بریدههایی از کتاب بوی مهربانی
۴٫۹
(۱۰)
تا دوست نداشته باشی منتظر نمیمانی و تا منتظر نمانی دوستی نمیدانی
F313
«فصل آموختن» درست وقتی که روزهای جوانی را به شب میرسانیم میگذرد. همان وقت که بسیاری از شبها و روزهایمان در میان سایتها میگذرد، همان ماههایی که در هوای قبول شدن در کنکور سپری میشود به سادگی و آرام از کنار ما میگذرد، همان ماهها و سالها که سر در پی بازیهای اجتماعی و سیاسی نامعلوم و گم، سنگ این و آن را به سینه میزنیم. وقتی هم که این فصل گذشت دیگر بر نمیگردد.
F313
ظلم، یعنی سکوت در وقت دیدار ظالم و تماشای مظلوم؛
ظلم، یعنی سکوت در مقابل فریاد، تمنّا و خواهش برای فهمیدن، دانا شدن، ظالم نبودن؛
ظلم، یعنی خمودی، فسردگی؛
ظلم، یعنی صدها پنجرۀ روبرو و هزاران چشم که تو را زیرنظر دارند
ツAlirezaツ
ظلم، یعنی ویلا، کاخ، دلار، سفرهای خارجی و استعداد هزاران هزار جوانی که در میان رنج و درد و خستگی از بین میرود؛
ظلم، یعنی سرعت، جنون، شتاب و عجلهای که نمیگذارد کسی روز و شب، جوانی و پیری و عبادت و بندگی را بفهمد و بعد پیر شود؛
ツAlirezaツ
شاید کمترین چیزی که ایامی مثل نیمه شعبان با خودشان میآورند این باشد که نسل جوان ملتهای مسلمان دریابد که «تاریخی بزرگ» پشت سر آنهاست. شناسنامهای که همۀ هویت و پیشینیۀ آنها را نشان میدهد.
ツAlirezaツ
این کلام حسین علیهالسلام، در دل مینشیند که میفرمود: مرگ برای فرزند آدمی از گردنبندی زیبا و آویخته برگردن دخترکان، زیباتر است.
ツAlirezaツ
حیف که در همان هنگامهای که از بیعدالتی ناله و فریاد سر میدهیم خود در زمرۀ کسانی قرار داریم که ظالمند.
F313
امام مهدی علیهالسلام، فرزند آن امامان گرانمایه و ولی و حجّتی است که اگر خوانده شود میآید. چونان همۀ اولیا که لبیکگویی دعوت مردم بودهاند.
F313
کاش در اوّل مهرماه، به همان صورت که کلاس درس فیزیک و ریاضی تشکیل میشد، کلاس درس «چگونه بودن در عرصۀ حیات» هم شکل میگرفت
F313
خوب که نگاه کنی در مییابی که حتّی فرصت سر خاراندن هم نیست
F313
مگر میتوان سرمایه بزرگ جوانی را در میان سرگرمی، تنوع و تفنن رها کرد؟!
F313
آه؛ اگر همۀ مردم روی زمین میدانستند چقدر مهربان است! آن وقت همۀ گلهای باغها و باغچهها، همه شعرها و سرودهای دلنشین و همۀ خوبیها را تقدیم او میکردند
F313
امواج هواجس و امیال، همۀ ما را بر میآشوبد؛ حتّی اجازه نمیدهد که برای چند دقیقه کوتاه با خدا خلوت داشته باشیم. در یک کلام: ما قادر به اداره خود نیستیم و از تدبیر و کنترل و مدیریت خود عاجزیم؛ امّا در همان حال و روز و قبل از آنکه از دست خودمان خلاصی پیدا کرده باشیم؛ تدبیرگر و مدیر و فرماندۀ همۀ خلق روزگار میشویم
F313
هیچ به حال و روزی که در وقت خواندن چند رکعت نماز داریم فکر کردهای؟
گویا تکبیرة الاحرام، شاسی هجوم انواع و اقسام خاطرهها و بگومگوها و امور عقبمانده زندگی را میزند. تا وقتی که با گفتن سلام، نماز به پایان میرسد مزاحمت این افکار مهاجم، حکایت از این میکند که ما قادر به کنترل آنها نیستیم. بیاراده ما میآیند و هر کار که خواستند با ما میکنند؛ مثل همۀ آنچه که از دست و زبان و سایر اعضا و جوارح ما در طول شبانهروز سر میزند. به کاهی میمانیم که بیاراده و اختیار بر سطح امواج دریا در تلاطم و فراز و فرود است.
F313
گویا همۀ ما عادت کردهایم قبل از آنکه برای خودمان و خلاص شدنمان از این همه مرگ و مرض و آلودگی، فکری بکنیم به جان مردم میافتیم و سر در پی اصلاح کردن آنها میگذاریم.
F313
دانشگاه هم مثل بسیاری از جاها اعتبار و تشخص میدهد، به آدمی چنین القا میکند که دانا و ملاست؛ امّا در میدان عمل و در کنار مردان مرد از قبیله علم و دانایی و عمل است که به قول معروف در مییابیم: «ول معطلیم».
F313
وقتی بدانیم که بزرگترین تکلیف را بر دوش برگزیدهترین مرد این عالم یعنی امام عصرعلیهالسلام نهادهاند، میتوانیم دریابیم همنوایی با آنچه که او برایش مأمور شده و حضور در طریقی که ما را به خیل یارانش نزدیک میکند همۀ تکلیف ماست؛ هر کس به نوعی.
F313
شاید ندانیم به حقیقت برای اجرای چه نقشی آمدهایم؛ امّا دریافت اینکه برای اجرای چه نقشی نیامدهایم چندان سخت نیست و شاید درک این موضوع سادهترین راهی باشد که به مدد آن میتوان به طریقی نزدیک شد که به قول پدربزرگها و مادربزرگها عاقبت به خیری در آن باشد.
F313
چه دستگیری شایستهتر از امام عصرعلیهالسلام، کسی که واقف بر حالات ماست، منتظر ماست و دوستدار ما؟!
F313
آنچه که بیش از هر چیز میتواند در جان آدمی چنگ اندازد و امان او را ببرد، انتظار است
F313
حجم
۸۱٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۸
تعداد صفحهها
۱۲۸ صفحه
حجم
۸۱٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۸
تعداد صفحهها
۱۲۸ صفحه
قیمت:
۵,۰۰۰
تومان