بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب فیضاً له | صفحه ۳ | طاقچه
کتاب فیضاً له اثر ناصر فیض

بریده‌هایی از کتاب فیضاً له

نویسنده:ناصر فیض
دسته‌بندی:
امتیاز:
۳.۸از ۶۶ رأی
۳٫۸
(۶۶)
تیری که زدی بر دلم از غمزه، خطا رفت اما به کس از شرم نگفتم که کجا رفت [قربان ادبت بروم، ادب از که آموختی بالاخره؟]
Aysan
چه خوش صید دلم کردی، بنازم چشم مستت را ولی از روی پایم خواهشاً بردار دستت را
سیّد جواد
من اگر باده خورم ور نه، چه کارم با کس؟ این کسانند که هی کار به کارم دارند
saaadi_h
داشتم دلقی و صد عیب مرا می‌پوشید صد و یک عیب که شد دلق من از کار افتاد
منتظر
آسایش دو گیتی تفسیرِ این دو حرف است: تفسیر حرف اول، تفسیر حرف دوم [لطفاً بدون حرکات موزون بخوانید.]
Autumn
اگر آن ترک شیرازی به دست آرد دل ما را من از روی ادب باید دل او را به دست آرم [نگفتم؟]
سوما
کردم روانه هرچه پسر داشتم به شهر شاید کز آن میانه یکی کارگر شود [معلوم است بحران اشتغال از زمان حافظ و بلکه قبل‌تر بحران بوده است.]
Hossein
تو را که حسنِ خداداده است و حجله بخت چرا به مهریه کردی شرایطت را سخت؟ [این بیت مربوط به زمانی است که ناز فراوان بود. حالا کاربرد چندانی ندارد.]
سیّد جواد
گر خواستی از آن بو بدتر ندیده باشی بگشای تربتم را بعد از وفات و بنگر [می‌بینید این‌که نبش قبر در اعتقادات ما منع شده است بی‌جهت نیست.]
"Shfar"
چه نسبت است به رندی صلاح و تقوا را؟ خودت مقایسه کن کاغذ و مقوا را [در شرح همین بیت است: میان ماه من تا ماه گردون/ تفاوت از اهر تا طالقان است]
Aysan

حجم

۵۸٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۱۱۲ صفحه

حجم

۵۸٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۱۱۲ صفحه

قیمت:
۲,۹۵۰
۱,۴۷۵
۵۰%
تومان