بریدههایی از کتاب بوی مهربانی
۴٫۹
(۱۰)
چه دیر به یاد انتخاب رشته تحصیلی شغل و آموختن فن زندگی کردن و زنده بودن میافتیم.
چه دیر سر در پی یافتن «معنی بودن و نحوۀ بودن» میگذاریم و وحشتناکتر از آن، چه دیر به یاد «مرگ» و چگونه مردن میافتیم.
سالهایی که به «سرگرمی و بازی»، «تفریح و تفنن»، از این شاخه به آن شاخه پریدن، برای چیزهای حقیر و کم بنیه سوت و هورا کشیدن گذشتند، بخشی بزرگ از «فصل آموختن» ما بودند. حتّی سالهایی که ادای بزرگترها را در آوردیم، معلم و روزنامهنگار و واعظ و مرببی شدیم بیآنکه داد اینهمه را داده باشیم، بیآنکه آموخته باشیم.
ツAlirezaツ
سنایی غزنوی شعر قشنگی داره میگوید:
به تیر عشق شو کشته که تا عمر ابد یابی
که از شمشیر بویحیی نشان ندهد کس از احیا
بویحیی، همان عزرائیل است. کسی که با شمشیر عزرائیل بمیرد حیات ماندگاری ندارد. زود از یادها میرود؛ امّا کسی که عشق بزرگ در دلش لانه کرده باشد، کسی که همه ذرات خواهشهای حقیر و پست را از خودش بیرون کرده باشد، کسی که سؤالی بزرگ و دردی بزرگتر در دلش لانه کرده باشد، کسی که معنی بزرگ زندگی را درک کرده باشد، کسی که کم وزیاد آب و نان جیغش را بالا نیاورده باشد
ツAlirezaツ
برخیها تا سن ۵۰ یا ۶۰ سالگی هم بالغ نمیشوند. مثل بچههای کوچک و به سن تکلیف نرسیده دلخوش به اسباببازیها و تنقلات، روزگار میگذرانند. تنها نوع اسباببازی آنها عوض میشود.
اینها، فقط خانه و ماشینکوکی و عروسک و توپ آنها بزرگ شده، به اندازه یک ماشین پژو و یا خانهای به بزرگی یک آپارتمان و یا ویلا. به همه این اسباب و اثاثیه دلخوش کردهاند و حتّی خودشان هم نگهبان آنها شدهاند.
ツAlirezaツ
چه، دارندگان مال و ثروت هم وقتی انگیزهای نداشته باشند، معلق میان زمین و آسمان میمانند. ممکن است تنها فرقش در این باشد که یکی پیاده، سرگردان کوچه و بازار است و یکی سواره، هر دو در سرگردانی مشترکند و هر دو خسته و دلمرده.
ツAlirezaツ
هیچ تضمینی برای «زنده بودن» تا فردا صبح هم وجود ندارد.
F313
ببری مال مسلمان و چو مالت ببرند
بانگ و فریاد برآری که مسلمانی نیست
F313
عذاب که شاخ و دم ندارد، این همه دوری از مردی که مسمای اسم رحمت است و حضورش عین عدل و گفتوگویش رحمت و هزاران درد بیدرمان دیگر که به جانمان افتاده و از علاجشان درماندهایم عذاب نیست پس چیست؟
F313
همۀ سخن من برای تو همین است. اگر همه ما فکر میکردیم که واقعهای ما را فرا میگیرد خود را آماده میکردیم.
F313
آنچه باید نیست و آنچه که هست آن که باید نیست.
F313
وقتی ندانی برای کی و چی زندهای، عالم را هم که داشته باشی تنهایی.
F313
وقتی در میان سینه، جای عشق خالی باشد هر چه هم جایش بگذاری آزارت میدهد
F313
شاگرد خوب مدرسه زندگی، با دو بال علم و اخلاق همه پهنهها را در مینوردد و گرنه بسیاری از وسایل مدرن امروزی بیآنکه روح و حس داشته باشند هزاران بار بیشتر از ما اطلاعات متنوع را میتوانند در خود جمع کنند
F313
چه دستگیری شایستهتر از امام عصرعلیهالسلام، کسی که واقف بر حالات ماست، منتظر ماست و دوستدار ما؟!
F313
روزهایی مثل نیمه شعبان اگر درست فهمیده شوند در کنار هم شادیها چیز دیگری هم با خود دارد. چیزهایی که اگر فهمیده شود میتواند همه چیز ما را تغییر دهد و اگر فهمیده نشود تنها مثل یک روز معمولی امّا شاد میآید و میرود و دیگر هیچ.
F313
هیچ «تکلیفی» زیباتر از سیر در «طریق امام عدل» نباشد که اگر دانسته شود هر کس در هر کجای عالم و در هر لباسی که باشد خود را با آن همسو میسازد تا با ادای آن همه خیر را نصیب خویش ساخته باشد.
از همین جاست که شاید بسیاری از کارهایی که به چشم ما خوب و بزرگ میآید کم ارزش شود و بسیاری از کارهای کوچک پرارزش.
F313
ما سخت نیازمند خواندنیم تا دریافته شود که حسین که بود؟ حسین چه کرد؟
F313
مبادا که محرم بگذرد و درسی از آن کلاس نیاموخته باشی.
F313
دلم میخواهد با هوشیاری به اطراف بنگری و مثل کسی که هر لحظه منتظر واقعۀ بزرگی است منتظر بمانی و همه کار و بار و برنامهات را بر میزان آن بسنجی تا اگر با مردی که همۀ عالم منتظر اویند روبرو شدی بتوانی در سیمایش بنگری!
F313
«غدیر» عید دوستی است. دوستی خدا نسبت به بنده هایش، عشق پیامبر به امتش، همانطور که عید قربان وقت جشن و شادی آدم بود و هنگامۀ شادمانی «ابراهیم خلیل علیهالسلام» وقتی که خالق هستی قربانیاش را قبول کرد و پسرش را به او بخشید
F313
ـ حیف از این جوانی که در بی دردی بگذرد!
ـ حیف از این جوانی که بیتجربۀ دستهای پینهبسته، کار و تقسیم سیری و گرسنگی بگذرد.
ـ حیف از این جوانی که در سکوت بگذرد، سکوت در وقت دیدن بی عدالتی و ظلم!
ـ حیف از این جوانی که بی همراهی درماندهترین مردان و زنان بیپناه بگذرد!
ـ حیف از این جوانی که خرج گروهها و دستهها و کسانی شود که هیچ گاه گرسنه نبودند. خسته و تنها نبودند!
ツAlirezaツ
حجم
۸۱٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۸
تعداد صفحهها
۱۲۸ صفحه
حجم
۸۱٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۸
تعداد صفحهها
۱۲۸ صفحه
قیمت:
۵,۰۰۰
تومان