بریدههایی از کتاب سیزده
۴٫۴
(۱۴۱)
هر تعلقی که انسان را از خودش، راهش، مأموریتش، اصلش، رویای سرنوشتش و خدایش دور کند، باید آن را رها کند.
پس درس دهمِ سفرِ ما تعلق نداشتن است به هر چیزی که لازم است، و بر دو اصل تعریف میشود:
الف) تعلق نداشتن و وابسته نبودن به چیزی برای ادامهی تلاش
زهرا۵۸
تعلق داشتن به چیزهای کوچک شما را از رسیدن به چیزهای بزرگ منع میکند.
زهرا۵۸
علت موفقیت، فکر کردن به آینده نیست، این معلولِ تلاش کردن خالصانه و تمرکز است که بزرگترین دشمنِ این تلاش، حواسپرتی به آینده است. آینده و تمام متعلقاتش را رها کنید تا به امروز تعلق پیدا کنید و یادتان باشد که رمز بهروزی، امروزی است.
زهرا۵۸
اگر همه چیزتان را به آینده و نتیجههای آیندهتان ارتباط دهید، اگر برای خوشحال بودن به آینده تعلق پیدا کنید، مریض حال و افسرده و کم انرژی خواهید شد و ناتوان.
زهرا۵۸
آنقدر به آینده تعلق نداشته باشید که خودتان را در قید حال نتوانید پیدا کنید.
زهرا۵۸
کسانی که سندِ خوشحالیشان را در گرو آینده مینهند، بدانند که تا ابد وامدارِ جهنم، تلخ کامی و ناکامی خواهند بود. سهمِ ما از آینده فقط یک اسم است با مختصات مشخص. اگر بیش از این به سهم کوچکمان بنگریم، چیزی در زمان حال نخواهیم کاشت و به راحتی خوردنِ آب، باید قید محصولاتمان را در آینده بزنیم. در حقیقت بزرگترین دشمنِ آیندهمان، آیندهمان است. اگر برای نفس کشیدن در اکنون، به هوای آینده تعلق یافته باشیم، در واقع به بدبختی، تعلق پیدا کردهایم.
زهرا۵۸
خوشبختی از آغازِ سفر، شروع میشود. خوشبختی احساسی نیست که فقط در مقصد، صید کنیم.
زهرا۵۸
خوشبختی، رسیدن نیست، راه افتادن است. تصحیح شدن نیست، بلکه رفتن به جهت صحیح است.
زهرا۵۸
لذت سفر، فقط به مقصد رسیدن نیست، و از اولین قدم آغاز میگردد و خوشبخت کسی است که از قدم اول، خود، راه و لذت بردن از مسیر را درمییابد
زهرا۵۸
به آسمان چشم بدوزید و ستارهای منتخب بگزینید، اما فراموش نکنید که نمیتوانید فقط به آن نگاه کنید. غرقِ آسمان شدن، ستارهتان را در تیررس دیگران قرار میدهد.
زهرا۵۸
هر تعلقی که انسان را از خودش، راهش، مأموریتش، اصلش، رویای سرنوشتش و خدایش دور کند، باید آن را رها کند.
پس درس دهمِ سفرِ ما تعلق نداشتن است به هر چیزی که لازم است، و بر دو اصل تعریف میشود:
الف) تعلق نداشتن و وابسته نبودن به چیزی برای ادامهی تلاش
زهرا۵۸
تعلقی که انسان را از خودش، راهش، مأموریتش، اصلش، رویای سرنوشتش و خدایش دور کند، باید آن را رها کند.
زهرا۵۸
درس دهم «تعلق» است، اما نمیدانیم داشتنش یا نداشتنش.
پیر- همهی ما تعلق داشتن را تجربه کردهایم. تعلق داشتن، انرژی زیادی از انسان نمیبرد. گِل انسان به گونهای آفریده شده است که به صورت خودکار تعلق پیدا میکند و دل بسته میشود. بعضی جاها بدون اشکال است، اما اکثر تعلقهای ما، زندگیمان را سلب میکند. و حقوق حقیقی ما را از خودمان میگیرند.
ما به دیگران تعلق مییابیم و اکثر اوقات خودمان را رها میکنیم. هر تعلقی که انسان را از خودش، راهش، مأموریتش، اصلش، رویای سرنوشتش و خدایش دور کند، باید آن را رها کند.
زهرا۵۸
رشد کردن و تغییر به سن و سال کاری ندارد و اگر دارد، افراد جوان، توانمندتر هستند.
