- طاقچه
- داستان و رمان
- رمان
- کتاب سیزده
- بریدهها
بریدههایی از کتاب سیزده
۴٫۴
(۱۴۳)
تفریحات و عزیزانتان را، یا به طور کلی حذف کنید، یا فقط یک ساعت از زندگیتان را به آنها هدیه بدهید و این زمان را با دقیقترین ساعتها محاسبه نمایید و نه با زمان های حدودی!!
کار اصلی شما کشف، ابتکار، آفریدن، دوستی و محبت ساختن، عشق ورزیدن، عبادت و یادگیری و به سمت جلو رفتن است. نگذارید کوچکها بزرگیتان را تهدید کنند.
زهرا۵۸
اطلاعات موجود در اینترنت آنقدر زیاد است که گویندهی شبکهی خبر میگفت اگر انسانی فقط بخواهد صفحهی اول هر سایتی را یک بار در طی زندگیش باز کند، باید صد و چهل سال عمر کند و این محال است.
زهرا۵۸
برای آن که درس دهم را بهتر متوجه شوید، برای مدت معلومی مثلا یک ماه، سه ماه یا ... به صورت کامل از دردانهی کوچکتان بگذرید تا مطمئن شوید که میتوانید بدون آن زندگی کنید، اینگونه قدرتمند میشوید اما بعد از به قدرت رسیدنتان، وقت مشخص و محدودی برای رسیدگی به آن تعیین کنید.
زهرا۵۸
در هر چیزی که زیادهروی کنیم، زندگیمان را میرباید. رویاهایمان را میبلعد.
زهرا۵۸
در هر چیزی که زیادهروی کنیم، زندگیمان را میرباید. رویاهایمان را میبلعد. اگر حقیقتا تفریحات و هنر خاصی را دوست داریم، هیچ اشکالی ندارد، اما باید زمان رسیدگی به این عزیزانِ کوچکِ وجودمان را همانگونه که در تفکر مثبت گفتم، یادداشت کنیم تا بفهمیم که چه زمانی را به آنها میپردازیم. وقتی چیزی مثبت شود، قابل کنترل میشود. اگر به چیزهایی که دوست دارید زیاد بپردازید، در واقع به دوست داشتنتان، آسیب میزنید؛ چرا که معشوقهتان ظرف چند سال به نفریتهی زندگیتان تبدیل خواهد شد. برای آن که درس دهم را بهتر متوجه شوید، برای مدت معلومی مثلا یک ماه، سه ماه یا ... به صورت کامل از دردانهی کوچکتان بگذرید تا مطمئن شوید که میتوانید بدون آن زندگی کنید، اینگونه قدرتمند میشوید اما بعد از به قدرت رسیدنتان، وقت مشخص و محدودی برای رسیدگی به آن تعیین کنید.
زهرا۵۸
فکر میکنم غذا خوردن برای من عزیزِ کوچک است. در تمام روز به امید خوردن غذا، زنده بودم و هر کار سختی را به امیدِ خوردن ساندویچِ خوش مزهای، پشت سر میگذاشتم. اما از وقتی با شما آشنا شدم و به قدرت تسلطم آگاهی پیدا کردهام، بسیار قویتر از قبل شدهام. غذا خوردن مرا ضعیف میکرد. نه فقط بدنم، بلکه با هر لقمه و با هر قاشق و چنگال، ارادهام را ضعیفتر و ضعیفتر میکردم. من تصمیم گرفتهام که به همین سادگی این چند روزه، غذا بخورم؛ چون، وقتی روح من به غذا چنگ میزند و من این اجازه را به آن میدهم، در واقع خودم، به خودم حمله میکنم.
پیر- آری دخترم. خردت کامل گردیده است. برای اکثر ما غذاهای دوست داشتنی، حکم زدنِ رگ غیرت و اراده است و یکی از بهترین تمرینها این است که از لقمهی دلچسبِ روبرویمان بگذریم تا زندگی دلچسبتری داشته باشیم.
زهرا۵۸
برای خوشبختی لازم نیست خواهان داشتن هر چیزی باشیم که میبینیم و آن را دوست داریم. گاهی با دوست نداشتن چیزهای کوچک، به دوست داشتنی بزرگ، نائل خواهیم شد.
