میکنیم قوانین مدرسه و زندگی عوض میشه. دوستامون، رفتارشون رو عوض میکنن اما اونها، اینقدر ما رو دوست ندارن که به خاطر ما این کارو بکنن ولی ما بازم ادامه میدیم و این سوهان روح رو به همه وجودمون میکشیم، چون عادت کردیم.
زهرا۵۸
تصمیم سوم مهم زندگی ما این است که با مردم مهربان باشیم، آنها را تشویق کنیم. در هر شغلی که هستیم فراموش نکنیم به خاطر مردم هستیم و تعامل با آنها را یاد بگیریم.
زهرا۵۸
دومین تصمیم مهم زندگی همهی انسان ها این است که تصمیم بگیرند خاص و متفاوت زندگی کنند و هر کاری که انجام می دهند را خاص و بهتر از قبل جلو ببرند. اگر قرار است گندم بکارم، تصمیم بگیرم بهترین گندم جهان را درو کنم یا گندمی بهتر از بار قبلی.
هر روز صبح، تصمیم بگیرم روزم را متفاوتتر از گذشته کنم. اینجاست که باید از قدرت تخیل و تصور خود استفاده کنیم و از خودمان بپرسیم که چگونه میتوانیم با انجام کاری جدید و بکر، دنیا یا همین چند متر اطراف یا کلاسمان را بهتر از گذشته کنیم.
زهرا۵۸
وقتی نتایج، خوب نیستند، به جای نگاه کردن به آنها و غر زدن به اتفاقات بد، از خودمان بپرسیم هم اکنون با این شرایط چه کاری از دستمان ساخته است؟ چند لحظهای خیال پردازی و تصور و بلافاصله تصمیم جدید را بگیریم.
زهرا۵۸
حجم
۲۱۸٫۹ کیلوبایت
تعداد صفحهها
۲۵۶ صفحه
حجم
۲۱۸٫۹ کیلوبایت
تعداد صفحهها
۲۵۶ صفحه
قیمت:
۲۱,۰۰۰
۱۰,۵۰۰۵۰%
تومان