- طاقچه
- ادبیات
- طنز
- کتاب فیضاً له
- بریدهها
بریدههایی از کتاب فیضاً له
۳٫۸
(۶۸)
لبت شکّر به مستان داد و چشمت می به میخواران
برای عضوهای دیگرت برنامهریزی کن
[شاعر دیگر در جای دیگر گفته: چو عضوی به درد آورد روزگار/ دگر عضوها را نماند قرار.]
Aysan
خانه خالی کن دلا، تا منزل جانان شود
غالباً در این مواقع خاک بر سر میکنند
[«خاک بر سر کردن» کنایه است از «خاک بر سری کردن» و «خاک بر سری کردن» نیاز نیست توضیح بدهیم که کنایه از چیست.]
Aysan
منِ بیچاره هم از اهل سلامت بودم
بس که رفتم به چکاپ اینهمه بیمار شدم
[مصرع دوم در نسخهای تازهیاب این است: قبل از آنی که به دکتر بروم، باور کن]
Amir
دیریست که دلدار پیامی نفرستاد
ویران شود این خانه که وایفای ندارد
[از همین شاعر در غزلی داریم: دیری است که دلدار پیامی نفرستاد/ چون شعر مرا دید که دارای پیام است.]
PARSA
گرچه دوریم از بساط قرب، همت دور نیست
خانه ما سمت شهران است، نزدیک شماست
[«بساط قرب» به بساطی میگویند که دوستان را به هم نزدیک میکند. از محتویات بساط اما اطلاعی در دست نیست.]
Aysan
۵۵
دیریست که دلدار پیامی نفرستاد
ویران شود این خانه که وایفای ندارد
[از همین شاعر در غزلی داریم: دیری است که دلدار پیامی نفرستاد/ چون شعر مرا دید که دارای پیام است.]
معصومه
کس به امید کذا آنچه که کردم مکناد
که چنانم من از این کرده پشیمان که مپرس
Amir
کارهای دیگری دارند سامان میدهند
توبهفرمایان اگر خود توبه کمتر میکنند
[جواب دندانشکن به حضرت حافظ.]
Amir
مشکل خویش برِ پیر مغان بردم دوش
گفت: «دنیا شده از مشکل پر، این هم روش»
سعید ص.
به آب روشن می عارفی طهارت کرد
و رفتهرفته به این کار زشت عادت کرد
♡sana.m♡
در دلم بود که با دوست نباشم هرگز
چه کنم دختر همسایه ما خوشگل بود
[اگر بجای «همسایه ما»، «زندایی من» بود، چهبسا مشکل شرعی هم نداشت.]
منتظر
ما در پیاله عکس رخ یار دیدهایم
اما نه فرت و فرت، که یکبار دیدهایم
[اول اینکه «مادر پیاله» نه «ما» در پیاله. دیگر اینکه منظور از عکس رخ عکس کلمه «رخ» نیست.]
PARSA
جمیلهایست عروس جهان، ولی مگذار
که این زمان حرکتهای او شود موزون
[این جمیله، معلومالحال نیست.]
Aysan
صوفیان واسِتدند از گروِ می همه رخت
بنده از شرم شدم پشت درختی پنهان
[نه، شما بودید شرم نمیکردید؟]
Aysan
تا نامه همسایه ما پشت در افتاد
پیرانهسرم عشق جوانی به سر افتاد
[این بیت زبان حال یک معرکهگیر است.]
ریحانه باقریه
از غم هجر مکن ناله و فریاد، که دوش
یکنفر شد به همین شکل دهانش سرویس
[منظور در زمان حافظ است که امیر مبارزالدین دهانها را سرویس میکرده است.]
ریحانه باقریه
حافظا، می خور و رندی کن و خوش باش، ولی
دیگران را به چنین مفسده ترغیب مکن
Ostad Kazemi
چه نسبت است به رندی صلاح و تقوا را؟
خودت مقایسه کن کاغذ و مقوا را
[در شرح همین بیت است: میان ماه من تا ماه گردون/ تفاوت از اهر تا طالقان است]
mhdnesfahan
چمن خوش است و هوا دلکش است و می بیغش
مرا فقط نگرانی ز گشت ارشاد است
[این نگرانی هم از آن نگرانیها بود که بعدها کلاً مرتفع شد.]
ادریس
مرا در منزل جانان چه امن عیش؟ چون هردم
طنین افکنده در گوشم صدای مادرِ جانان
[توش خودمان را میسوزاند، بیرونش مردم را.]
Amir
حجم
۵۸٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۱۱۲ صفحه
حجم
۵۸٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۱۱۲ صفحه
قیمت:
۲,۹۵۰
تومان