زهرا۵۸
اگر میخواهید از معمولی بودن پَر بزنید و اسطورهوار حرکت کنید، دردانههای کوچک زندگیتان را بیابید و ترکشان کنید. تعلق داشتن به چیزهای کوچک شما را از رسیدن به چیزهای بزرگ منع میکند.
زهرا۵۸
هر تعلقی که انسان را از خودش، راهش، مأموریتش، اصلش، رویای سرنوشتش و خدایش دور کند، باید آن را رها کند.
پس درس دهمِ سفرِ ما تعلق نداشتن است به هر چیزی که لازم است، و بر دو اصل تعریف میشود:
الف) تعلق نداشتن و وابسته نبودن به چیزی برای ادامهی تلاش
زهرا۵۸
تعلق داشتن به چیزهای کوچک شما را از رسیدن به چیزهای بزرگ منع میکند.
زهرا۵۸
علت موفقیت، فکر کردن به آینده نیست، این معلولِ تلاش کردن خالصانه و تمرکز است که بزرگترین دشمنِ این تلاش، حواسپرتی به آینده است. آینده و تمام متعلقاتش را رها کنید تا به امروز تعلق پیدا کنید و یادتان باشد که رمز بهروزی، امروزی است.
زهرا۵۸
اگر همه چیزتان را به آینده و نتیجههای آیندهتان ارتباط دهید، اگر برای خوشحال بودن به آینده تعلق پیدا کنید، مریض حال و افسرده و کم انرژی خواهید شد و ناتوان.
زهرا۵۸
آنقدر به آینده تعلق نداشته باشید که خودتان را در قید حال نتوانید پیدا کنید.
زهرا۵۸
کسانی که سندِ خوشحالیشان را در گرو آینده مینهند، بدانند که تا ابد وامدارِ جهنم، تلخ کامی و ناکامی خواهند بود. سهمِ ما از آینده فقط یک اسم است با مختصات مشخص. اگر بیش از این به سهم کوچکمان بنگریم، چیزی در زمان حال نخواهیم کاشت و به راحتی خوردنِ آب، باید قید محصولاتمان را در آینده بزنیم. در حقیقت بزرگترین دشمنِ آیندهمان، آیندهمان است. اگر برای نفس کشیدن در اکنون، به هوای آینده تعلق یافته باشیم، در واقع به بدبختی، تعلق پیدا کردهایم.
زهرا۵۸
خوشبختی از آغازِ سفر، شروع میشود. خوشبختی احساسی نیست که فقط در مقصد، صید کنیم.
زهرا۵۸
خوشبختی، رسیدن نیست، راه افتادن است. تصحیح شدن نیست، بلکه رفتن به جهت صحیح است.
زهرا۵۸
لذت سفر، فقط به مقصد رسیدن نیست، و از اولین قدم آغاز میگردد و خوشبخت کسی است که از قدم اول، خود، راه و لذت بردن از مسیر را درمییابد
زهرا۵۸
به آسمان چشم بدوزید و ستارهای منتخب بگزینید، اما فراموش نکنید که نمیتوانید فقط به آن نگاه کنید. غرقِ آسمان شدن، ستارهتان را در تیررس دیگران قرار میدهد.
زهرا۵۸
هر تعلقی که انسان را از خودش، راهش، مأموریتش، اصلش، رویای سرنوشتش و خدایش دور کند، باید آن را رها کند.
پس درس دهمِ سفرِ ما تعلق نداشتن است به هر چیزی که لازم است، و بر دو اصل تعریف میشود:
الف) تعلق نداشتن و وابسته نبودن به چیزی برای ادامهی تلاش
زهرا۵۸
تعلقی که انسان را از خودش، راهش، مأموریتش، اصلش، رویای سرنوشتش و خدایش دور کند، باید آن را رها کند.
زهرا۵۸
حجم
۲۱۸٫۹ کیلوبایت
تعداد صفحهها
۲۵۶ صفحه
حجم
۲۱۸٫۹ کیلوبایت
تعداد صفحهها
۲۵۶ صفحه
قیمت:
۲۱,۰۰۰
۱۰,۵۰۰۵۰%
تومان