بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب سیزده | صفحه ۱۷ | طاقچه
تصویر جلد کتاب سیزده

بریده‌هایی از کتاب سیزده

دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۴از ۱۴۳ رأی
۴٫۴
(۱۴۳)
میزان آرامش شما از پیرامونتان، با انتظاراتی که از دیگران دارید، نسبت عکس دارد.
Reza Qas
هیچ چیزی به اندازه‌ی موفقیت، شکست نمی‌خورد؛ یعنی آنکه اگر تلاشی که انجام می‌دهید قبلا باعث موفقیتتان شده است، نباید فکر کنید که تا آخر عمر هم باعث موفقیتتان می‌شود.
Reza Qas
اهمیت مسایل بیرونی ما، وابسته به عمقِ درکِ درونی ماست.
Reza Qas
«اگر بعضی وقت‌ها فکر می‌کنیم بعضی چیزها محال است، بیشتر برای آن است که برای خود عذری آورده باشیم.»
Amirhossein_Gh
هیچکس با یک بار جلوی دوربین رفتن، هنرپیشه نمی شود و البته کسانی که فقط کتاب را آغاز می کنند هم یک خواننده حرفه ای نمی شوند.
زهرا۵۸
به نام کسی که برای دیدنش نیاز به دقت نیست اما برای درک هدایتش چرا.
زهرا۵۸
فاصله‌ی خوش شانسی و بد شانسی عدد سیزده برای ما به اندازه‌ی تلاش ما ارتباط دارد. خوشی‌ها و بدی‌ها همه به دست همت ما ساخته می‌شوند.
زهرا۵۸
می‌خواهم با تمام تیشه‌های سختی کشیدن، تندیسی از خودم بسازم که به غیر از اسطوره‌ی کمک کردن به دیگران، هیچ باران و طوفانی، نتواند نابودش کند.
زهرا۵۸
من اینجا هستم تا یاد بگیرم و دوره‌ی تکاملم را به سمت جلو ببرم و بتوانم زندگی‌ام را به یک اثر هنری تبدیل کنم، نه یک زندگی.
زهرا۵۸
«ت» من کدام است؟ تعادل؟ توکل؟ تابع شدن؟ تابیدن؟ تأمل؟ تجربه؟ تهاجم؟ تهدید؟ تعاون؟ تعجیل؟ تفاوت؟ تفسیر؟ تصدیق؟ تصویب؟ تصویر؟ تضمین؟ تکمیل؟ تمام کردن؟ تناسب؟ تجسم؟ تدارک؟ تفحّص؟ تلمذ؟ تلاوت؟ تخصص؟ تدریس؟ تدبیر؟ تدریج؟ تداخل؟ یا...
زهرا۵۸
زنده بودن یعنی مؤثر بودن، تغییر کردن و تغییر دادن.
زهرا۵۸
چه بسیارند کسانی که سفر به سرزمین حقیقی رویاها را شروع می‌کنند. اما شروع، دلیل اعتبار اشخاص نیست. روزهای ادامه دادنِ سفر، کیفیت سفر و منش عازم را معین می‌کند.
زهرا۵۸
چه بسیارند کسانی که سفر بازگشت به دنیای رویایی خودشان را آغاز کرده‌اند، عده‌ای همان اول سرابش خواندند تا تلاش نکنند. عده‌ای دیگر، تلاش کردند و تاب نیاوردند و راه و راهور را ناصحیح قلمداد کردند تا خود بی‌تقصیر شوند و عده‌ای هم تاب را اندازه قائل شدند و سوختند و سوختن را به بی‌کفایتی نیروهای آتش‌نشانی ارتباط دادند. مردمِ اینجا، قدرت حاکمان و دست‌اندرکاران را بالا می‌برند تا خودشان بیشتر بخوابند.
زهرا۵۸
استاد انگشتان مشت کرده‌ی خود را به بالا آورد و بسانِ شعبده‌بازی آن را به آهستگی باز کرد. یخی سفت و محکم در آن بود، رو به ما کرد و ادامه داد. پیر- این یخ در دمای منفی پنجاه درجه بوده است. من با بازدمِ سی و هفت درجه‌ای بدنم، به او حرارت می‌بخشم تا آن را آب کنم. در دقیقه‌ی اول، آب می‌شود؟ حسین- خیر استاد. پیر- در پنج دقیقه‌ی اول چی؟ حسین- خیر استاد. پیر- آیا دمای بدن من سی و هفت درجه نیست؟ حسین- خیر استاد. پیر- آیا این یخ متفاوت است؟ حسین- خیر استاد. پیر- آیا زحمات من در حال هدر شدن هستند؟ همه با هم- خیر استاد. (و با هم می‌خندیم) پیر- من با دمای بدنم باید اول منفی پنجاه درجه‌ی یخ را به صفر برسانم و بعد از آنجا به تدریج، آب شدنِ آن را می‌بینم. تأخیر به معنای انکار نیست.
زهرا۵۸
