خوب به نظر رسیدن بسیار سادهتر از واقعاً خوب بودن است.
zeinab_mdi70
«نه عزیزم، عصبانی نیست. اون غمگینه، و بعضی وقتها غم، درست مثل عصبانیت بیرون میزنه».
سادات
لوک میخواست به او بگوید که این گوشی، مادرش نیست. کلایتون یک مادر واقعی داشت، با گوشت و خون و ضربان قلبی که او میتوانست آن را شنیده و حس کند. قلبی که کلایتون ۹ ماه زیر آن رشد کرده بود. بدنی که او را در ۱۰ ماه بعدی تغذیه کرده بود و بازوانی که او را برای سه سال در آغوش گرفته بودند.
ahmadreza9
چگونه میتوانست کت و شلواری را که در مراسم خاکسپاری همسرش به تن داشت، بازهم بپوشد، بدون به خاطر آوردن همهچیز
ડꫀꪶꫀꪀꪮρꫝⅈꪶꫀ
وقتی مردم میمیرند، از طریق شکاف پستی برایتان نامه نمیفرستند، آنها حتی در یک دنیای جادوییبه نام بهشت زندگی نمیکنند، آنها فقط میمیرند.
habiiibam
او چگونه از مردی که در هنگام زنده بودن همسرش هرگز به وفاداری او شک نکرده بود، به مردی تبدیل شده بود که پس از مرگش دائماً این وفاداری را مورد سؤال قرار میدهد؟
Fatemeh
وقتی مردم میمیرند، از طریق شکاف پستی برایتان نامه نمیفرستند، آنها حتی در یک دنیای جادوییبه نام بهشت زندگی نمیکنند، آنها فقط میمیرند.
Kevin
حتی با اینکه یک هفته از ماه آوریل گذشته بود، بازهم احتمال بارش برف بسیار بالا بود. اما برف جوانه برگها را از بین نمیبُرد. آنها به طریقی از برف و بوران اواخر زمستان و طوفانهای زودرس بهاری جان سالم به در برده بودند. کاش انسانها هم میتوانستند کمی بیشتر مثل درختان باشند.
بهارنارنج
«خیلی بده که سرطان از عشق نمیترسه.»
سادات
آنچه آنها نمیدانند این است که خوب به نظر رسیدن بسیار سادهتر از واقعاً خوب بودن است.
سادات