بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب دختری که از چنگ داعش گریخت | صفحه ۶ | طاقچه
تصویر جلد کتاب دختری که از چنگ داعش گریخت

بریده‌هایی از کتاب دختری که از چنگ داعش گریخت

نویسنده:فریدا خلف
انتشارات:مهرگان خرد
امتیاز:
۴.۳از ۲۹۲ رأی
۴٫۳
(۲۹۲)
تا وقتی آمریکاییا نیروهای خودشون رو بیرون نبرده بودن جنبش خودش رو راکد نگه داشت اما وقتی جنگ داخلی سوریه شروع شد بغدادی نیروهای کمی که براش باقی مونده بود رو به طرف دیگه‌ی مرز فرستاد. اونا و بقیه‌ی نیروهای جهادی از طرف کشورای خلیج فارس، عربستان سعودی و به ویژه قطر حمایت می‌شن؛ اما ترکیه بیشترین سلاح‌ها رو بهشون می‌ده. چون برای سرکوب دولت اسد می‌خواد سنی‌های رادیکال رو توی سوریه تقویت کنه و اونا موفق هم شده‌ن.
R.R
نباید به شکنجه‌گرانمان این قدرت را بدهیم که بقیه‌ی زندگی‌مان را نابود کنند و الان هم باید با آن‌ها مقابله کنیم. هر روز باید از خودمان در برابر این نیروهای مخرب دفاع کنیم که حتی بیش از گذشته می‌توانستند ما را به داخل سیاه‌چال بکشانند.
اوین شگفت‌زده پرسید: «یعنی توی تمام این مدت این در قفل نبوده؟» گفتم: «آره. ما اصلاً حواسمون بهش نبود. می‌بینی ترس چطور آدم رو کور می‌کنه؟»
صدای پدر را خیلی واضح در سرم می‌شنیدم؛ «مرگ خیلی بهتر از خیانت به دینمونه.»
گاهی وقتا مردم به تجربه‌های بد نیاز دارن تا قدر اون چیزی که کمتر بَده رو بدونن.»
ایلیا
سربازان داعش با خشونت زیاد با مردم رفتار می‌کردند. مسیحیان را بیرون می‌کردند و سربازان شیعه را یکی پس از دیگری می‌کشتند.
یاس
سرزمینم، سرزمینی که هفت فرشته هر پائیز به آن قدم می‌گذارند
نور
نباید به شکنجه‌گرانمان این قدرت را بدهیم که بقیه‌ی زندگی‌مان را نابود کنند و الان هم باید با آن‌ها مقابله کنیم. هر روز باید از خودمان در برابر این نیروهای مخرب دفاع کنیم که حتی بیش از گذشته می‌توانستند ما را به داخل سیاه‌چال بکشانند.
Ladan
«اگه خودمون رو از قیدوبند ترس رها کنیم، هر کاری می‌تونیم بکنیم.»
Ladan
ناامیدی باعث می‌شود آدم به چیزهایی فکر کند که در حالت عادی غیرقابل‌تصور است.
Ladan
«این دشمنی هیچ منطقی نداره. گاهی وقتا مردم به تجربه‌های بد نیاز دارن تا قدر اون چیزی که کمتر بَده رو بدونن.»
Ladan
نباید به شکنجه‌گرانمان این قدرت را بدهیم که بقیه‌ی زندگی‌مان را نابود کنند و الان هم باید با آن‌ها مقابله کنیم. هر روز باید از خودمان در برابر این نیروهای مخرب دفاع کنیم که حتی بیش از گذشته می‌توانستند ما را به داخل سیاه‌چال بکشانند.
کاربر ۶۸۹۷۳۶۹
اگر به این افکار اجازه بدید که ناتوانتون کنه مثل اینه که به جنایت‌کارای داعش اجازه داده باشید دوباره ازتون سوءاستفاده کنن.» اول معنای این حرف را نفهمیدم اما بعد متوجه حرفش شدم. نباید به شکنجه‌گرانمان این قدرت را بدهیم که بقیه‌ی زندگی‌مان را نابود کنند و الان هم باید با آن‌ها مقابله کنیم. هر روز باید از خودمان در برابر این نیروهای مخرب دفاع کنیم که حتی بیش از گذشته می‌توانستند ما را به داخل سیاه‌چال بکشانند.
کاربر ۳۸۸۷۴۵۹
«به اونا گوش نکن. اگر به این افکار اجازه بدید که ناتوانتون کنه مثل اینه که به جنایت‌کارای داعش اجازه داده باشید دوباره ازتون سوءاستفاده کنن.»
شمع'
متوجه شدم که چگونه به همه‌ی مسلمانان جهان به‌طورکلی بی‌اعتقاد شده بودم. به سختی می‌توانستم باور کنم که در هر دینی مردم معتقد و معقول هم وجود دارند.
شمع'
هیچ‌کی مارو نمی‌خواد. دوستم گفت: «این چیزیه که اونا می‌گن. ما که نمی‌دونیم زندگی چه تقدیری برامون در نظر گرفته.»
javane
زدم زیر گریه. «نه. تنها چیزی که می‌دونم اینه که هرگز فراموش نمی‌کنم. اگه آزاد بشم این بی‌عدالتی رو به همه‌ی دنیا می‌گم.»
javane
دوستانم تظاهر می‌کردند خدای دشمنانمان را عبادت کنند،
سپیده دم اندیشه
آن بعدازظهر اتفاقاتی افتاد. آزاد با مردی بسیار مسن‌تری به کانتینر آمد و متوجه شدم می‌خواهد من را به یک خریدار نشان بدهد. امجد پوستی سفید و شفاف، موهایی تا روی شانه و ریش بلند و قهوه‌ای روشن داشت. کمی چاق‌وچله و اهل آذربایجان بود و به‌سختی عربی صحبت می‌کرد.
سپیده دم اندیشه
بااین‌حال متأسفانه امیدم بی‌نتیجه ماند. امیر پیروز برگشت و مانند گذشته صدای فریاد الله‌اکبر را از بیرون می‌شنیدم.
سپیده دم اندیشه

حجم

۱۸۸٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۳۸۰ صفحه

حجم

۱۸۸٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۳۸۰ صفحه

قیمت:
۶۵,۰۰۰
۳۲,۵۰۰
۵۰%
تومان