شاید علتِ ندیدن پیشرفت‌مان، انتخابِ یک راهِ غلط باشه!! پیر- راهی که در آن تلاش جاری باشد، غلط نیست. اصلا راه غلط وجود ندارد. راه‌ها اگر اشتباه بودند، سرشان علامت انسداد می‌زدند و از خیابان به بن بست تبدیل می‌شدند. و بن بست‌ها آنقدر نحیف و کوتاهند که در کوتاه زمانی، انسان می‌تواند اشتباه بودنشان را تشخیص دهد. پس اگر در جاده ای که پایه های آن بر اصول سوار هستند، جلو می روی اما به ته نمی رسی نمی‌تواند بن بست باشد. اگر با فکر و اندیشه راهی انتخاب کرده‌اید، بمانید و طولانی بودن آن را به اشتباه بودنش، ارتباط ندهید. برای دیدنِ نادیده‌ها باید صبر کرد.
زهرا۵۸
نداشتنِ زمان رسیدن، انسان را بی‌تاب نمی‌کند، حدس‌های الکی و یلخی، انسان را بی‌حوصله می‌کند. زمان کشف نشده‌ها، کشف نشده است.
زهرا۵۸
وقتی انسان زمان رسیدن را نداند، بی‌تاب می‌شود. پیر- اهداف آسان و همه گیر، زمان مشخص و معلوم دارند، اهداف پیچیده و رویاهای نرسیده، اگر زمان داشته باشند، به معنی کشف شده می‌باشند. پس ارزششان کم می‌شود. اگر هدفی دارید و تا به حال به آن دست پیدا نکرده‌اید، از همان اول به خودتان یادآوری کنید که زمان تلاشتان تا انتهاست. و به زمان‌های در نظر گرفته شده‌ی صاحبان دنیای واقعی، توجهی نکنید
زهرا۵۸
تاب آوردن یکی از صفات بارزِ انسان‌های خاص و جدید است. مغز این انسان‌ها، باورهای قوی برای ادامه دادن در خود دارند. اینها با تعمق و تفکر زیاد، با بررسی و تحقیق و مطالعه‌ی فراوان، هدفی می‌گزینند و در راستای آن چون کوه به تلاش می‌پردازند. در سوز پیروزی، می‌سوزند و وقتی آتشی نمی‌یابند، دلسرد نمی‌شوند؛ چون اذهانِ امروزی، تاب می‌آورد و می‌داند رمز پیروزی در عصرِ حاضر، ادامه دادن و خسته نشدن و دوام آوردن است. انسان‌هایی که زود می‌بُرند، قدرتشان کم نیست، اطلاعاتشان محدود است. یاد نگرفته‌اند، تنوع و تراکم اطلاعاتِ جهان امروز، تمرکز هر انسانی را می‌گیرد و قدرتِ نوکِ پیکانِ «دقت» هر بنی بشری را کسر می‌کند.
زهرا۵۸
بعضی از انسان‌های قرن بیست و یک از نظر مغزی کاملا شبیه به انسان‌های اولیه هستند. حسین- مشخصات این انسان‌ها چیست؟ پیر- آنها کسانی هستند که با اصولِ چند هزار سال پیش می‌خواهند در عصر کنونی زیست کنند. اصول همیشه ماندگار یعنی تعهد، صداقت، راستگویی، امانت داری، اخلاق مداری و ... از هزاران سال پیش تا الان به درستی باقی مانده‌اند و هنوز که هنوز است، همه‌ی ما آنها را درست می‌دانیم اما با پیچیده شدنِ دنیا، اصول تکمیل می‌شود و چیزهای جدیدی به آن اضافه می‌شود. در گذشته به خاطر کمبود رقابت و خالی بودن عرصه از رقبای قوی، معمولا اگر کسی خرده تلاشی می‌کرد، موفقیتِ بزرگی به دست می‌آورد و به چشم می‌آمد و اما دنیای امروز، جای انسان‌های اولیه نیست، آنها به زودی از بین خواهند رفت. انسان‌هایی که با کمی تلاش یا حتی با تلاشی فراوان، به موفقیت دست نمی‌یابند و کار و زندگی خود را رها می‌کنند، جزو انسان‌های اولیه محسوب می‌شوند
زهرا۵۸
شهرتِ کوه در تمام اشعار به استواری و محکم بودنش در تمام شرایط است. وقتی هوا بارانی یا برفی می‌شود، پرندگان به آشیانه‌شان می‌روند، حیوانات به زیر درخت‌ها می‌روند، ابرها در حرکت هستند و باد قرار ندارد و انسان‌ها پناه می‌گیرند، اما شما در یک روز برفی هیچ گاه نمی‌بینید کوه به جایی برود. او همیشه همانجاست که بوده است. اگر باران بیاید زیباتر دیده می‌شود. اگر برف بیاید، سفیدی موهایش، به چیزی شبیه رویا تبدیلش می‌کند. او را می‌کَنند، باز همانجاست
زهرا۵۸

حجم

۲۱۸٫۹ کیلوبایت

تعداد صفحه‌ها

۲۵۶ صفحه

حجم

۲۱۸٫۹ کیلوبایت

تعداد صفحه‌ها

۲۵۶ صفحه

قیمت:
۲۱,۰۰۰
۱۰,۵۰۰
۵۰%
تومان