زهرا۵۸
تفکر مثبت یعنی پافشاری روی قدرت وجودتان، یعنی رها نکردنِ دستتان وقتی مشکل شما را فراری میدهد.
تفکر مثبت یعنی ایمان داشتن به خودتان در زمانی که همه شما را کافر و مرتد میدانند و رها شده و بدبخت.
تفکر مثبت یعنی قبول داشتنِ خودت زمانی که نمرههایت، ردت کردند.
تفکر مثبت در قِسم اول یعنی باور داشتنِ امتیازهای مثبتِ خودت هنگامی که امتیازِ منفی گرفتهاید و امیدوار بودن به جبران.
تفکر مثبت یعنی به دیگران اعتماد کردن تا حدی که ضرری نرسانند شما را. یعنی باور کردن دیگران تا جایی که در صورت اثباتِ حماقتتان، بیآبرو نشوید و نهایتا مورد شوخی قرار گیرید. تفکر مثبت یعنی حالا که این اتفاقِ بد، نتیجهی بد، به دست آمده است، چگونه میتوانم اعتبارم را دوباره جلا ببخشم؟
تفکر مثبت یعنی قدر مطلق فکرهای منفی و تفکر مثبت یعنی پرسیدن سئوالاتی که اگر جوابشان بدهی، قایقات را به جلو میبرند، نه به لجن.
زهرا۵۸
نیمهی پر لیوان را دیدن. این جمله ساده صرف میشود و سخت عمل میشود. ذاتش ساده است اما تا زمانی که تسلط بر افکارمان نداشته باشیم، انجامش بسیار سخت است. انسان نیمهی پر لیوان را میبیند و با طلبکاری میگوید «چرا اجحاف کردهاید؟» و طلب نیمهی گم شدهاش را میکند.
زهرا۵۸
درس نهم «تفکر مثبت» است. در ریاضی از مثبت برای جمع کردن استفاده میکنیم و در زندگی و کارمان از تفکر مثبت.
زهرا۵۸
اگر بعد از شروع تغییر، دوباره اشتباه کردیم، چی؟
پیر- شما انسانهای مسلطی هستید. میتوانید بدون لحظهای اشتباه به تصمیمی که مبنی بر تغییر گرفتید، ادامه دهید اما اگر لحظهای پای شما سُر خورد آیا بهتر است به ادامهی اشتباه خودتان بپردازید یا اینکه دوباره تصمیم بگیرید که تغییرتان را از سر بگیرید؟ یادتان باشد، انسان تصمیم به تغییر را برای بار دوم راحتتر هم میتواند بگیرد چرا که در گذشته یک بار این کار را انجام داده است. بهتر است هیچگاه اشتباه نکنیم اما وقتی کردیم، نباید از خودمان ناامید شویم پس دوباره شروع میکنیم. هر چقدر فاصلهی لغزش و جریان ارادهی مجدد شما، کوتاهتر باشد، لطمهی کمتری به تغییرتان وارد میشود؛ در واقع نتیجه میگیریم، در هنگام شکستها هرچقدر زمان ناامیدیمان کوتاهتر باشد، احتمال پیروزیمان، بیشتر خواهد بود.
زهرا۵۸
کاش هر وقت حال آدم بد میشد یکی مثل امیل و حسین کنارِ ما باشند تا به آدم آرامش بدهند اما خوب که فکر کردم، دیدم حرفهایی که امیل زد رو دقیقا خودم هم بلد بودم. امیل فقط ترتیب حرفهای پیر را شمرد. من هم باید از این به بعد همین کار را بُکنم، هنگام مشکلات، کلماتی که پیر بهم یاد داده است را به خاطر بیاورم؛ راه حل خودش از راه میرسد.
زهرا۵۸
باید یاد بگیری که در خیلی از اتفاقات زندگیت، قدرت تصمیمگیری نداری و فقط باید آنها را بپذیری. خوب است که درخواست میکنی تا شرایط شبیه آن چیزی که دوست داری شود، این نق زدن نیست اما اگر درخواست کردی و نشد، کاری کن که نشان دهی پِیرو خوبی هستی و همکاری لازم را انجام بده.
زهرا۵۸
حجم
۲۱۸٫۹ کیلوبایت
تعداد صفحهها
۲۵۶ صفحه
حجم
۲۱۸٫۹ کیلوبایت
تعداد صفحهها
۲۵۶ صفحه
قیمت:
۲۱,۰۰۰
تومان